در نقد سریال آگاتا تمام مدت (Agatha All Along) به بررسی تمام قسمت‌های این مجموعه می‌پردازیم تا در نهایت ببینیم که جدیدترین اثر مارول ارزش دیدن دارد یا خیر؟

آگاتا تمام مدت یک مینی‌سریال تلویزیونی است که توسط «جک شیفر» برای سرویس «دیزنی+» ساخته شده و بر اساس شخصیت «اگاتا هارکنس» از دنیای کمیک‌های «مارول» است.

این سریال که اسپین‌آفی از مجموعه وانداویژن (WandaVision) است، یازدهمین سریال در دنیای سینمایی مارول محسوب می‌شود. «کاترین هان» نقش «آگاتا هارکنس» را تکرار می‌کند و بازیگرانی همچون «جو لاک»، «اوبری پلازا» و «پتی لوپون» نیز در این مجموعه حضور دارند.


ادامه مطلب در ادامه

بیشتر بخوانید:

برای اطلاع از آخرین اخبار سینمای جهان، می‌توانید به بخش اخبار سینما و تلویزیون و برای دانلود فیلم‌ها و سریال‌های روز دنیا به کانال تلگرامی فیگار مراجعه کنید.


نقد سریال آگاتا تمام مدت

در ادامه فهرست مطالب نقد سریال آگاتا تمام مدت را مشاهده خواهید کرد:

نقد سریال آگاتا تمام مدت
نقد سریال آگاتا تمام مدت

سه سال پس از به دام افتادن در شهر وست‌ویو، نیوجرسی در پایان سریال وانداویژن (2021)، جادوگر «اگاتا هارکنس» با کمک یک نوجوان که قصد دارد با چالش‌های جاده افسونگران روبرو شود، فرار می‌کند. «اگاتا» که قدرت‌های جادویی‌اش را از دست داده، به همراه این نوجوان، یک حلقه جدید از جادوگران تشکیل می‌دهد تا بتوانند با این چالش‌ها مقابله کنند.

نقد سریال Agatha All Along توسط منتقدان

نقد سریال آگاتا تمام مدت
نقد سریال آگاتا تمام مدت

بررسی سریال Agatha All Along توسط منتقدان با نمرات متوسطی همراه بود. این سریال در وب‌سایت Rotten Tomatoes نمره 67 از 100، در وب‌سایت IMDb نمره 6.8 از 10 و در وب‌سایت Metacritic نمره 67 از 100 را دریافت کرد. نظرات منتقدان در رابطه با مینی سریال Agatha All Along را مطالعه کنید.

The Guardian / لوسی منگان: 100

گروه جادوگران و شخصیت‌های فرعی بدون نقطه ضعف هستند و فیلم‌نامه با درخششی عالی از کمدی به تراژدی و بالعکس حرکت می‌کند. این سریال نه تنها برای فصل هالووین بلکه در هر زمانی یک لذت تمام‌عیار است.

Time / جودی برمن: 80

اگاتا تکرار وانداویژن نیست و شروعی شگفت‌آور و فرهنگی دارد.

IGN / جاشوا یهل: 80

با وجود سرعت بالا، افتتاحیه دو قسمتی مقدمه‌ای عالی برای مسیر جادوگران فراهم می‌کند.

New York Magazine / جکسون مک‌هنری: 70

سریال سبک، اما لذت‌بخش است و بازیگران با اجراهای متنوعی حضور دارند.

نقد آگاتا تمام مدت

نقد سریال آگاتا تمام مدت
نقد سریال آگاتا تمام مدت

مدتی است که سازندگان فیلم‌ها و سریال‌های ابرقهرمانی به روایت داستانی از شرورها و شخصیت‌های ضد قهرمان علاقه‌مند شده‌اند. دقیقاً نمی‌توان که گفت که این موضوع خوب است یا بد، اما شاهد جدیدترین سریال مارول به نام Agatha All Along هستیم که روایتی متفاوت از یک شخصیت شرور را به تصویر می‌کشد.

نقد قسمت اول و دوم

داستان سریال سه سال بعد از وقایع سریال وانداویژن رخ می‌دهد و «آگاتا» را شاهد هستیم که به عنوان یک کارآگاه با نام «اگنس» ظاهر می‌شود. کسانی که وانداویژن را دیده‌اند، تقریباً می‌دانند که موضوع از چه قرار است.

شروع سریال آگاتا بسیار چشمگیر است و به طور موثری ما را یاد بازی الن ویک 2 (Alan Wake 2) می‌اندازد. دقیقا مشخص نیست که سازنده از قصد فضای قسمت اول و تیتراژ را به شدت شبیه یکی از نقشه‌های این بازی ساخته، یا اینکه فقط یک تشابه اتفاقی است.

فضای قسمت اول به شدت جدی است و یک تعلیق بسیار عجیب در تمام قسمت ما را همراهی می‌کند. انگار هر لحظه انتظار یک چیز عجیب را داریم و سریال تا انتهای این قسمت می‌خواهد بیننده را منتظر بگذارد.

طراحی فضایی که ما را در یک داستان معمایی قرار می‌دهد بسیار فوق‌العاده است. جدی بودن قسمت اول کاملا غیر منتظره است و احتمالا انتظار چنین چیزی را از «مارول» ندارید.

«آگاتا» در زندان ذهنی خود است و یک جوان از راه می‌رسد و او را نجات می‌دهد. این زندان ذهنی توسط «اسکارلت ویچ» برای او ایجاد شده و نکته عجیب اینجاست که یک نوجوان که قدرت خاصی ندارد می‌تواند این طلسم را بشکند.

«اسکارلت ویچ» یکی از قوی‌ترین جادوگران دنیای مارول است و اینکه یک نوجوان بدون هیچ قدرتی که صرفا ادعا می‌کند مطالعه زیادی داشته بتواند طلسم او را بکشند زیاد با عقل جور در نمی‌آید. البته مشخص نیست که این جوان دقیقاً کیست، زیرا هر زمان که شروع به معرفی خود می‌کند، «آگاتا» نمی‌تواند صحبت‌های او را بشنود.

البته برای اینکه بگوییم این یک ضعف فیلمنامه‌ بود زود است، اما این مجموعه باید تا انتها یک دلیل منطقی‌تر برای این موضوع ارائه دهد. این نوجوان به همراه «آگاتا» سعی می‌کنند تا به جاده جاده افسونگران بروند و برای آن نیاز دارند که یک محفل جادوگری ایجاد کنند.

بازیگران و سبک بازیگری‌‎ها متنوع و خوب هستند، بیننده را سرگرم می‌کنند و ایرادی نمی‌توان از آن‌ها گرفت. جالب اینجاست که قسمت دوم تمام عناصر قسمت اول را کنار می‌زند و به یک فضای کمدی تبدیل می‌شود.

دومین قسمت عناصری مانند کمدی، وحشت، موزیکال و دلهره را به صورت یکجا به شما ارائه می‌دهد که واقعا جای تعجب دارد که تمام آن‌ها چگونه با هم در یک پکیج قرار گرفته‌اند.

نقد قسمت سوم

نقد سریال آگاتا تمام مدت
نقد سریال آگاتا تمام مدت

قسمت سوم سریال آگاتا، اولین مرحله از ماجراجویی تیم جادوگران محفل را به تصویر کشید. آن‌ها وارد یک خانه می‌شوند و با چالش‌هایی روبرو خواند شد که آن‌ها را مجاب می‌کند از دانش و مهارت‌های خود استفاده مرده و از آنجا فرار کنند.

در این قسمت شاهد تعلیق خاصی هستیم که با کمدی ترکیب شده است. نکات طنز در این قسمت کمتر به چشم می‌آیند و بیننده بیشتر بابت اتفاقات احتمالی و غیر قابل پیش‌بینی نگران می‌شود. رخدادهایی که از ماجراهای جادویی نشئت می‌گیرند و افرادی که به فضاهای فانتزی علاقه دارند، عاشق آن خواهند شد.

خانه کم کم چالش‌هایی در مقابل آن‌ها قرار می‌دهد و جالب اینجاست که جادوگران را مجبور می‌کند تا نوشیدنی سمی را بخورند. کاملا مشخص است که «آگاتا» از همان ابتدا می‌دانست که نوشیدنی مشکل دارد و از خوردن آن اجتناب کرد، اما این خانه حق انتخابی نمی‌دهد و ماجرا به این شکل است که خود جادوگران باید چالش را ایجاد کنند و به دنبال راه حل آن باشند.

در حین تمامی این وقایع، متوجه مبی‌شویم که مجموعه به صورت کاملا واضح می‌خواهد ارتباط بین این گروه را نزدیک‌تر کند؛ ارتباطی که در حین انجام این چالش‌ها و کارهای مختلف ایجاد می‌شود.

در میانه صحبت‌ها، گفته می‌شود که «آگاتا» پسر بچه خود را برای به دست آوردن کتاب نفرین شده فروخته است. احتمالا تمام فکر شما به این سمت می‌رود که بچه «آگاتا» همان پسری است که وقتی خود را معرفی می‌کند، هیچکس نمی‌تواند صدای او را بشنود.

در جواب این موضوع باید گفت نمی‌توانیم فکر قطعی در مورد این موضوع داشته باشیم، زیرا شاید سریال می‌خواهد با همین کار بیینده را گمراه کند، اما برای فهمیدن این موضوع باید تا انتها صبر کنیم و ببینیم که آیا حدس و گمان ما درست است یا خیر.

این قسمت با به تصویر کشیدن توهم‌های عجیب افراد گروه، ما را کمی به آن‌ها نزدیک‌تر کرد و موفق شد که یک شخصیت پردازی خوبی را رقم بزند، اما با مرگ یکی از اعضای گروه خطرناک بودن مسیر کاملا مشخص شد و باید ببینیم که در ادامه چه اتفاقاتی رخ می‌دهد.

نقد قسمت چهارم

نقد سریال آگاتا تمام مدت
نقد سریال آگاتا تمام مدت

قسمت چهارم دقیقا ادامه قسمت سوم را روایت می‌کند که در انتهای آن خانم «هارت» پس از پشت سر گذاشتن چالش اول جان باخت. قسمت چهارم دقیقا فرمول قسمت سوم را پیاده‌سازی کرده و با به تصویر کشیدن یک چالش دیگر، سعی دارد تا ارتباط اعضای گروه را به هم نزدیک‌تر کند.

در ابتدای قسمت چهارم، کمی ریتم سریال می‌افتد و خسته کننده می‌شود، اما هر چه بیشتر رو به جلو می‌‎رود بهتر خواهد شد. یکی از مشکلات سریال آگاتا این است که کمی روی برخی شخصیت‌ها تمرکز بیشتری دارد و بقیه اعضای گروه را با چند دیالوگ از گذشته‌شان معرفی می‌کند. البته باید تا انتهای این فصل منتظر باشیم تا ببینیم که شخصیت پردازی دیگر اعضای گروه محفل جادوگران به چه شکل خواهد بود.

چالش جدید اعضای محفل جادوگران، به نفرین نسلی خانواده «آلیس» مرتبط است. حالا این نفرین روی بقیه اعضای گروه هم تاثیر می‌گذارد و باعث می‌شود که آن‌ها روی شانه‌های خود سوختگی عجیبی را حس کنند.

یکی از نکات قوت سریال آگاتا تم موزیکالی است که در برخی از قسمت‌ها به تصویر کشیده می‌شود. این صحنه سازی با یک ترانه مربتط با وضعیت موجود است که تاثیر مستقیمی با مرگ و زندگی اعضای گروه دارد. در عین حال که شما از موسیقی که توسط اعضای گروه خوانده می‌شود لذت می‌برید، هم زمان نگران وضعیت موجود هستید و هیجان را حس می‌کنید.

همچنین سبک فیلمبرداری متفاوت این قسمت نیز یکی از نکات جالب سریال است. وقتی گروه وارد یک مکان مرموز می‌شود، تم لباس و… به سبک دهه 70 میلادی تبدیل می‌شود و همه چیز یک حالت کلاسیک به خود می‌گیرد. سبک فیلمبرداری هم کمی متفاوت می‌شود و گاهی ما زوم‌های به اصلاح هیچکاکی را شاهد هستیم که به جذابیت سریال اضافه می‌کنند.

زمانی که گروه شروع به خواندن ترانه برای از بین بردن طلسم می‌کند، ناگهان هیولایی که نماد این طلسم است ظاهر می‌شود و صورت وحشتناکی هم دارد. زمانی که ترانه تمام شد و طلسم از بین رفت، جادوگران متوجه می‌شوند که نوجوان زخمی شده و خونریزی دارد که شاید بتوانیم این موضوع را جزو باگ‌هاثی فیلمنامه در نظر بگیریم که چرا هیچ توضیحی برای زمان وقوع این حادثه ارائه نشد. اینکه چگونه او دقیقا تا انتهای بیرون آمدن از آن خانه مشکلی نداشت، از نکاتی است که بیننده را سردرگم می‌کند.

شاید می‌توان گفت که یکی از معماهای این سریال تقریبا حل شد و یک معمای دیگر به وجود آمد. نوجوانی که هیچکس از هویت واقعی او اطلاع ندارد و تقریبا بسیاری از ما فکر می‌کزدیم که همان پسر «آگاتا» است، در واقع مشخص می‌شود که نسبتی با او ندارد. ابته این موضوع به طور دقیق ثابت نمی‌شود و سریال تنها در یک دیالوگ این را به ما می‌فهماند.

اگر آن نوجوان پسر «آگاتا» نیست، پس چه کسی است و چه نقشی در این داستان دارد؟ باید ببینیم که در قسمت‌های آینده چه جوابی به این موضوع داده می‌شود.

نقد قسمت پنجم

نقد سریال آگاتا تمام مدت
نقد سریال آگاتا تمام مدت

قسمت پنجم سریال آگاتا تمام مدت، مسیر متفاوتی برای تمامی شخصیت‌های محفل جادوگران رقم می‌زد و شروعی هیجان انگیز دارد. در ابتدا گروه متوجه می‌شود که هفت راهبه راه ورود به جاده را پیدا کرده‌اند و جان‌شان به خطر افتاده است.

پس آن‌ها به پیشنهاد نوجوان، از جاروهای پرنده استفاده کرده تا از دست هفت راهبه فرار کنند. موضوع بسیار عجیبی است که این گروه که از جادوگران باتجربه تشکیل شده، در مواقع بحرانی یک نوجوان آن‌ها را برای نجات راهنمایی کند.

همچنین سریال روندی از ژانر ترسناک را پیش گرفته و مشخص می‌شود که سعی دارد ادای احترامی به آثار ترسناک محبوب داشته باشد. از راهبه‌ای که از دهانش حشرات عجیبی بیرون می‌آیند تا «آگاتا» به صورت برعکس چهار دست و پا راه می‌رود؛ سریال توانسته لحظات ترسناک را به خوبی برای مخاطبان خود به تصویر بکشد.

یکی از مشکلاتی که سریال آگاتا به شدت با آن دست و پنجه نرم می‌کند، کمبود توضیحات تکمیلی در مورد اتفاقات گذشته و ارتباط آن‌ها با وقایع فعلی است. تقریبا 90 درصد اتفاقاتی که در حال حاضر رخ می‌دهد، همگی از گذشته جادوگران گروه، به خصوص «آگاتا» نشئت می‌گیرد و این مجموعه به شدت اطلاعات ناقص و کمی در این موارد ارائه می‌دهد.

از دیگر مشکلاتی که به مرور در سریال بیشتر مشاهده می‌کنیم، شوخی‌های بی مورد و بد جا از شخصیت‌ها است که نه تنها خنده‌دار نیستند، بلکه در جای نا مناسبی به کار گرفته می‌شود. زمانی که فضای سریال جدی خواهد شد، از زبان «آگاتا» دیالوگ‌هایی طعنه آمیز گفته می‌شود که حس واقع‌گرایی سکانس را از مخاطب می‌گیرد و کمی از تنش ماجرا را از بین می‌برد.

در کنار تمامی این موارد، با یک اپیزود بسیار هیجان انگیز و متفاوت طرف هستیم که ترس و تنش را تا حد زیادی بالا می‌برد. از سکانس‌های ترسناک که بسیار خوب طراحی شده‌اند می‌توان چیزهای زیادی گفت و تنها این را باید بگوییم که «مارول» کمی از دیدگاه عامه پسند خود فاصله گرفته و سعی دارد یک اثر متفاوت بسازد و در این کار موفق شده است.

این اپیزود یک پایان بندی بسیار عجیب و جالب دارد که شما را برای دیدن ادامه سریال هیجان‌زده می‌کند. سریال آگاتا موفق شده تا بر خلاف انتظار، ماجرایی بسیار جالب و هیجان انگیز ارائه دهد که مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار دهد. حال باید منتظر باشیم تا ببینیم که داستان سریال به چه شکل پیش می‌رود و باید ببینیم که می‌تواند پایان بندی خوبی ارائه دهد یا خیر.

نقد قسمت ششم

نقد سریال آگاتا تمام مدت
نقد سریال آگاتا تمام مدت

قسمت ششم سریال آگاتا ادامه ماجراجویی گروه جادوگران را دنبال نمی‌کند، بلکه در تمام مدت برای پاسخ به بزرگ‌ترین سوال طرفداران وقت می‌گذارد. قسمت ششم با یک فضای مبهم که روی شخصیت نوجوان متمرکز است و مشخص می‌شود اسم او «ویلیام کپلن» است، شروع می‌شود.

سریال یک پیچش داستانی جالب ارائه داده است تا ببینیم نوجوانی که در طول سریال «تین» یا همان نوجوان صدا زده می‌شد، چه کسی است. در نهایت حدس و گمان طرفداران درست بود و این شخصیت همان «بیلی ماکسیموف»، پسر «واندا» و «ویژن» است.

هرچند روندی که برای این اتفاق به تصویر کشیده شد، چیزی نبود که ما بتوانیم حدس بزنیم. «ویلیام کپلن» یک نوجوان است که با خانواده خود زندگی می‌کند و در اثر یک تصادف می‌میرد، اما ناگهان زنده می‌شود و گویی «بیلی ماکسیموف» جای او را گرفته است. او ظاهرا حتی نمی‌داند که چه کسی است و به دنبال این می‌رود که بتواند از اتفاقاتی که برایش می‌افتد سر در بیاورد.

اینکه چنین اتفاقی باعث شود که شاهد بازگشت «بیلی ماکسیموف» باشیم، بسیار جالب و هوشمندانه بود، اما سریال از ارائه جزئیات خودداری می‌کند و سوالاتی را بدون جواب می‌گزارد. سوالاتی مانند اینکه چگونه «بیلی» در بدن «ویلیام کپلن» حضور دارد؟ اگر او اتفاقات وست ویو را به خاطر ندارد چرا با این اشتیاق به دنبال برادر خود می‌گردد؟ طلسمی که هویت او را پنهان می‌کرد توسط چه کسی اجرا شده بود؟

البته این قسمت یک سوپرایز جالب برای طرفداران سریال وانداویژن داشت. در این قسمت شاهد بازگشت «ایوان پیترز» در نقش «رالف بونر» هستیم که در سریال وانداویژن به عنوان برادر جعلی «واندا» ظاهر شد و تحت کنترل «آگاتا» بود. او تنها کسی است که حاضر می‌شود تمامی اتفاقات وست ویو را برای «بیلی» شرح دهد و متوجه می‌شویم که زجرهای بسیار زیادی را متحمل شده است. همچنین حضور او یک دلیل قانع‌کننده به ما داد که چگونه «بیلی» به سمت «آگاتا» رفت و کارش به اینجا کشیده شد.

با اینکه قسمت ششم یک پیچش داستانی جذاب ارائه داد و باعث شد که هیجان بیشتری برای قسمت بعدی داشته باشیم، اما حفره‌های داستانی با هر قسمت بیشتر و بیشتر می‌شوند و بیینده را سردرگم می‌کنند. سریال نیاز دارد تا با جزئیات بیشتری به روایت داستان مورد نظر خود بپردازد تا ماجرا برای بیننده قانع کننده باشد.

قسمت ششم بسیار خوش ساخت است و ماجرا را به شکلی جالب روایت می‌کند، اما از کمبود جزئیات رنج می‌برد و احتمالا قصد ندارد در قسمت‌های بعدی به ارائه اطلاعات بیشتری بپردازد. نا گفته نماند که بازی «جو لاک» و «کاترین هان» در این قسمت بسیار خوب است و جذابیت ماجرا را هر لحظه بیشتر می‌کنند.

نقد فسمت هفتم

نقد سریال آگاتا تمام مدت
نقد سریال آگاتا تمام مدت

جالب است که سریال آگاتا علاوه بر شخصیت اصلی خود، به دیگر شخصیت‌ها نیز به طور عمیقی می‌پردازد و روایتی جالب از کدام را ارائه می‌کند. قسمت هفتم روی «لیلیا» متمرکز است که در اپیزودهای قبلی شاهد حرکات عجیبی از او بودیم.

او گاهی فراموش می‌کرد که دارد چه کاری انجام می‌دهد و دوباره به حالت اصلی خود بازمی‌گشت. در این قسمت ما جواب سوال خود را می‌گیریم و متوجه می‌شویم که دلیل تمام این رفتارهای عجیب چیست.

قسمت هفتم آگاتا با صحنه‌ای از سقوط «لیلیا» به نمایش می‌گزارد که از نظر ساختاری کمی مصنوعی به نظر می‌رسد. به صورتی که اسلوموشن به صورت کامپیوتری نیست و ظاهرا کارگردان به بازیگر گفته خودش باید به صورت اسلوموشن بازی کند.

داستان هر چه رو به جلوتر می‌رود مخاطب را بیشتر در پیچیدگی خود غرق می‌کند و احتمالا تا یک ربع اول قسمت ههفتم هیچکدام از ما نمی‌دانیم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. رفته رفته با فلش بک‌های مختلف و جلو عقب رفتن زمان متوجه می‌شویم که مشکل «لیلیا» دقیقا چه چیزی است.

حالت روایی قسمت هفتم بسیار متفاوت است و باید بگوییم که روند بسیار جالبی برای شخصیت پردازی «لیلیا» پیش گرفت. شخصیتی که از ابتدای سریال دوست داشتنی بود و ما در این قسمت به درون دنیای فکری او سفر کردیم.

با توجه به گفته‌های «لیلیا»، زمان یک توهم است و ظاهراً ذهن او در زمان به دلیل شکاف‌های متعدد گم می‌شود و به جلو و عقب می‌رود. سریال به خوبی روند سفر در زمان این شخصیت و حس گیج شدگی او را به تصویر می‌کشد و مخاطب را با این آشفتگی ذهنی همراه می‌کند.

در میان این موارد متوجه می‌شویم که «ریو» همان مرگ است. این ایده قبلا توسط طرفداران حدس زده شده بود و موضوعی نبود که خیلی دور از ذهن به نظر برسد. قبلاً در مقاله حقایق پنهان سریال آگاتا تمام مدت به این موضوع اشاره کردیم که در این قسمت صحت آن تایید شد.

جالب است که سفر ذهنی «لیلیا» در زمان به شدت به لغزش زمانی «لوکی» در فصل دوم سریال Loki شباهت دارد. او جابه‌جا می‌شود، با افراد مختلف صحبت می‌کند و با گسی ظاهرا استاد اوست بر سر یک میز هم صحبت خواهد شد. این را می‌توان اشاره‌ای به سریال شاهکار لوکی در نظر گرفت که توانست دنیای آثار تلویزیونی مارول را احیا کند.

در انتها شاهد بیدار شدن «لیلیا» از خواب ذهنی خود هستیم و او تلاش می‌کند تا با دانش خود گروه را نجات دهد. او موفق می‌شود، اما هفت راهبه سر می‌رسند و «لیلیا» تصمیم می‌گیرد که باقی اعضای گروه را فراری دهد و خود را قربانی کند. این پایان برای شخصیت «لیلیا» بسیار حماسی و غم انگیز بود، اما دلیل فداکاری او چه بود؟ سریال در این امر کمی کوتاهی کرده و فداکاری این شخصیت کمی غیرقابل باور به نظر می‌رسد.

قسمت هشتم و نهم

نقد سریال آگاتا تمام مدت
نقد سریال آگاتا تمام مدت

بالاخره به پایان سریال آگاتا رسیدیم. قسمت هشتم و نهم به صورت همزمان منتشر شدند و در این بخش به بررسی دو اپیزود پایانی این مجموعه می‌پردازیم.

سریال دقیقاٌ از جایی آغاز می‌شود که در قسمت هفتم تمام شده بود و به فاز جدیدی از چالش جاده ختم خواهد شد. در ابتدا باید برای عوامل سازنده به دلیل نوآوری‌های جالب در سریال‌های مارول دست بزنیم و تشکر کنیم که یک داستان متفاوت را به تصویر کشیدند.

آگاتا بر خلاف دیگر سریال‌های مارول، برای پایان عجله‌ای ندارد و سعی می‌کند تا به همه چیز بپردازد. این موضوع قابل ستایش است، اما ناقض انجام می‌شود و گاهی بیننده با کوهی از سوالات تنها می‌گزارد.

شاید یکی از نکات منفی سریال همین است که سعی دارد به همه چیز بپردازد، اما زمان کافی ندارد. ما متوجه شدیم که «مرگ» و «آگاتا» قبلاً معشوقه‌های یکدیگر بودند، اما این موضوع از کجا شروع شد؟ چرا هیچ چیزی در میان این دو نفر حس نمی‌کنیم که این باور را به ما بدهد که قلاً عاشق هم بوده‌اند؟

داستان سریال به سمتی می‌رود که جواب سوالات را بدهد، اما توان توضیح همه چیز را ندارد و همین موضوع چندین حفره بزرگ در این ماجرا ایجاد کرده که بیننده را با یک داستان نیمه‌کاره تنها می‌گذارد.

البته نا گفته نماند که دو قسمت پایانی آگاتا بسیار فوق‌العاده بودند و هیجان و احساسات را به شکلی بی‌نظیر ترکیب کردند. سکانس‌های تاثیرگذاری را شاهد هستیم که تغییرات عمده شخصیت‌ها از ابتدا تا انتهای سریال را به تصویر می‌کشند و نشان می‌دهد که این جاده توانسته پیوندی انکارشده میان «آگاتا» و «بیلی» برقرار کند.

در پایان قسمت هشتم، «آگاتا» خود را فدا می‌کند تا جان «بیلی» را نجات دهد. «بیلی» به ذهن او نفود کرده و می‌گوید “نیکی اینطوری مرد؟”. او چگونه ماجرای مرگ پسر «آگاتا» را می‌داند و در این لحظه به آن اشاره می‌کند؟ سوالی که شاید هیچوفت پاسخ آن را دریافت نکنیم.

در قسمت نهم همانطور که انتظار می‌رفت یک فلش بک به گذشته «آگاتا» را شاهد هستیم که ماجرای فرزند او را توضیح می‌دهد. این قسمت به تنهایی باعث شد ما با آگاتای به ظاهر شرور ارتباط بیشتری بگیریم و یک شخصیت پردازی کامل شکل بگیرد. شاید اگر قسمت آخر کمی طولانی‌تر بود و ماجرای عشق میان «آگاتا» و «مرگ» را شاهد بودیم، داستان بسیار کامل‌تری داشتیم.

جمع‌بندی

نقد سریال آگاتا تمام مدت
نقد سریال آگاتا تمام مدت

آگاتا: تمام مدت از جمله سریال‌های مارول که احتمالا توسط بسیاری از طرفداران دسته کم گرفته می‌شود. این مجموعه بسیار سرگرم‌کننده است و طرفداران «مارول» را به بعد دیگری از این دنیای ابرقهرمانی می‌برد تا باری دیگر دنیای خود را گسترش دهد. اگر به دنیای سینمایی مارول علاقه‌مند هستید، سریال آگاتا ارزش دیدن دارد و شما را سرگرم می‌کند.

نمره وب‌سایت فیگار به سریال آگاتا: تمام مدت 7 از 10 است.

بیشتر بخوانید:

نظر شما درباره‌ی مطلب نقد سریال آگاتا تمام مدت چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

source

توسط siahnet.ir