در زبان انگلیسی، ضمیر کلمهای است که به جای اسم انگلیسی مینشیند تا از تکرار بیشازحد آن در جملات انگلیسی جلوگیری کند. «ضمایر نامعین در انگلیسی» (Indefinite Pronouns) از انواع ضمایر انگلیسی هستند که برای اشاره کلی به افراد، اشیا، مکانها و حتی کمیتها استفاده میشوند و برخلاف ضمایر شخصی انگلیسی بهطور خاص به فرد، شیء، مکان یا کمیتی اشاره نمیکنند. در این آموزش از «مجله فرادرس» به کمک مثال و تمرین با انواع ضمایر نامعین در انگلیسی و کاربرد آنها آشنا میشویم و میآموزیم که این ضمایر بر اساس نوع کلمهای که به آن اشاره میکنند به چهار دسته ضمایر نامعین برای «اشخاص»، «چیزها»، «مکانها» و «کمیتها» تقسیم میشوند.
همچنین یاد میگیریم که ضمایر نامعینی که شامل کلمات «one-» و «body-» به افراد اشاره میکنند و ضمایری که شامل کلمه «thing-» و «where-» هستند به ترتیب به چیزی یا مکانی اشاره دارند. در ادامه، با رایجترین ضمایر نامعین در انگلیسی برای کمیتها مثل Some و Many و A few آشنا خواهیم شد. سپس، تطابق ضمایر نامعین با فعل انگلیسی را مورد بررسی قرار خواهیم داد و نحوه استفاده صحیح آنها در جملات یاد میگیریم. به علاوه، کاربرد ضمایر نامعین در انگلیسی را در قالب داستانی کوتاه خواهیم دید. در انتهای مطلب نیز، تمرینهای متنوعی ارائه شده است تا به درک بهتر شما از مطلب کمک کند.
کاربرد ضمایر نامعین در انگلیسی
همانطور که در مقدمه نیز به آن اشاره کردیم، در زبان انگلیسی ضمیر کلمهای است که جای اسمی مینشیند و از تکرار آن در جمله جلوگیری میکند. ضمایر نامعین در انگلیسی نیز یکی از پرکاربردترین انواع ضمایر انگلیسی هستند که بهطور کلی به فردی، چیزی، مکانی یا کمیتی اشاره میکنند و نه بهطور خاص.
برای مثال، فرض کنید میخواهیم بگوییم که «هرکسی که تلاش کند، موفق میشود» در این جمله کلی صحبت میکنیم و «هرکسی» به شخص خاصی اشاره نمیکند، به همین دلیل، برای آن از ضمیر نامعین انگلیسی Anyone استفاده میکنیم. در مثال دیگری، جمله «فکر کنم شما را قبلا جایی دیدهام» را در نظر بگیرید. در این مثال «جایی» بهطور دقیق به مکان خاصی اشاره ندارد، پس برای آن در انگلیسی از ضمیر نامعین Somewhere استفاده میکنیم.
قبل از اینکه به بررسی انواع ضمایر نامعین در انگلیسی بپردازیم، به مثالهای زیر توجه کنید تا با کاربرد آنها در جملات انگلیسی بیشتر آشنا شوید.
I saw someone in the street.
من کسی را در خیابان دیدم.
Everybody sit down, please.
لطفا همه بنشینند.
Does anyone know the answer to this question?
آیا کسی پاسخ این سوال را میداند؟
Is everything alright?
آیا همهچیز روبهراه است؟
I don’t need anything.
من به هیچچیزی نیازی ندارم.
I left my keys somewhere.
من کلیدهایم را جایی جا گذاشتهام.
The police searched everywhere.
پلیس همهجا را گشت.
Some agreed to come to the party.
برخی موافقت کردند که به مهمانی بیایند.
Only a few liked the music.
تنها عده کمی از آن موسیقی خوششان آمد.
Both are red.
هر دو قرمز هستند.
انواع ضمایر نامعین در انگلیسی
ضمایر نامعین در انگلیسی بسته به نوع و ماهیت اسمی که به آن اشاره میکنند به چهار دسته زیر تقسیم میشوند:
- «ضمایر نامعین برای اشخاص» (Indefinite Pronouns for People)
- «ضمایر نامعین برای اشیا» (Indefinite Pronouns for Things)
- «ضمایر نامعین برای مکانها» (Indefinite Pronouns for Places)
- «ضمایر نامعین برای کمیتها» (Indefinite Pronouns for Quantities)
ضمایر نامعینی که به اشخاص اشاره میکنند شامل کلمات «one-» و «body-» هستند. همچنین، ضمایر نامعین برای اشاره به چیزها از کلمه «thing-» و برای اشاره به مکانها از کلمه «where-» تشکیل شدهاند. هر کدام از این ضمایر نیز میتوانند با «پیشوندهای انگلیسی» (prefixes) شامل «-some» و «-every» و «-any» و «-no» شروع شوند که در ادامه به بیانی ساده کاربرد و همراه مثالهای مختلف، به بررسی تکتک آنها خواهیم پرداخت.
ضمایر نامعین در انگلیسی برای اشخاص
ضمایر نامعین برای اشخاص از دو کلمه «one-» و «body-» تشکیل شدهاند و شامل پیشوندهای «any-» و «every-» و «no-» و «some-» هستند. در جدول زیر لیستی از ضمایر نامعین برای اشخاص را همراه با معادل فارسی آنها میبینیم.
ضمایر نامعین برای اشخاص (Indefinite Pronouns for People) |
||
معادل فارسی |
ضمیر نامعین (Indefinite Pronoun) |
پیشوند (Prefix) |
کسی/فردی/شخصی |
someone somebody |
-some |
همه افراد/اشخاص |
everyone everybody |
-every |
هرکسی/فردی/شخصی |
anyone anybody |
-any |
هیچکسی/فردی/شخصی |
no one nobody |
no- |
در ادامه مطلب هر یک از این Indefinite Pronouns را با هم بررسی خواهیم کرد.
someone و somebody
از هر دو برای اشاره به فردی استفاده میشود که ناشناس است یا اشاره به آن اهمیتی ندارد. در واقع، با استفاده از این ضمایر، معلوم نیست به چه کسی اشاره میکنیم. تنها تفاوت بین آنها در این است که someone در زبان انگلیسی رسمیتر از somebody تلقی میشود. به مثالهای زیر توجه کنید.
There was an accident and somebody got hurt.
تصادفی رخ داد و شخصی صدمه دید.
Someone left their umbrella in the office.
کسی چترش را در اداره جا گذاشته است.
Is there somebody who can help me lift this heavy box?
آیا کسی میتواند به من کمک کند تا این جعبه سنگین را بلند کنم؟
Someone hasn’t responded to my E-mail yet.
یکی هنوز به ایمیل من پاسخ نداده است.
I think I saw somebody behind the window.
فکر کنم کسی را پشت پنجره دیدم.
Did you talk to someone at the party?
آیا با کسی در مهمانی صحبت کردی؟
everyone و everybody
از هر دو برای اشاره به تمام افراد یک گروه خاص استفاده میشود. این ضمایر نامعین در انگلیسی هیچ تفاوت معنایی با هم ندارند، اما کاربرد everyone در محاوره و everybody در زبان نوشتاری رایجتر است. به مثالهای زیر توجه کنید.
Everybody listens to the teacher in our classroom.
همه در کلاس ما به معلم گوش میدهند.
Everyone is excited about the school trip.
همه برای اردوی مدرسه هیجانزده هستند.
There wasn’t enough room for everybody at the dinner table.
در میز شام برای همه جای کافی وجود نداشت.
Did everybody have a good time at the concert?
آیا به همه در کنسرت خوش گذشت؟
Has everyone read the new chapter of the book?
آیا همه فصل جدید کتاب را خواندهاند؟
همچنین از «everybody» و «everyone» برای اشاره به افراد بهطور کلی نیز استفاده میشود. به مثالهای زیر دقت کنید.
Not everybody likes waking up early.
هرکسی دوست ندارد صبحها زود بیدار شود.
Everyone has a dream.
هرکسی رویایی دارد.
Everbody dies someday.
هرکسی روزی از دنیا خواهد رفت.
Not everyone enjoys spicy food.
هرکسی غذای تند دوست ندارد.
Everybody makes mistakes.
هرکسی اشتباه میکند.
نکته: توجه داشته باشید که «everyone» را «every one» اشتباه نگیرید. «every one» برای تأکید بر تکتک افراد یا چیزها استفاده میشود. به مثالهای زیر توجه کنید.
John read every one of her novels.
«جان» تکتک رمانهای او را خواند.
***
She is lucky to have such friends. Every one helped her.
او خوششانس است که چنین دوستانی دارد. تکتک آنها به او کمک کردند.
anyone و anybody
این ضمایر نامعین به محدوده گستردهای از افراد اشاره میکند؛ این افراد محدود به گروه خاصی نیستند. در زبان فارسی «anyone» و «anybody» در جملات مثبت با «هرکسی/فردی» و در جملات منفی «هیچکسی/فردی» در ترجمه میشود.
برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
Anybody is welcome to join at the dinner party.
هرکسی میتواند به مهمانی شام ملحق شود.
You shouldn’t trust anyone that you meet.
تو نباید به هرکسی که با او آشنا میشوی اعتماد کنی.
I don’t see anybody waiting at the bus stop.
من هیچکسی را نمیبینم که در ایستگاه اتوبوس منتظر باشد.
Has anyone got a dictionary?
آیا کسی دیکشنری دارد؟
Hello? Can anybody hear me?
آهای! کسی صدای من را میشنود؟
Does anybody know the answer?
آیا کسی جواب را میداند؟
نکته اول: با اینکه هیچ تفاوتی در معنای «anyone» و «anybody» وجود ندارد اما کاربرد «anybody» در زبان محاوره انگلیسی رایجتر است و در مقابل «anyone» رسمیتر در نظر گرفته میشود.
no one و nobody
از هر دوی این ضمایر نامعین در انگلیسی برای عدم مشارکت افراد در عملی، عدم داشتن شرایط خاصی یا نبود آنها در مکانی استفاده میشود و در فارسی معمولا با «هیچکس» ترجمه میشوند. با این تفاوت که nobody نسبت به no one در محاوره رایجتر است.
همچنین از آن جایی که no one و nobody خودشان جمله را منفی میکنند، تنها در جملات مثبت و سوالی از آنها استفاده میکنیم و استفاده آنها در جملات منفی اشتباه گرامری محسوب میشود.
به مثالهای زیر توجه کنید.
.Nobody is perfect
هیچکس کامل نیست.
Nobody agreed with him.
هیچکس با او موافقت نکرد.
No one was at home when I arrived.
وقتی به خانه رسیدم، هیچکسی در خانه نبود.
Nobody can notice the difference between those colors.
هیچکسی نمیتواند فرق بین آن رنگها را تشخیص دهد.
Nobody trusts you if you tell lies.
اگر دروغ بگویی، هیچکسی به تو اعتماد نمیکند.
I think no one knows the answer.
فکر میکنم هیچکسی جواب را نمیداند.
نکته اول: هرگز بعد از no one از حرف اضافه «of» استفاده نمیکنیم و به جای آن «none of» و «neither of» را به کار میبریم، مانند مثال زیر:
None of my friends came to the party.
Neither of my friends came to the party.
NOT: no one of my friends came to the party.
هیچکدام از دوستان من به مهمانی نیامدند.
نکته دوم: اگر بخواهیم به عدم مشارکت یا حضور فردی تأکید کنیم، بهتر است از «no one» استفاده کنیم، زیرا بار تأکیدی بیشتری دارد. برای درک بهتر، به مثال زیر توجه کنید.
She told no one, not even her mother.
She didn’t tell anyone, not even her mother.
او به هیچکس چیزی نگفت، حتی به مادرش.
(بار تأکیدی جمله اول نسبت به جمله دوم قویتر است.)
نکته سوم: برای اشاره به ضمایر نامعین برای اشخاص معمولا از «they» و «them» و «their» استفاده میکنیم که در زبان رسمی رایجتر است:
Everyone should try as best they can.
همه باید تمام تلاش خود را بکنند.
***
Everybody had to bring their own food.
همه باید غذای خودشان را بیاورد.
***
Anyone can achieve success if they work hard.
هرکسی که سخت تلاش کند، به موفقیت دست مییابد.
***
No one should forget to wish their mom a happy birthday.
هیچکس نباید فراموش کند که تولد مادرش را تبریک بگوید.
همچنین میتوان از «his or her» یا «him or her» نیز استفاده کرد که در محاوره کاربرد بیشتری دارد:
Everyone should use his or her toothbrush.
هرکسی باید از مسواک خودش استفاده کند.
***
Everybody has a team leader to guide him or her.
هرکسی سرپرست تیمی دارد که او را راهنمایی کند.
***
Everyone should bring his or her own lunch to the picnic.
هرکسی باید ناهار خودش را به پیکنیک بیاورد.
تفاوت Someone با Anyone
با اینکه Someone و Anyone هر جزو ضمایر نامعین در انگلیسی برای اشاره کلی به انسانها هستند، اما تفاوتهای ظریفی با هم دارند که عبارتاند از:
- از نظر معنایی، Anyone به محدوده وسیعتری از افراد نسبت به Someone اشاره میکند. برای درک بهتر، مثالهای زیر را در نظر بگیرید.
Anyone can solve this puzzle.
هرکسی میتواند این معما را حل کند.
***
Someone can solve this puzzle.
کسی میتواند این معما را حل کند.
همانطور که میبینید، Anyone در مثال اول به محدوده گستردهای از افراد اشاره دارد و از این جمله برداشت میکنیم که احتمالا این معما بسیار راحت است، زیرا «هر» کسی قادر به حل کردن آن است. اما در مثال دوم، با به کار گرفتن Someone این مفهوم را میرسانیم که معما بالاخره توسط شخصی حل میشود اما هرکسی هم قادر نیست آن را حل کند، بنابراین به محدوده کوچکتری از افراد اشاره دارد. توجه داشته باشید که این تفاوتها در خصوص Somebody و Anybody هم صدق میکند.
- معمولا در زبان انگلیسی از someone و somebody به عنوان مفعول در جملات منفی استفاده نمیکنیم و به جای آنها «anyone» و «anybody» را به کار میبریم:
I don’t know anyone/anybody in this class.
I don’t know someone in this class.
من هیچکس را در این کلاس نمیشناسم.
- در جملات سوالی اگر انتظار جواب مثبت داشته باشیم از someone و somebody و اگر حدس بزنیم که جواب احتمالا منفی است از anyone و anybody استفاده میکنیم.
Can someone hear me?
Can anyone hear me?
آیا کسی صدای من را میشنود؟
با اینکه ترجمه هر دو مثال به یک شکل است، اما در جمله اول احتمال میدهیم کسی صدای ما را میشنود، مثلا ممکن است با چشم خود ببینیم که افرادی در نزدیکی ما حضور دارند اما کسی جواب نمیدهد، در مقابل در مثال دوم احتمال میدهیم کسی صدای ما را نشنود.
ضمایر نامعین در انگلیسی برای چیزها
در جدول زیر لیستی از ضمایر نامعین برای اشاره به چیزها را میبینیم. این ضمایر همگی از کلمه «thing-» تشکیل شدهاند.
ضمایر نامعین برای چیزها (Indefinite Pronouns for Things) |
||
معادل فارسی |
ضمیر نامعین (Indefinite Pronoun) |
پیشوند (Prefix) |
چیزی | something | some- |
همهچیز/ هرچیز | everything | every- |
هیچچیزی | anything | any- |
هیچچیز | nothing | no- |
در ادامه به بررسی هرکدام از این Indefinite Pronouns میپردازیم.
Something
به عنوان یکی از ضمایر نامعین در انگلیسی، Something به چیز نامشخصی اشاره میکند. به مثالهای زیر توجه کنید.
I need to find something to wear for the party.
باید چیزی برای پوشیدن در مهمانی پیدا کنم.
Victoria wants to buy something nice for her mom’s birthday.
«ویکتوریا» میخواهد یک چیز قشنگی برای تولد مادرش بخرد.
He found something interesting on the ground.
او چیز جالبی روی زمین پیدا کرد.
I haven’t heard something good about that movie.
من چیز خوبی درمورد آن فیلم نشنیدهام.
Is there something that you want to tell me?
آیا چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
Don’t you smell something odd?
آیا بوی عجیبی حس نمیکنی؟
نکته: Something میتواند نقشهای دیگری نیز در جمله داشته باشد که شامل موارد زیر میشود:
-
- در زبان محاوره something به عنوان اسم به معنای «فرد یا چیز بااهمیت یا قابلتوجه» به کار میرود:
Tom really thinks he’s something since he got the promotion at work.
از وفتی «تام» سرکار ترفیع گرفته، واقعا فکر کرده فرد مهمی شده است.
***
There is something in what she says.
نکته مهمی در حرفهای او وجود دارد.
-
- همچنین، گاهی در زبان محاوره از something قبل از صفت و به عنوان قید استفاده میشود تا به صفت بار تأکیدی بیشتری دهد:
The room smelled something terrible.
اتاق بوی خیلی افتضاحی میدهد.
-
- Something در ترکیب با حروف اضافه یا اعداد برای اشاره به مقدار یا حدود تقریبی چیزی مورد استفاده قرار میگیرد:
She is considered something of a celebrity.
او یکجورایی فرد مشهوری در نظر گرفته میشود.
***
I feel something between anger and regret.
احساسی بین خشم و پشیمانی دارم.
***
Camila called something after 5 o’clock.
«کامیلا» حدودا بعد از ساعت ۵ تماس گرفت.
***
He looks thirty-something years old.
او به نظر حدودا سیسال سن دارد.
Everything
برای اشاره به کل یا تمام چیزها (بدون از قلم انداختن چیزی) از everything استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید.
He deleted everything from his phone.
او همهچیز را از گوشیاش پاک کرد.
She will tell you everything that you need to know.
او هرچیزی که لازم باشد بدانی را به تو خواهد گفت.
They haven’t explored everything in the city yet.
آنها هنوز همهچیز را در شهر کشف نکردهاند.
He didn’t enjoy everything about the movie.
او از همهچیز فیلم خوشش نیامد.
Is everything in your backpack for the school trip?
آیا همهچیز برای اردوی مدرسه در کوله پشتیات است؟
Have you tasted everything on the restaurant’s menu?
آیا همهچیز را در منوی رستوران امتحان کردهای؟
Anything
از ضمیر نامعین anything برای اشاره به محدوده نامحدود و غیرمشخصی از چیزها استفاده میکنیم. Anything در جمله میتواند در نقش فاعل انگلیسی یا مفعول انگلیسی قرار بگیرد. Anything معمولا در جملات مثبت، منفی و سوالی به ترتیب «هرچیزی» و «هیچچیزی» و «چیزی» ترجمه میشود. به مثالهای زیر توجه کنید.
I will do anything I can to help you.
من هرچیزی از دستم بربیاید انجام میدهم تا کمکت کنم.
Anything doesn’t seem to satisfy her lately.
اخیرا انگار هیچچیزی او را راضی نمیکند.
I don’t know anything about cooking.
من هیچچیزی درمورد آشپزی نمیدانم.
Did you learn anything from your mistakes?
آیا چیزی از اشتباهاتت یاد گرفتهای؟
Anything might make a difference in this situation.
هرچیزی میتواند در این شرایط مؤثر واقع شود.
Nothing
برای اشاره به فقدان یا نبود چیزی از این Indefinite Pronoun استفاده میکنیم. nothing به عنوان یکی از ضمایر نامعین در انگلیسی، میتواند در نقش فاعل یا مفعول انگلیسی در جمله استفاده شود. به مثالهای زیر دقت کنید.
Nothing is free.
هیچچیز مجانی نیست.
(در این مثال، nothing فاعل جمله است و فعل به صورت مفرد برای آن صرف شده است.)
They have nothing in their pockets.
آنها هیچچیزی در جیبهایشان ندارند.
(در مثال بالا، nothing نقش مفعول در جمله را دارد.)
در ادامه مثالهای بیشتری آوردهایم تا با کاربرد nothing در جملات انگلیسی بیشتر آشنا شوید.
I found nothing in the fridge.
من هیچچیزی در یخچال پیدا نکردم.
Is there nothing we can do to help?
هیچچیزی نیست که برای کمک کردن انجام دهیم؟
Did you feel nothing when you heard the news?
وقتی خبر را شنیدی، هیچچیزی حس نکردی؟
I listened carefully but I heard nothing.
من با دقت گوش کردم اما چیزی نشنیدم.
نکته اول: از nothing در جملات منفی استفاده نمیکنیم و به جای آن anything را به کار میبریم، مانند مثالهای زیر:
I can’t do anything.
NOT: I can’t do nothing.
من هیچکاری نمیتوانم انجام دهم.
نکته دوم: گاهی nothing در نقش «متمم انگلیسی» (Complement) هم استفاده میشود، در این صورت نیز، فعل را به صورت مفرد صرف میکنیم، مانند مثال زیر:
There is nothing to worry about.
هیچچیزی برای نگرانی وجود ندارد.
ضمایر نامعین در انگلیسی برای مکانها
در این بخش از آموزش «مجله فرادرس» با ضمایر نامعین در انگلیسی برای مکانها و نحوه کاربرد آنها آشنا خواهیم شد. در جدول زیر لیستی از این ضمایر را همراه با معادل فارسی آنها میبینیم.
ضمایر نامعین برای مکانها (Indefinite Pronouns for Places) |
||
معادل فارسی |
ضمیر نامعین (Indefinite Pronoun) |
پیشوند (Prefix) |
جایی | somewhere | some- |
همهجا | everywhere | every- |
هر جا | anywhere | any- |
هیچکجا | nowhere | no- |
در ادامه هر یک از این Indefinite Pronouns را بهطور کامل با هم بررسی خواهیم کرد.
Somewhere
برای اشاره مکانی نامعین از Somewhere استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید.
I’ve seen him before somewhere.
من قبلا او را جایی دیدهام.
I’m not going home yet. I have to go somewhere else first.
من قصد ندارم به خانه بروم. باید اول جای دیگری بروم.
Do you have somewhere in mind to go for dinner?
برای شام جایی به ذهنت میرسد؟
از Somwhere اغلب در جملات مثبت و سوالی استفاده میشود و معمولا در جملات منفی استفاده نمیشود، مانند مثال زیر:
I don’t have somewhere to go. (غیر رایج)
I don’t have anywhere to go. (رایج)
من جایی برای رفتن ندارم.
نکته: Somewhere به عنوان قید برای اشاره به عدد، مقدار یا زمان تقریبی نیز به کار میرود:
This picture was painted somewhere between 1860 and 1875.
این تصویر حدودا بین سال ۱۸۶۰ و ۱۸۷۵ کشیده شده است.
***
His grandmother is somewhere between 73 and 80 years of age.
مادربزرگ او حدودا بین ۷۳ تا ۸۰ سال سن دارد.
***
The cake needs somewhere around two cups of flour.
این کیک حدودا به مقدار دو پیمانه آرد نیاز دارد.
***
She arrives somewhere around 6 o’clock in the evening.
او حول و حوش ساعت ۶ عصر میرسد.
Everywhere
برای اشاره به مکانهای مختلف یا تمام قسمتهای مختلف یک مکان از Everywhere استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید.
Laughter was heard everywhere during the party.
در طول مهمانی، صدای خنده از همهجا شنیده میشد.
There isn’t dust everywhere, It is just seen on this table.
همهجا خاک وجود ندارد، فقط روی این میز دیده میشود.
They didn’t spread rumors everywhere, they did it only in certain groups.
آنها همه جا شایعهپراکنی نکردند، فقط در برخی گروهها این کار را کردند.
The smell of cookies fills everywhere.
بوی کلوچه همهجا را پر کرده است.
Have you noticed flowers blooming everywhere in the garden?
آیا متوجه شدهای که همهجای باغچه گل شکفته است؟
Is music playing everywhere in the mall?
آیا موسیقی در همهجای بازار شنیده میشود؟
Anywhere
برای اشاره به مکانی نامشخص از بین مکانهای نامحدود، anywhere را به کار میبریم. Anywhere که جزو ضمایر تاکیدی در انگلیسی است در جملات مثبت به صورت «جایی/هر کجا» و در جملات منفی «هیچجایی/کجا» به فارسی ترجمه میشود. به مثالهای زیر توجه کنید.
If there’s anywhere that you like to go, just tell me.
اگر جایی هست که دوست داری از آنجا دیدن کنی، فقط کافی است به من بگویی.
There isn’t Wi-Fi available anywhere in this area.
هیچجا در این منطقه سیگنال وایفای در دسترس نیست.
He couldn’t find his phone anywhere.
او نمیتوانست هیچجایی تلفنش را پیدا کند.
Can you find a public telephone anywhere nearby?
آیا جایی این نزدیکی میتوانی یک تلفن عمومی پیدا کنی؟
نکته: گاهی در جملات مثبت زمانی از anywhere استفاده میشود که برای گوینده فرقی نداشته کجا باشد یا برود، مانند مثال زیر:
I’d like to go anywhere! I just don’t want to be here!
دلم میخواهد هر جایی بروم! فقط اینجا نباشم!
Nowhere
Nowhere کاربردهای متعددی دارد که عبارتاند از:
- برای اشاره به عدم حضور شخص یا چیزی در جایی از Nowhere استفاده میکنیم:
The police tried but the thief was nowhere to be seen.
پلیس تلاش خود را کرد اما هیچجا اثر از دزد نبود.
I can find my keys nowhere in the house.
من کلیدهایم را در هیچجای خانه پیدا نکردم.
- برای اشاره به نبود مکان مناسب برای هدفی خاص:
There was nowhere to hide and nowhere to run.
هیچجایی برای قایم شدن و هیچجایی برای فرار کردن وجود نداشت.
I have nowhere else to go, nowhere in the world.
من هیچجای دیگری برای رفتن ندارم، هیچجایی در کل دنیا.
- برای تأکید به خاص بودن مکانی نسبت به هر مکان دیگری:
There’s nowhere like home.
هیچجایی مثل خانه نمیشود.
There’s nowhere I’d rather be than here.
هیججایی جز اینجا نیست که ترجیح بدم آنجا باشم.
There’s nowhere more beautiful than this beach.
هیچجایی زیباتر از این ساحل وجود ندارد.
Is there nowhere quieter than this library?
آیا جایی ساکتتر از این کتابخانه وجود دارد؟
نکته: طبق گرامر زبان انگلیسی، نمیتوانیم همزمان از دو منفیکننده در جمله استفاده کنیم و از آنجایی که پیشوند no- در Nowhere منفیکننده محسوب میشود، از Nowhere در جملات منفی استفاده کنیم و به جای آن باید از «Anywhere» استفاده کنیم، مانند مثال زیر:
I’ll stay here and won’t go anywhere.
I’ll stay here and won’t go nowhere.
من همینجا میمانم و جایی نخواهم رفت.
ضمایر نامعین در انگلیسی برای کمیتها
در این بخش از مطلب، به کمک مثال به بررسی ضمایر نامعین برای کمیتها خواهیم پرداخت. در زبان انگلیسی، برای اشاره به تعداد یا مقدار کلی چیزی از این دسته از Indefinite Pronouns استفاده میکنیم. این ضمایر از این جهت نامعین شمرده میشوند که به تعداد یا مقدار عددی معین و مشخصی اشاره ندارند. در جدول زیر برخی از پرکاربردترین ضمایر نامعین برای کمیتها را همراه به معادل فارسی آنها میبینیم.
ضمایر نامعین در انگلیسی برای مقدار یا کمیت | |
معادل فارسی |
ضمیر نامعین (Indefinite Pronoun) |
برخی | some |
تعداد بسیاری | many |
مقدار بسیاری | much |
تعداد بسیاری | several |
تعداد/مقدار بسیاری | a lot |
تعداد بسیاری | plenty |
تعداد کمی/تعداد بسیار کمی | few/a few |
مقدار کمی/مقدار بسیار کمی | little/a little |
کسی/چیزی | any |
هر دو | both |
هیچکدام | none |
هرکدام (در جملات مثبت) | either |
هر کدام (در جملات منفی) | neither |
دیگری | another |
همان، آن | one |
در ادامه، دو مثال برای هر یک از این دسته از ضمایر نامعین در انگلیسی ارائه شده است.
Some believe in ghosts.
برخی به ارواح اعتقاد دارند.
I need flour to bake the cake, could you give me some?
من برای پختن کیک به آرد نیاز دارم، ممکن است کمی از آن به من بدهی؟
She invited her friends, but not many came to the party.
او دوستانش را به مهمانی دعوت کرد، اما تعداد زیادی نیامدند.
.She bought enough cards, but many got lost in the post office
او به تعداد کافی کارت خرید، اما تعدادی در اداره پست گم شدند.
Please turn off the faucet. Much has already been wasted.
لطفا شیر آب را ببند. تا الان هم مقدار زیادی (آب) هدر رفته است.
She didn’t need much to feel happy; all she wanted was a kind word.
او به چیز زیادی برای احساس خوشحالی کردن نیاز نداشت؛ یک کلام محبتآمیز برای او کافی بود.
The library has many books, and several are rare editions.
کتابخانه کتابهای زیادی دارد و بسیاری از آنها نسخههای کمیاب هستند.
Among the applicants, several showed exceptional skills.
از میان متقاضیان، تعداد زیادی مهارتهای منحصربهفرد از خود نشان دادند.
He ate a lot at the party and tried various dishes.
او در مهمانی غذاهای مختلفی را امتحان کرد و مقدار زیادی خورد.
a lot were waiting in line for the tickets.
تعداد زیادی در صف انتظار برای بلیت بودند.
Do you need carrots? There’s plenty available at the store.
هویج نیاز داری؟ تعداد زیادی در مغازه موجود است.
At the event, plenty volunteered to help.
در مراسم، افراد زیادی برای کمک داوطلب شدند.
In the park, few exercised in the cold weather.
افراد کمی در هوای سرد پارک ورزش کردند.
The baby ate most of his food but few remained on his plate.
کودک بیشتر غذایش را خورد، اما مقداری از آن در ظرفش باقی ماند.
The new novel was so popular that only a few remained on the shelves in the store.
رمان جدید بهقدری محبوب بود که فقط تعداد کمی از آن در قفسههای مغازه باقی ماند.
Only a few could understand the true meaning of this artwork.
تنها عده اندکی میتوانند معنای حقیقی این اثر هنری را درک کنند.
There was little known about the mysterious incident.
چیز اندکی درمورد اتفاق مرموز مشخص بود.
They provided little in terms of explanation for the delay.
آنها در رابطه با علت تأخیر، چیز خاصی ارائه نکردند.
He shared only a little with his friends about his personal life.
او چیز زیادی از زندگی شخصیاش با دوستانش در میان نگذاشت.
There was just a little known about the ancient civilization.
چیز زیادی در مورد آن تمدن باستانی مشخص نبود.
She didn’t consult with any about her decision.
او درمورد تصمیمش با کسی مشورت نکرد.
I was expecting to find significant information in the report, but I didn’t find any.
من انتظار داشتم که اطلاعات مهمی در گزارش پیدا کنم، اما چیزی پیدا نکردم.
There were two students in the classroom. Both were listening carefully.
دو دانشآموز در کلاس بودند. هر دو به دقت به درس گوش میکردند.
I don’t know which dress to choose, both are pretty.
نمیدانم کدام لباس را انتخاب کنم، هر دو زیبا هستند.
None had a solution to the problem in the group.
هیچکس در گروه برای مشکل راهحلی نداشت.
Out of all the boxes, none was red.
از بین تمام جعبهها، هیچکدام قرمز نبودند.
There are two choices and you can choose either.
دو انتخاب وجود دارد و تو میتوانی هر کدام را انتخاب کنی.
If you have questions, there are two tour guides over there, you can ask either.
اگر سوال داری، آنجا دو راهنمای گردشگری حضور دارند، میتواند از هر کدام سوال بپرسی.
There were two doctors at the office but neither could explain the cause of the disease.
دو دکتر در دفتر حضور داشتند، اما هیچکدام نمیتوانستند علت بیماری را توضیح دهند.
If you think about your decisions, you’ll understand neither was logical.
اگر به تصمیماتت فکر کنی، متوجه خواهی شد که هیچکدام از آن دو منطقی نبودند.
One glass of water wasn’t enough for him, so he asked for another.
یک لیوان آب برای او کافی نبود، برای همین هم یکی دیگر درخواست کرد.
He didn’t understand the explanation from the first teacher and he asked for help from another.
او توضیحات معلم اول را متوجه نشد و از معلم دیگری سوال پرسید.
A: I don’t know who are you talking about.
B: I’m talking about the one with long hair and beard.
A: نمیدانم در مورد چه کسی صحبت میکنی.
B: درمورد فردی صحبت میکنم که ریش و موی بلند داشت.
There are many ways to complete this puzzle. choose one that you prefer.
راههای زیادی برای حل کردن این معما وجود دارد. آن را که ترجیح میدهی انتخاب کن.
نکته: از ones نیز به عنوان جایگزین اسم قابلشمارش جمع استفاده میکنیم. Ones میتواند جایگزین انسان یا اشیاء شود، مانند مثالهای زیر:
A: I can’t find my clothes, do you where they are?
B: Which ones?
A: The ones that I bought yesterday.
A: من لباسهایم را پیدا نمیکنم، تو میدانی کجا هستند؟
B: کدامها؟
A: آنهایی که دیروز خریدم.
***
True friends are ones that always help you in times of need.
دوستان حقیقی کسانی هستند که همیشه در روزگار سخت تو را کمک میکنند.
تطابق فعل با ضمایر نامعین
یکی از چالشبرانگیزترین نکات گرامری مربوط به ضمایر نامعین در انگلیسی نحوه تطابق آنها با فعل جمله است. همانطور که میدانیم در زبان انگلیسی، فعل باید از نظر تعداد با فاعل تطابقت داشته باشد. بنابراین، هنگامی که Indefinite Pronouns در نقش فاعل جمله قرار میگیرند، لازم است تا فعل جمله را مطابق با آن صرف کنیم. در این بخش از آموزش بهطور کامل و با بیانی ساده به بررسی تطابق فعل با ضمایر نامعین در انگلیسی خواهیم پرداخت.
بهطور کلی، ضمایر نامعین در انگلیسی از نظر تطابق با فعل به سه دسته تقسیم میشوند:
- ضمایر نامعینی که همیشه با فعل مفرد به کار برده میشوند
- ضمایر نامعینی که همیشه با فعل جمع استفاده میشوند
- ضمایر نامعینی که میتوان آنها را با فعل مفرد و جمع به کار برد
در جدول زیر لیستی از Indefinite Pronouns را میبینیم که همیشه با فعل مفرد به کار برده میشوند.
ضمایر نامعینی که همیشه با فعل مفرد به کار برده میشوند | |
everyone / everybody / everywhere / everything | |
someone /somebody/ somewhere/ something | |
anyone / anybody / anywhere/ anything | |
anyone / anybody / anywhere/ anything | |
either / neither | |
much | |
little | |
enough |
به مثالهای زیر توجه کنید تا با کاربرد این دسته از ضمایر نامعین در انگلیسی آشنا شوید.
Everybody is responsible for their own actions.
هر فردی مسئول اعمال خودش است.
Anybody who arrives late will face its consequences.
هرکسی که دیر برسد، با عواقب آن روبهرو خواهد شد.
No one likes heavy traffic.
هیچکس از ترافیک سنگین خوشش نمیآید.
Nothing lasts forever.
هیچچیز همیشگی نیست.
Nowhere is safe in this area.
در این منطقه هیچ جایی امن نیست.
In my opinion, either is a good choice.
به نظرِ من، هر دو انتخاب خوبی هستند.
Neither has the key to their apartment.
هیچکدام کلید آپارتمانشان را نداشتند.
Much has been done to help future generations.
کارهای زیادی برای کمک به نسلهای آینده انجام شده است.
Little was known about modern technology in the 18th century.
در قرن هجدهم چیز زیادی درمورد فناوری نوین شناخته نشده بود.
Let’s stop talking, enough is said.
بیا دست از صحبت کردن برداریم، به اندازه کافی حرف زده شده است.
همچنین در جدول زیر لیستی از ضمایری نامعینی را میبینیم که برخلاف دسته قبل، همیشه با فعل جمع به کار برده میشوند.
ضمایر نامعینی که همیشه با فعل جمع به کار برده میشوند | |
several | |
many | |
both | |
few/a few |
به مثالهای زیر توجه کنید.
.Among tourists, several visit the museum every weekend
از بین گردشگرها، تعداد زیادی هر آخر هفته از موزه دیدن میکنند.
Many have gathered for the concert in the park.
افراد زیادی برای کنسرت در پارک تجمع کردهاند.
Both of them speak English fluently.
هر دو آنها انگلیسی را روان صحبت میکنند.
Out of all our products, few are available at the moment.
از بین تمام محصولاتمان، در حال حاضر تعداد کمی باقی مانده است.
A few were following the rules.
تعداد بسیار کمی از قوانین پیروی میکردند.
در جدول زیر لیستی از Indefinite Pronouns را میبینیم که هم با فعل مفرد و هم با فعل جمع به کار برده میشوند.
ضمایر نامعینی که همیشه با فعل مفرد و جمع به کار برده میشوند | |
Some | |
All | |
None | |
Most | |
More | |
A lot |
جمع یا مفرد بودن فعل برای این دسته از ضمایر نامعین بستگی به جمع یا مفرد بودن اسم بعد از آن دارد. اگر اسم بعد از آنها مفرد یا غیرقابلشمارش باشد از فعل مفرد و اگر جمع باشد از فعل جمع استفاده میکنیم.
به مثالهای زیر توجه کنید تا با کاربرد این دسته از ضمایر نامعین در انگلیسی آشنا شوید.
Some of the books are missing from the shelf.
برخی از کتابها در قفسه نیستند.
***
Some of the information is incorrect.
برخی از اطلاعات غلط است.
All of the apples were picked from the tree.
تمام سیبها از درخت چیده شد.
***
All of the milk has been spilled on the floor.
تمام شیر روی زمین ریخت.
None of the pencils were sharpened before the test.
هیچکدام از مدادها قبل از امتحان تراشیده نشده بودند.
***
None of the cake is left.
هیچی از کیک باقی نمانده است.
Most of the balloons were red at the party.
بیشتر بادکنکها در مهمانی قرمز بودند.
***
Most of the pizza is gone already.
تا الان، بیشتر پیتزا خورده شده است.
More of the toys were found in the box.
بیشتر اسباببازیها در جعبه پیدا شدند.
***
More of the story is found online.
بیشتر داستان به صورت آنلاین در دسترس است.
A lot of people are gathering at the conference.
مردم زیادی در حال گردهمایی در کنفرانس هستند.
***
A lot of money is available to me at the moment.
در حال حاضر، پول زیادی در اختیار من است.
متن با ضمایر نامعین در انگلیسی
یکی از موثرترین روشها که برای یادگیری مباحث گرامری زبان انگلیسی به زبانآموزان توصیه میشود، خواندن متون است. در واقع، دیدن نکاتی که آموختهایم در قالب متن، به درک و جا افتادن آنها برای ما کمک چشمگیری میکند. از همین رو، متن کوتاهی را در قالب یک داستان برای شما ارائه کردهایم تا به واسطه آن بتوانید نکات گرامری مربوط به ضمایر نامعین در انگیسی را به صورت کاربردی ببینید. همچنین ترجمه متن را نیز در ادامه میتوانید بخوانید.
In our small, happy town, there’s a famous circus that brings joy to people of all ages. Some love to watch the funny clowns, while others enjoy its delicious popcorn. A few try their luck at games with hopes of winning prizes. All in all, Everyone finds something entertaining at the circus.
One day, a giant red balloon was found lying on the grass. It seemed that somebody had lost it, but nobody knew who, and no one had any idea where it came from. The giant balloon was a mystery to everyone! People decided to play a fun game with it, bouncing the balloon to one another and laughing as it soared high into the sky. They wondered if someone might be looking for it somewhere.
Later that day, dark clouds began to appear, and soon enough, the rain started pouring down. Nobody wanted to get soaking wet, so they hurried under a big circus tent, to shelter themselves from rain. There, somebody started telling stories of their youthful adventures, and everybody eagerly listened. Nobody wanted to go anywhere because everyone was having a great time.
When the rain finally stopped, everyone left the circus with a smile on their face. They knew they could return anytime for more joy and laughter. with a circus like this, there’s always somewhere to have a good time.
شهر کوچک و پرنشاط ما، سیرک معروفی داشت که اسباب شادی را برای افراد همه سنین فراهم میکرد. بعضیها عاشق تماشای دلقکهای بامزه بودند، درحالیکه برخی دیگر از ذرتهای بوداده آن لذت میبردند. تعدادی هم شانسش خود را در بازیها امتحان میکردند تا بلکم جایزهای ببرند. خلاصه، هرکسی با چیزی در سیرک سرگرم میشد.
یک روزی، توپ بزرگ قرمزی روی چمن پیدا شد. به نظر میرسید که کسی آن را گم کرده بود، اما هیچکس نمیدانست چه کسی و هیچکس خبر نداشت که این توپ از کجا آمده بود. این توپ بزرگ برای همه یک معما بود. مردم تصمیم گرفتند که با آن بازی سرگرمکنندهای انجام دهند، توپ را به یکدیگر پرتاپ میکردند و وقتی به فراز آسمان حرکت کرد، میخندیدند. کنجکاو بودند که آیا کسی در جایی به دنبال آن است یا خیر.
آن روز کمی بعد، ابرهای سیاه پدیدار شدند و دیری نگذشت که باران شدیدی گرفت. هیچکس نمیخواست خیس آب شود، برای همین هم همه با عجله زیر چادر سیرک بزرگی رفتند تا از باران پناه بگیرند. آنجا، فردی شروع به تعریف داستان از ماجراجوییهای دوران جوانیاش کرد و همه با اشتیاق گوش فرا دادند. هیچکس دلش نمیخواست جایی برود چراکه به همه در حال گذراندن اوقات خوشی بودند.
وقتی بالاخره باران بند آمد، همه با چهرهای خندان سیرک را ترک کردند. آنها میدانستند که هر موقع بخواهند میتوانند برای شادی و خنده بیشتر به آنجا برگردند. با وجود همچین سیرکی، همیشه جایی برای گذراندن اوقات خوش وجود دارد.
سوالات رایج درباره ضمایر نامعین در انگلیسی
در این بخش از مطلب به بررسی برخی از رایجترین سوالات درباره ضمایر نامعین در انگیسی خواهیم پرداخت.
کاربرد ضمایر نامعین در انگلیسی چیست؟
از ضمایر نامعین برای اشاره کلی به اشخاص، چیزها، مکانها و کمیتها استفاده میشود. به عبارت دیگر، ضمایر نامعین در انگلیسی بهطور خاص به شخص، چیز، مکان یا کمیتی اشاره نمیکنند.
انواع ضمایر نامعین در انگلیسی کداماند؟
Indefinite Pronouns را میتوان براساس نوع و ماهیت اسمی که به آن اشاره دارند به چهاردسته ضمایر نامشخص برای «اشخاص»، «اشیا»، «مکانها» و «کمیتها» تقسیمبندی کرد.
تفاوت Someone و Anyone چیست؟
از نظر معنایی، Anyone در مقایسه با Someone به محدوده گستردهتری از افراد اشاره میکند. برای مثال اگر بخواهیم بگوییم «هرکسی از عهده این کار برمیآید» Anyone گزینه مناسبتری از Someone است. از نظر ساختاری نیز، از Someone در جملات منفی به عنوان مفعول استفاده نمیکنیم و به جای آن Anyone را به کار میبریم، این مثال را در نظر بگیرید «من کسی را ندیدم»، این جمله منفی است و «کسی» به عنوان مفعول جمله به کار رفته است بنابراین از anyone برای آن استفاده میکنیم.
فرق بین Someone و Somebody چیست؟
Someone و Somebody هر دو ضمایر نامعینی هستند که برای اشاره کلی به افراد از آنها استفاده میکنیم و در معنای آنها هیچ تفاوتی وجود ندارد. اما Someone رسمیتر از Somebody در نظر گرفته میشود.
چه تفاوتی بین Something و Anything و Nothing وجود دارد؟
در فارسی ضمایر نامعین Something و Anything و Nothing به ترتیب به صورت «چیزی»، «هرچیزی» و «هیچچیزی» ترجمه میشوند. به علاوه، از Something معمولا در جملات مثبت و از Anything اغلب در جملات منفی و سوالی استفاده میشود. همچنین، از ضمیر نامعین Nothing هرگز در جملات منفی استفاده نمیکنیم.
از کدام ضمایر نامعین نمیتوان در جملات منفی استفاده کرد؟
بهطور کلی، تمام ضمایری که با «-no» شروع شده باشند، خودشان منفیکننده جمله محسوب میشوند، بنابراین استفاده مجدد سایر منفیکنندهها مانند فعل منفی با آنها اشتباه است. این ضمایر شامل «No one» و «Nobody» و «Nothing» و «Nowhere» هستند.
تفاوت کاربرد Somewhere و Anywhere چیست؟
با اینکه Somewhere و Anywhere هر دو ضمایر نامعین برای اشاره به مکان هستند، در معنای آنها تفاوت ظریفی وجود دارد. از Somewhere وقتی استفاده میشود که گوینده «جای نامشخصی» را در ذهن دارد. برای مثال، «من کلیدهایم را جایی گذاشتهام.» اما Anywhere به طیف گستردهتری از مکانهای نامشخص اشاره میکند، مثل «کلیدهایم ممکن است هر جایی باشند». و به طور کلی این قائده در مورد پیشوند «any-» در تمام ضمایر نامعین صدق میکند.
کاربرد ضمایر نامعین برای کمیتها چیست؟
برای اشاره به تعداد یا مقدار تقریبی از ضمایر نامعینی مثل Some و Many و Enough استفاده میکنیم. این ضمایر از این جهت نامعین هستند که تعداد یا مقدار معین و دقیقی را در قالب اعداد به ما نمیدهند.
تمرین ضمایر نامعین در انگلیسی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «ضمایر نامعین در انگلیسی»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. آزمون اول شامل ۱۰ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست و نادرست را نیز ببینید. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.
تمرین اول
گزینه مناسب را انتخاب کنید.
1. Choose the correct indefinite pronoun for the blank in the sentence: “_____ of the cake is missing.”
2. Fill in the blank with the correct indefinite pronoun: “I have talked to _____ about the issue.”
3. Choose the correct indefinite pronoun for the blank in the sentence: “The teacher was angry because _____ of the students did the assignment.”
4. Select the sentence with the appropriate indefinite pronoun.
Everyone is going to the concert, each have a ticket.
Some of the students has already left.
Nobody are interested in the play.
Both is attending the meeting.
5. Choose the correct indefinite pronoun for the blank in the sentence: “_____ of the options is suitable for the project.”
6. Choose the correct indefinite pronoun for the blank in the sentence: “I can’t believe _____ ate all the cake!”
7. Choose the correct indefinite pronoun for the blank in the sentence: “_____ of the workers are attending the meeting.”
8. Choose the correct indefinite pronoun for the blank in the sentence: “I searched the entire house, but _____ was there.
9. Choose the correct indefinite pronoun for the blank in the sentence: “I can’t find my keys; I’ve looked ____.
10. Choose the correct indefinite pronoun for the blank in the sentence: “I checked the room, but _____ was interesting.”
تمرین دوم
جاهای خالی را با گزینه مناسب پر کنید.
Q1: I didn’t see Mark at the gym. In fact, I didn’t see ____. The place was empty. (anybody/somebody)
Q2: Please tell the salesman at the door that we don’t want to buy ____. (anything/something)
Q3: Robert, __________ is here to see you. (anyone/someone)
Q4: Your secret is safe with me. I won’t tell ____. (anybody/nobody)
Q5: Check that red bag. I bought you ____. (nothing/something)
Q6: She wants to live ___ near California. (somewhere/everywhere)
Q7: Does ___ have a charger? (I don’t know if they have a charger or not) (someone/anyone)
Q8: We went ___ this weekend. We stayed at home. (somewhere/nowhere)
Q9: ___ unusual happened. It was a very normal day. (something/nothing)
Q10: I wish ___ would do the dishes. (somebody/anybody)
Q11: Excuse me, waiter. There’s ____ in my soup. I think it’s a fly. (something/anything)
Q12: They looked ___ for the money. They searched all the places in the house. (somewhere/everywhere)
Q13: Would you like ___ to drink? (something/anything)
Q14: If the phone call is for me, please tell them I’m not here. I’m not talking to ____ this weekend. (no one/ anyone)
Q15: At that restaurant, you can’t buy ____ for less than $30. (something/anything)
تمرین سوم
با توجه به ضمیر نامعین جاهای خالی را با فعل مناسب پر کنید.
Q1: Everybody in the neighborhood ____ invited to the birthday party. (is/are)
Q2: Everything from the menu ____ exceptional. (taste/tastes)
Q3: Each of the students ____ asked to submit their assignments. (was/were)
Q4: Both of the paintings ____ green lands and flowers. (show/shows)
Q5: Nobody ___ expecting the news. (was/were)
Q6: I have many tools in my box, but a few ___ been useful recently. (have/has)
Q7: One of the keys ___ not fit the lock. (do/does)
Q8: Both of the dogs ____ always been loyal to their owners. (have/has)
Q9: Should I call you in the early or late evening? Either ____ for me. (work/works)
Q10: Some of the books in the library ____ interesting. (is/are)
Q11: Some money ___ found on the ground. (is/are)
Q12: Each adult member of the society ___ the right to vote. (have/has)
Q13: All of the milk ____ spilled on the table. (have/has)
Q14: Many __ lost their homes in the storm. (have/has)
Q15: One of the best novels that I have ever read ___ “The Sound and the Fury” by William Faulkner. (is/are)
جمعبندی
در این آموزش با انواع «ضمایر نامعین در انگلیسی» آشنا شدیم و یاد گرفتیم که Indefinite Pronouns بسته به نوع و ماهیت اسمی که به آن اشاره میکنند به چهار دسته ضمایر نامعین برای «اشخاص»، «چیزها»، «مکانها» و «کمیتها» تقسیمبندی میشوند. همچنین با کاربرد ضمایر نامعین در انگلیسی آشنا شدیم و آموختیم که این ضمایر برخلاف ضمایر شخصی، به فرد، چیز، مکان، یا کمیت خاصی اشاره نمیکند و هنگام صحبت کردن به صورت کلی از آنها استفاده میکنیم. در ادامه، آموختیم ضمایری که شامل کلماتی مثل «one-» و «body-» هستند به انسانها اشاره میکنند، در حالیکه Indefinite Pronouns شامل «thing-» به چیزها و «where-» به مکانها اشاره دارند.
سپس نحوه تطابق فعل با ضمایر نامعین در انگلیسی را بررسی کردیم و دیدم که Indefinite Pronouns از لحاظ تطابق با فعل به سه دسته تقسیم میشوند؛ برخی از آنها همیشه با فعل مفرد استفاده میشوند، در مقابل، بعضی همواره با فعل جمع میآیند و در نهایت، برخی دیگر هم با فعل جمع و هم با فعل مفرد مورد استفاده قرار میگیرند. سپس برای جا افتادن هر چه بهتر مطالب، کاربرد ضمایر نامعین را در قالب متنی کوتاه خواندیم. در انتهای مطلب نیز، تمرینهای متنوعی برای شما ارائه کردیم تا به درک هر چه بهتر شما از این مقاله کمک کند.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش گرامر زبان انگلیسی – به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
source