نقد سریال انیمیشنی کوماندوهای هیولایی (Creature Commandos) ؛ قسمت اول تا پنجم

نقد سریال Creature Commandos توسط منتقدان

بررسی انیمیشن Creature Commandos توسط منتقدان با نمرات مثبت و خوبی همراه بود. این سریال توانست در وب‌سایت Rotten Tomatoes نمره 96 از 100، در وب‌سایت IGN نمره 8 از 10 و در وب‌سایت Metacritic نمره 77 از 100 را دریافت کند. در ادامه نظرات منتقدان در مورد این سریال را مطالعه خواهید کرد.

The A.V. Club / جارود جونز: 83

با وجود اینکه سریال با هفت قسمت نیم‌ساعته گاهی بیش از حد اطلاعات ارائه می‌دهد (و بیشتر از چیزی که فکر می‌کنید، مسیر دنیای DCU را هموار می‌کند) و جزئیات شخصیت‌ها گاهی درست قبل از تأثیرگذاری بر داستان وارد می‌شوند، اما این ترکیب هیولاها که توسط «جیمز گان» خلق شده، سطحی از عمق را به دست می‌آورد که اغلب به دنبال آن است.

RogerEbert.com / رندی جونز: 80

قسمت‌های نیمه دوم فصل به نظر می‌رسد که با سرعت به سمت نتیجه‌گیری پیش می‌روند و منجر به یک پایان نسبتاً کم‌هیجان می‌شوند. سریال تجربه‌ای خونین و بی‌پروا است. اگر Creature Commandos اولین نمایش دنیای جدید «سافران» و «گان» در DC است، پس باید منتظر آثار بعدی باشم.

Rolling Stone / آلن سپین‌وال: 80

این سریال اثری عجیب اما تأثیرگذار و دلنشین است.

IGN / تایلر رابرتسون: 80

دستورالعمل کلاسیک «جیمز گان» با شخصیت‌های دوست‌داشتنی عجیب، موسیقی عالی و شوخی‌ها و خشونت‌های فراوان کاملاً مشهود است، اما به شیوه‌ای تازه و در قالب انیمیشن ارائه می‌شود. نابالغی عمدی سریال همیشه موفق نیست، اما این موضوع به‌هیچ‌وجه مانع پیشرفت سریال نمی‌شود.

Collider / نیت ریچارد: 80

سریال جدید تمام خنده‌ها، احساسات و شخصیت‌های ماندگاری را دارد که «جیمز گان» را به یکی از بزرگ‌ترین و قابل‌اعتمادترین نام‌های این ژانر تبدیل کرده است. اگر این سریال نشانه‌ای از آینده دنیای DC باشد، باید گفت این دنیا در دستان بسیار خوبی قرار دارد.

Looper / روبن بارون: 75

این انیمیشن بزرگسالانه ترکیبی از هیولاهاست که سرگرم‌کننده است، اما در حد بهترین آثار «جیمز گان» قرار نمی‌گیرد و به جرقه‌ای اضافی نیاز داشت تا بیشتر از آنچه خالقش تاکنون انجام داده، متمایز شود.

IndieWire / بن تراورس: 58

اگرچه برای بار سوم چندان موفق نیست، این اثر کم‌تصور، کم‌بلندپرواز و کم‌اهمیت‌ترین در میان سه‌گانه است، اما رویکرد ساده و شخصیت‌محورش به داستان دیگری درباره جنایتکاران زندانی که مجبور به نجات جهان می‌شوند، به نفعش تمام شده است.

نقد انیمیشن کوماندوهای هیولایی – فیگار

یکی از اولین سریال‌های دنیای جدید دی‌سی به نام کوماندوهای هیولایی منتشر شده و به نظر می‌رسد که طرفداران زیادی پیدا کند. در ادامه به نقد قسمت به قسمت این مجموعه می‌پردازیم و نقاط قوت و ضعف آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

نقد قسمت اول و دوم

«جیمز گان» با جدیدترین اثر خود در دنیای دی‌سی بازگشته تا به طور مجدد طرفداران آثار ابرقهرمانی را تحت تاثیر قرار دهد. او به خوبی می‌داند که یک فرد علاقه‌مند به دنیای ابرقهرمانی چه می‌خواهد و داستان این ژانر چه چیزهایی نیاز دارد.

هر قسمت انیمیشن کوماندوهای هیولایی با اینکه مدت زمان بسیار کمی دارد، اما اطلاعات زیادی به مخاطب ارائه می‌دهد و به مسائل بیخود و فرعی نمی‌پردازد. سریال وقت تلف نمی‌کند و سریعاً به شخصیت‌های خود عمق می‌بخشد و در مدت زمان کوتاهی ما را با آن‌ها آشنا می‌کند.

سریال کمدی بسیار خوبی دارد و به لطف انیمیشن سازی فوق‌العاده، دیالوگ‌ها به همراه تصاویر، لحن درست و خوبی از طنز «جیمز گان» را به تصویر می‌کشند. «گان» در ایجاد لحظات کمدی بسیار درست عمل می‌کند و دقیقا می‌داند که چه چیزی در کجا می‌تواند مخاطب را به خنده وادار کند.

در قسمت اول با ما طرح کلی ماجرا آشنا شدیم و کاملا مشخص است که سریال همان فرمول فیلم جوخه انتحاری 2021 را دنبال می‌کند. البته این موضوع دلیلی بر تکراری بودن ماجرا نیست، زیرا سبک انیمیشنی کوماندوهای هیولایی فضای تازه‌ای به تصویر کشیده که جذابیت آن را حفط کرده است.

قسمت دوم به طور خاص به شخصیت «براید» و گذشته‌اش می‌پردازد و باید گفت که به بهترین شکل ممکن این کار را انجام می‌دهد. قسمت دوم چندین فلش بک کارساز دارد که داستان زندگی «براید» را شرح می‌دهد و اولین شخصیت پردازی مجموعه به درستی انجام می‌شود.

سکانس‌های اکشن بسیار خوب طراحی شده‌اند و همچنین قدرت اعضای گروه کوماندوهای هیولایی را به خوبی نشان می‌دهند. باید منتظر بمانیم تا ببینیم کوماندوهای هیولایی در قسمت‌های بعدی چه چیزی برای ما به تصویر خواهند کشید.

نقد قسمت سوم

قسمت سوم سریال کوماندوهای هیولایی روی شخصیت «جی‌آی روبات» تمرکز می‌کند و پیشینه او را به تصویر می‌کشد. خروجی کار یک شخصیت پردازی موفق است و به طرز عجیبی ارتباط خوبی با این ربات برقرار خواهید کرد.

امروزه به شدت در فیلم‌ها و سریال‌ها شاهد گرایش ربات‌ها به احساسات هستیم که کم کم به یک کلیشه تبدیل شده و کسی از دیدن چنین موضوعی تعجب نمی‌کند. «جی‌آی روبات» به شکل هوشمندانه‌ای از این کلیشه دوری کرده و وجه خود را به یک ربات که تنها وظیفه‌اش کشتن نازی‌ها است، حفظ می‌کند.

در سکانس‌های متعددی قدرت‌های «جی‌آی روبات» به تصویر کشیده شدند که به راحتی او را به عنوان یکی از قوی‌ترین اعضای گروه معرفی کرد. برای او فرقی نمی‌کند که چند نفر آن‌ها را محاصره کرده‌اند، او اسلحه‌های پیشرفته و قدرتمندی در دستانش دارد که به راحتی او را برنده میدان خواهد کرد.

سریال زمان زیادی به این ربات نمی‌دهد و در پایان قسمت سوم شاهد مرگ او هستیم. به نظر می‌رسد که «جیمز گان» برای کشتن این شخصیت کمی عجله کرده است و می‌توانست از او استفاده بیشتری در داستان داشته باشد، اما این موضوع نشان داد تا انتهای سریال قرار نیست تمام افراد گروه جان سالم به در ببرند و هر لحظه باید منتظر مرگ هرکدام از آن‌ها باشیم.

قسمت سوم در 20 دقیقه یک شخصیت پردازی خوب، صحنه‌های اکشن خوبی را به تصویر کشید که برای هر مخاطبی سرگرم‌کننده است.

نقد قسمت چهارم

قسمت چهارم به نام تعقیب سنجاب‌ها، تا به اینجا یکی از تلخ‌ترین اپیزودهای سریال کوماندوهای هیولایی است. سریال با دنبال کردن یک داستان چند وجهی که مخاطب را به هیچ وجه خسته نمی‌کند، در هر قسمت عمق بیشتری به شخصیت‌های خود می‌دهد و دقیقا می‌داند که با چه چیزی سر و کار دارد.

تمرکز اصلی این قسمت روی شخصیت «ویزل» است که از فیلم جوخه انتحاری 2021 او را می‌شناسیم که ظاهر و حرکات عجیب و غریبی دارد. از همان ابتدا که این شخصیت معرفی شد، صحبت‌هایی در مورد اینکه او چندین بچه را به قتل رسانده شنیده شد و تقریباً او را به موجودی ترسناک در ذهن مخاطبان تبدیل کرد.

هیچکس فکرش را هم نمی‌کرد که چنین داستان غم انگیزی در گذشته این شخصیت عجیب روایت شود و تا به این حد دراماتیک و تاثیرگذار باشد. داستان پشت پرده «ویزل» کاملاً نگاه بیننده به این شخصیت را تغییر می‌دهد و به راحتی می‌توان گفت که «جیمز گان» در فیلمنامه نویسی شاهکار کرده است.

وجه دیگری از داستان به پیشگویی «سرسی» مربوط است که می‌گوید «پرنسس» در آینده دنیا را نابود خواهد کرد. این موضوع باعث می‌شود که «والر» تیم را برای کشتن او به پوکولستان بفرستد و این موضوع مخالفت «ریک فلگ» را به همراه دارد. ما تنها با یک داستان ساده طرف نیستیم و در هر قسمت پیچش‌های مختلف را مشاهده می‌کنیم که نشان از نبوغ و خلاقیت «گان» در فیلمنامه نویسی است.

نقد قسمت پنجم

این بار نوبت «اریک فرانکشتاین» است که کمی به شخصیت او پرداخته شود و در مورد گذشته او بیشتر بدانیم. از ابتدای سریال «اریک» به عنوان کسی که عاشق «براید» است معرفی شد و همواره سعی داشته تا او را تحت تاثیر قرار دهد. کار به جایی کشید که «اریک» و «فلگ» تصمیم می‌گیرند برای رسیدن به اهدافشان به یکدیگر کمک کنند.

«اریک» شخصیت بچگانه‌ای دارد، بچه‌ای که به شدت خطرناک و قدرتمند است و کارهای غیر قابل پیشبینی از او سر می‌زند. در همین حال احساس به شدت زیادی به «براید» دارد و همین موضوع او را بیشتر از هر زمان دیگری خطرناک می‌کند.

زمانی که «اریک» پدر خود را کشت و «براید» از او متنفر شد، آن‌ها با هم درگیر شدند و باعث آتش گرفتن «اریک» شد. او نیمه جان به رودخانه افتاد و یک پیرزن کولی کور او را نجات می‌دهد. در حالی که او با پیرزن و سگ‌اش زندگی می‌کند، متوجه می‌شود که وابستگی خاصی به او پیدا کرده، اما هدف او «براید» است و هر چیزی که جلوی او را بگیرد از بین می‌برد.

کوماندوهای هیولایی یک سریال شدیدا بی رحم است و قصد ندارد که یک داستان کلیشه‌ای ارائه دهد. هر لحظه احتمال دارد که هر یک از شخصیت جان خود را از دست بدهند و این موضوع هر لحظه سریال را جذاب‌تر از قبل می‌کند.

«اریک» در انتها پیرزن را می‌کشد و سگ او را به همراه خود می‌‎برد. بر خلاف دیگر شخصیت‌ها، اریک گذشته احساسی ندارد، بلکه دارای گذشته تاریکی است که هر چه بیشتر به آن فکر کنید، بیشتر معنا پیدا می‌کند.

جمع‌بندی

کوماندوهای هیولایی از دسته سریال‌های خوش ساختی است که به نویسندگی «جیمز گان» توانسته عملکرد فوق‌العاده‌ای داشته باشد. این مجموعه قطعا شروعی فوق‌العاده برای بخشی از دنیای جدید دی‌سی رقم می‌زند و به طرفداران دنیای ابرقهرمانی پیشنهاد می‌شود که حتماً آن را تماشا کنند.

بیشتر بخوانید: