xnxx sexgeschichten sexgeschichten sexgeschichten fickgeschichten sex stories sexgeschichten fickgeschichten francais sexe francais porno histoires de sexe histoires de sexe sex geschichten free xnxx sexstories sex stories xnxx pornhub sexgeschichten sex geschichten sexgeschichten sex stories pornos redtube xnxx youporn xhamster

تایکا وایتیتی ۴۸ ساله نشان داده که در طول سال‌های حضورش در هالیوود می‌تواند به عنوان کارگردانی غیرقابل پیش‌بینی عمل کرده و رویکردی ۲ گانه داشته باشد.

تایکا وایتیتی کوهن در تاریخ ۱۶ اوت ۱۹۷۵ میلادی (۲۵ مرداد ۱۳۵۴) در پایتخت کشور نیوزیلند یعنی ولینگتون متولد شد. پدرش هنرمندی از تبار مائوری‌ها و مادرش معلم مدرسه با اصالتی یهودی بود. پدربزرگ پدری وی در طول جنگ جهانی دوم جزو نیروهای جنگی مائوری بود که زیر نظر ارتش کشور نیوزیلند در ماموریت‌های خطیر شرکت کرده و بر علیه نیروهای نازی به مبارزه مشغول بودند.

او در حالی که تنها ۵ سال سن داشت شاهد جدایی پدر و مادرش بود و علی‌رغم این که چنین مسئله‌ای تاثیر قابل توجهی بر روحیات وی داشت اما تحت حضانت مادرش بزرگ شد و پس از ورود به داشنشگاه در رشته تئاتر، در سال ۱۹۹۷ میلادی فارغ‌التحصیل شد و مدرک لیسانس هنر خود را دریافت نمود. هنرمندی که از نام خانوادگی مادرش یعنی کوهن برای کارهای نویسندگی و فیلم‌نامه‌نویسی استفاده کرده و از نام خانوادگی پدرش یعنی وایتیتی برای هنرهای تجسمی بهره گرفته است.

ورود او به دانشگاه ویکتوریا ولینگتون سبب شد تا با گروهی از دوستان و هم‌کلاسی‌هایش گروهی تحت عنوان So You’re a Man را تدارک دیده و به تورهای مختلفی سفر کرده تا از چاشنی کمدی‌شان بهره ببرد. علاقه به مقوله طنز در تایکا وایتیتی بسیار زیاد بود و با آغاز دهه ۲۰۰۰ میلادی روی به ساخت فیلم‌های کوتاه با حال و هوای کمدی آورد.

اتفاقی که سبب شد تا فیلمی طنزگونه به نام Two Cars, One Night را در سال ۲۰۰۴ کارگردانی و نویسندگی نماید؛ اثری که حسابی مورد توجه عموم قرار گرفت و شهرت آن سبب شد تا در جشنواره اسکار سال ۲۰۰۵ میلادی در شاخه بهترین فیلم کوتاه نامزد دریافت جایزه شود که در رقابت با Wasp آندریا آرنولد از کسب این جایزه ارزشمند باز ماند.

با این حال تایکا وایتیتی تسلیم نشد و تا سال ۲۰۰۷ میلادی به تولید فیلم‌های کوتاهی نظیر Tama Tū و What We Do in the Shadows: Interviews with Some Vampires روی آورد تا برای نخستین‌بار فرصت کارگردانی یک فیلم بلند نصیب وی شود؛ فرصتی که منجر به تولید فیلم کمدی و عاشقانه Eagle vs Shark در سال ۲۰۰۷ شد تا در کنار بر عهده داشتن سکان هدایت این پروژه، خود نیز به ایفای نقش در آن بپردازد.

دومین فیلم بلند وی که شهرتی جهانی برایش در پی داشت تحت عنوان Boy محصول سال ۲۰۱۳ میلادی به شمار می‌رود. اثری حول محور “بلوغ” که نه تنها به عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ باکس آفیس کشور نیوزیلند به شمار می‌رود، بلکه در حوزه هنری نیز حسابی غوغا به پا کرد و نامزد دریافت جایزه بزرگ هیئت داوران از سوی جشنواره فیلم ساندنس شد که برای چنین کارگردان تازه‌کاری یک دستاورد بزرگ محسوب می‌شد.

تولید فیلم Boy سبب شد تا با شهرتی غیرمنتظره روبرو شده و تا سال ۲۰۱۶ میلادی به ساخت و نقش آفرینی در آثار سینمایی و تلویزیونی گوناگونی نظیر What We Do in the Shadows، Hunt for the Wilderpeople، Wellington Paranormal و Super City بپردازد. تایکا وایتی در کنار ارائه کمدی خاص و منحصر به فردش عادت داشت تا به عنوان امضای کار خود، نقش آفرینی‌های کوتاه ولی جالب توجهی را در پروژه‌هایش بر عهده بگیرد که این مسئله با واکنش مثبتی از سوی مخاطبین آثار وی مواجه شده بود.

البته که نقش آفرینی تنها مختص به کارهای خودش نبود و در طی مدت زمان فعالیتش در هالیوود در آثاری نظیر Green Lantern، Save Ralph، The Suicide Squad و Lightyear فرصت بازیگری و یا صداپیشگی نصیب وی شده که به خوبی از پس آن‌ها بر آمده است. با این حال اساس کار وی کارگردانی و نویسندگی بوده و نقش‌هایی که بر عهده می‌گیرد عموماً در حد و اندازه بسیار کوتاه و جزئی به شمار رفته است.

تا پیش از سال ۲۰۱۷ میلادی می‌توان گفت که مشهورترین ساخته وی اثری کمدی و ترسناک What We Do in the Shadows نام داشته است که محبوبیت آن سبب شد تا شاهد ساخته شدن سریالی تلویزیونی حول محور آن از سوی شبکه FX نیز باشیم که پخش خود را از سال ۲۰۱۹ آغاز کرده و تاکنون ۵ فصل به نمایش درآمده است که حسابی مورد توجه مخاطبین قرار گرفته و حتی فصل دوم آن نیز نامزد دریافت جایزه امی بوده است.

شیوه و سبک منحصر به فرد کارگردانی و نویسندگی وی و همچنین بهره‌گیری از طنزی خاص در آثارش سبب شد تا نظر استودیو مارول نسبت به همکاری با این کارگردان نیوزلندی جلب شود. شخصیت ثور، خدای رعد دنیای سینمایی مارول با هنرنمایی کریس همسورث مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده بود و در حالی که باقی شخصیت‌های MCU لحن و سبک خود را پیدا کرده بودند اما ثور همچنان مشغول در جا زدن بود.

مسئله‌ای که سبب شد تا استودیو مارول با تایکا وایتیتی وارد گفت و گو شده و کارگردانی و نویسندگی سومین فیلم ثور تحت عنوان Thor: Ragnarok بر عهده وی قرار گیرد. اثری که اگرچه نام رگناروک می‌تواند مخاطب را به یاد اتفاقاتی تیره و تاریک اندازد اما از لحن کمدی خاصی بهره می‌برد و پس از سال‌ها توانست تا هویت قابل توجهی به شخصیت ثور اعطا نماید و این مسئله سبب گشت تا ۱۷مین فیلم از دنیای سینمایی مارول نه تنها نقدهای مثبتی دریافت نماید، بلکه فروش شگفت‌انگیز ۸۶۵ میلیون دلار را به ثبت برساند تا به عنوان پرفروش‌ترین فیلم اختصاصی شخصیت ثور در نظر گرفته شود.

در کنار کارگردانی و نویسندگی Thor: Ragnarok تایکا وایتیتی ایفای نقش در قامت موجودی بیگانه تحت عنوان کورگ را نیز بر عهده گرفت که تمام و کمال توسط جلوه‌های بصری به تصویر کشیده است. موجود فضایی دوست داشتنی که به عنوان یار و همراه ثور ماجراجویی‌های مختلفی را تاکنون در دنیای سینمایی مارول برای مخاطبین رقم زده و علی‌رغم آن که به عنوان شخصیتی دست چندم شناخته می‌شود اما توسط طرفداران MCU دوست داشته شده است.

کاری که تایکا وایتیتی در قبال شخصیت ثور انجام داد را می‌توان به عنوان یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ دنیای سینمایی مارول خطاب کرد. خدای رعدی که تا پیش از سال ۲۰۱۷ میلادی از بحران هویت رنج می‌برد و سیر شخصیت‌پردازی نامنظمی داشت، به لطف سر کار آمدن این کارگردان و نویسنده ۴۸ ساله ثبات پیدا کرد تا حدی که حتی برادران روسو از وی برای به تصویر کشیدن ثور در فیلم‌های Avengers: Infinity War و Avengers: Endgame نیز مشورت گرفتند.

او همچنین به تولید فیلم‌های کوتاه چند بخشی تحت عنوان Team Thor نیز روی آورد که جنبه دیده نشده‌ای از زندگی ثور و دوستانش را به تصویر می‌کشید. با آغاز سال ۲۰۱۹ میلادی تایکا وایتیتی هنر خود را در شیوه‌های جدیدی به کار گرفت که بیش از پیش باعث شهرت و محبوبیت وی شد. نخست کارگردانی، نویسندگی و نقش آفرینی در فیلم تاریخی، کمدی و درام Jojo Rabbit را بر عهده گرفت و جنگ جهانی دوم را از دید کودکی ۱۰ ساله به تصویر کشید. اثری که از نقش آفرینی متفاوت اسکارلت جوهانسون بهره می‌گرفت، حسابی مورد توجه واقع شد و در کنار فروش ۹۰ میلیون دلاری در قبال بودجه ۱۴ میلیون دلاری، در فصل جوایز حسابی خوش درخشید و در شاخه‌هایی نظیر بهترین فیلم‌نامه اقتباسی، بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش مکمل زن در جشنواره ساکار نام برد که موفق به کسب جایزه بهترین فیلم‌نامه اقتباسی برای تایکا وایتیتی شد.

در ادامه پای این هنرمند نیوزلندی به فرنچایز جنگ ستارگان نیز باز شد. کمپانی دیزنی که همکاری موفقی با وی بر سر پروژه ثور داشت، او را وارد مجموعه تلویزیونی The Mandalorian کرد و در همکاری با جان فاورو سکان هدایت قسمت هشتم و پایانی فصل نخست بر عهده‌اش قرار گرفت. قسمتی که مملو از اتفاقات دیوانه‌وار و هیجان‌انگیز بود و تایکا وایتیتی موفق گشت تا سلسله اتفاقات جذابی را به تصویر کشیده و پایان‌بندی ارزشمند را برای قهرمانان داستان رقم بزند. او همچنین صداپیشگی دروید IG-11 را نیز بر عهده داشت که این مسئله سبب شد تا در سال ۲۰۲۰ میلادی نامزد کسب جایزه امی شود.

پس از موفقیت فیلم Thor: Ragnarok و ثباتی که تایکا وایتیتی برای این ابرقهرمان به ارمغان آورده بود، این هنرمند نیوزلندی حال با دستی کاملاً باز سکان هدایت چهارمین فیلم اختصاصی ثور تحت عنوان Thor: Love and Thunder را بر عهده گرفت. اثری بسیار جاه‌طلبانه و پرمدعا که بازیگری نظیر کریستین بیل را در قامت یکی از ویلن‌های نمادین دنیای کمیک یعنی گور قصاب قرار می‌داد و پس از سال‌ها غیب باری دیگر جین فاستر با هنرنمایی ناتالی پورتمن را به دنیای سینمایی مارول بازمی‌گرداند؛ با این تفاوت که این بار او تبدیل به ابرقهرمان محبوب دنیای کمیک یعنی مایتی ثور خواهد شد تا پتک میولنیر را در دست گرفته و در کنار مشعوقه سابق خود به مبارزه بر علیه گور بپردازد.

با این حال آزادی تعلق گرفته به تایکا واتیتی کار دست فیلم Thor: Love and Thunder داد و نه تنها پتانسیل شخصیت‌های گور و مایتی ثور تمام و کمال هدر رفت، بلکه حتی شخصیت‌پردازی ثور نیز به ابتذال کشیده شد و او هیچ سنخیتی با خدای رعد Thor: Ragnarok نداشت. داستانی کلیشه‌ای، جلوه‌های بصری ناامید کننده و بهره‌گیری از کمدی و طنز بیش از حد سبب شد تا چهارمین فیلم ثور با نقدهای بسیار ضعیفی روبرو شده و فروش نه چندان قابل توجه ۷۶۰ میلیون دلار را به ثبت برساند تا حدی که خشم و انتقادات تند طرفداران ثور روانه استودیو مارول شد و اخیراً شاهد بودیم که همکاری آن‌ها با شخص تایکا وایتیتی تمام و کمال قطع شده و فیلم پنجم ثور توسط کارگردان جدیدی ساخته خواهد شد.

پس از پایان همکاری جنجالی با دنیای سینمایی مارول تایکا وایتیتی برای آخر امسال فیلم کمدی و ورزشی Next Goal Wins با حضور متفاوت مایکل فاسبندر را تدارک دیده است. اثری که حول محور تیم شکست خورده‌ای جریان داشته که مربی آلمانی آن‌ها سفری به جزیره‌ای دور افتاده را تدارک می‌بیند تا بلکه بتواند تیم خود را برای بازی‌های مقدماتی جام جهانی آماده کند. انتظارات از Next Goal Wins بالا بوده و امید می‌رود که پس از فیلم ناامید کننده Thor: Love and Thunder شاهد بازگشت موفقیت‌آمیزی از سوی این هنرمند نیوزلندی باشیم.

در حالی که تایکا وایتیتی دیگر نقشی در دنیای سینمایی مارول نخواهد داشت اما در ساخت پروژه‌های بزرگ و جاه‌طلبانه دیگری ورود خواهد کرد. در سال ۲۰۱۷ ساخت اقتباسی سینمایی از مانگای Akira مطرح شد که به سبب مشغله کاری این کارگردان و نویسنده، ساخت آن تاکنون به تاخیر افتاده است.تولید اثری از دنیای جنگ ستارگان نیز مطرح بوده که با توجه به موفقیت‌های سریال The Mandalorian چندان دور از انتظار نبوده است؛ با این حال فعلاً زمانی برای اکران این پروژه معین نشده و تنها به سال ۲۰۲۴ میلادی برای شروع پروسه فیلم‌برداری اشاره شده است.

خارج از حیطه کاری تایکا وایتیتی زندگی پر فراز و نشیبی را طی کرده است. در ابتدا با بازیگر و نویسنده فیلم Eagle vs Shark وارد رابطه شد و در سال ۲۰۱۱ با لورن هورسلی ازدواج کرد. ازدواجی که علی‌رغم برخورداری از ۲ فرزند دختر اما در سال ۲۰۱۸ پایان یافت. او سپس با خواننده مشهور یوگسلاوی تبار یعنی ریتا اورا وارد رابطه شد که در سال ۲۰۲۲ رسماً با یکدیگر ازدواج کرده و زندگی مشترک خود را از آن زمان تاکنون ادامه داده‌اند.

منبع: گیمفا

source

توسط siahnet.ir