ژانر ترسناک، ژانریست که در اغلب مدیومهای سرگرمی وجود دارد. درست مثل کتاب و فیلم، این سبک قصهگویی به مرور راهش را به دنیای عظیم بازیهای ویدیویی نیز باز کرد. تا جایی که میبینیم امروزه عناوین این سبک، به شدت پرطرفدار هستند. اما چه بازیهایی، ترسناک به شمار میآیند؟ به طور خلاصه و بسیار کلی، بازی های ترسناک طراحی شدهاند تا مخاطبانشان را به شیوههای مختلف بترسانند. بر خلاف اکثر ژانرها در بازیهای ویدیویی که وجه تمایزشان در گیمپلی قرار دارد، چیزی که عناوین ترسناک را «ترسناک» میکند، نوع روایت داستان و جلوههای بصری آن است. این در حالیست که از لحاظ گیمپلی، این بازیها میتوانند از عناصر بسیاری از ژانرهای دیگر، مثل اکشن و … استفاده کنند.
تاریخچه و سیر تکامل بازیهای ترسناک
امروزه عناوین ترسناک، به شدت در بازار بازیهای ویدیویی پرطرفدار هستند. با این حال، بازیهای این سبکی از همان اول تا این حد محبوب نبودند. در واقع با اینکه قدمت این ژانر تقریبا به اندازه خود بازیهاست، اما تا دهه نود میلادی این سبک طرفداران زیادی نداشت. بخشی از آن بیشتر به این دلیل است که بازیهای خیلی خوب و مطرحی در این ژانر ساخته نمیشد. اما به مرور و با پیشرفت فنی و هنری بازیها، چندین و چند اتفاق کلیدی در دنیای بازیهای ترسناک رخ داد؛ اتفاقاتی که باعث پیشرفت این سبک از بازیها شدند و عناوین ترسناک را به محبوبیت امروز خود رساندند. در این سری از مقالات پارسی گیم، قصد داریم تا تاریخچه و سیر تکامل برخی از پرطرفدارترین ژانرهای امروز دنیای بازیهای ویدیویی را، برای شما شرح دهیم؛ موضوع این قسمت، ژانر ترسناک است.
اولین بازی ترسناک تاریخ
طبق اطلاعات موجود، اولین بازی ترسناکی که با تعاریف امروزی از این ژانر سازگاری دارد، بازی Haunted House بود که در سال 1972 منتشر شد. پلتفرم مقصد این بازی، اولین کنسول بازی دنیا، یعنی Magnavox Odyssey بود. این بازی در اصل از فیلمی ترسناک به همین نام الهام گرفته شده بود و به نوعی جزو اولین بازیهای اقتباسی تاریخ ویدیو گیم نیز به حساب میآید. Haunted House در عمارتی تسخیرشده جریان داشت که البته فاقد گیمپلی یا جامپ اسکر خاصی بود و صرفا موضوع ترسناکی داشت.
یکی دیگر از عناوین ترسناک این دوران که بسیار معروف و محبوب بود، بازی Space Invaders بود که در سال 1978 منتشر شد. با اینکه سبک غالب این بازی شوتم آپ و تیراندازی بود، اما در آن زمان به دلایلی آن را در زمره عناوین ترسناک به حساب میآوردند. این بازی درباره بقا در میان امواج حملات بیگانگان و موجودات فضایی بود. علیرغم موفقیتهای عظیم Space Invaders، اما با استانداردهای امروزی نمیتوان آن را به عنوان یک بازی ترسناک به حساب آورد. با این حال برخی از المانهای بقای آن، تبدیل به سنگ بنای برخی از بازیهای وحشت و بقا شد که سالها بعد ظاهر شدند.
تاثیر هالیوود بر بازیهای ترسناک
معدود بازیهای ترسناک خوبی که تا قبل از دهه نود میلادی منتشر میشدند، اغلب الهامات زیادی از فیلمهای ترسناک هالیوودی میگرفتند. این همزمان بود با زمان اوج فیلمهای ترسناک در هالیوود، یعنی دهه هفتاد و هشتاد میلادی. در این بازه زمانی، شاهد انتشار بازیهایی بودیم که عملا از فیلمهای ترسناک مطرح آن زمان اقتباس میکردند تا افراد بیشتری را جذب خود کنند. یکی از بهترین مثالها برای این مورد، بازی Nostromo بود که از سری فیلمهای ترسناک و علمی تخیلی Alien برگرفته شده بود. این بازی در سال 1981 منتشر شد و گامی رو به جلو برای بازیهای ترسناک بود.
در این زمان، شاهد پیشرفت سختافزاری و نرمافزاری کنسولهای بازی بودیم. همین پیشرفت باعث شد تا دست بازیسازان برای ساخت عناوینی با جلوههای صوتی و بصری واقعگرایانهتر و گیمپلی عمیقتر، بازتر شود. این موضوع بسیار به نفع بازیهای ترسناک شد؛ چرا که تا قبل از این، به علت وجود محدودیتهای فراوان در بحث خلق جلوههای بصری خوب و واقعا ترسناک، عناوین این ژانر آنطور که باید و شاید ترسناک نبودند. با وقوع این پیشرفتها اما، حالا بازیها میتوانستند ترسناکتر شوند و مخاطبانشان را میخکوب کنند. به همین خاطر بود که از اواخر دهه 80 میلادی، شاهد انتشار بازیهای ترسناک باکیفیتی بودیم که مسیر صنعت را برای همیشه تغییر دادند.
Resident Evil: انقلابی در بازیهای ترسناک
با وقوع پیشرفتهای فنی در بازیسازی، شاهد ساخته شدن و انتشار بازیهایی بودیم که واقعا میتوانستند مخاطبانشان را بترسانند. یکی از این بازیها، Sweet Home بود که توسط کپکام، در سال 1989 برای رایانههای شخصی منتشر شد. این بازی در اصل بر اساس یک فیلم ترسناک ژاپنی با همین نام بود. داستان بازی درباره گروهی متشکل از پنج فیلمساز بود، که پا به عمارتی متروکه میگذارند؛ عمارتی که البته چندان هم متروکه نیست و به زودی میفهمند که جانشان در خطر است.
با اینکه امروزه نامی از Sweet Home نمیشنویم، اما این بازی در واقع پایه و اساس یکی از نمادینترین آثار ترسناک تاریخ را ایجاد کرد. بازی به نام Resident Evil، که امروزه از آن به عنوان پدر سبک وحشت و بقا نام برده میشود. با اینکه رزیدنت ایول اولین بازی ترس و بقا در دنیا نبود و قبل از آن شاهد عناوینی مثل همین Sweet Home و Alone in the Dark بودیم، اما این بازی بود که با نوآوریهایش توانست این ژانر را به تکامل برساند. نوآوریهایی که در زمینههایی مثل روایت داستان و مدیریت منابع در یک بازی ترسناک، برای زمان خودش بسیار انقلابی بود.
جالب است بدانید که اولین نسخه Resident Evil از کپکام، در آغاز قرار بود یک بازسازی از Sweet Home باشد. به همین دلیل است که شباهتهای زیادی بین این دو بازی وجود دارد و هر دو در عمارتی مرموز و مرگبار جریان دارند. در نهایت اما پروژه جدید کپکام به حدی بزرگ شد که این شرکت ترجیح داد آن را تبدیل به یک IP جدید کند. آیپی که امروزه آن را با نام رزیدنت ایول میشناسیم و پربیراه نیست اگر بگوییم پرطرفدارترین سری بازی ترسناک تاریخ بهش شمار میآید.
طلوع بازیهای ترسناک روانشناختی
زیرژانر وحشت روانشناختی یا Psychological Horror، همواره جایگاه ویژهای در بین بازیهای ترسناک داشته است. بازیهای این سبک، مخاطبانشان را نه با جامپ اسکر، بلکه با اتمسفر رعبانگیز و داستانهای پیچیده میترسانند. نماد این سبک از بازیها و به نوعی بنیانگذار آنها، سری بازیهای Silent Hill هستند.
زمانی که کپکام با انتشار نسخههای مختلف رزیدنت ایول، تبدیل به پادشاه ژانر وحشت و بقا شده بود، یک کمپانی ژاپنی دیگر به نام کونامی، تصمیم به رقابت با آنها گرفت. کونامی قصد داشت تا فرنچایز ترسناک خود را توسعه دهد و از موج استقبال بازیکنان از عناوین ترسناک استفاده نماید. این ماموریت در نهایت به کیچیرو تویاما افسانهای رسید که در آن زمان یک بازیساز ساده و گمنام بود. با این حال، تویاما نمیخواست که صرفا یک کپی از رزیدنت اویل بسازد، او و تیمش میخواستند بازی بسازند که دنیای عناوین ترسناک را، یکبار دیگر تغییر دهد؛ کاری که در انجامش هم موفق شدند.
سایلنت هیل 1، محصول این طرز تفکر بود که در سال 1999 منتشر شد. در این بازی، دشمن شما زامبیها یا هیولاهای عجیب و غریب نبودند؛ بلکه بازیکن باید با کابوسهای خودش مقابله میکرد. با این حال، تحول اصلی با قسمت دوم سایلنت هیل اتفاق افتاد. بازی که در سال 2001 منتشر شد و دارای مفاهیمی بود که تا آن زمان در هیچ بازی دیگری نمیتوانستید مشابهش را ببینید. با این اثر بود که وحشت روانشناختی در بازیهای ویدیویی توانست جایگاهش را پیدا کند، و از آن زمان به بعد شاهد ساخت عناوین باکیفیتی در این سبک بودیم. اخیرا هم ریمیک Silent Hill 2 منتشر شده که آن هم به موفقیتهای قابل توجهی رسیده است.
یک انقلاب دیگر با Resident Evil 4
در اواسط دهه 2000 میلادی هستیم و سری رزیدنت اویل در اوج محبوبیت و موفقیتش تا آن زمان به سر میبرد. کپکام بازیهای اصلی و فرعی متعددی از این IP ساخته و منتشر کرده ک اکثرا هم با استقبال روبهرو شدهاند. تا این زمان، سه نسخه اصلی از سری رزیدنت اویل منتشر شده بود که همگی استایل گرافیکی مشابه داشتند و از دوربین ثابت بهره میبردند. با اینحال، پیشرفت در تکنولوژیهای ساخت بازی، شینجی میکامی و هیدکی کامیا (کارگردان قسمت دوم) را بر این داشت تا تغییرات بنیادینی در گیمپلی این سری ایجاد کنند.
در آغاز قرار بود شاهد یک دوربین سومشخص متحرک باشیم که لیان را در یک قلعه تسخیرشده، همراهی میکند. این ورژن از Resident Evil 4 که هیچوقت منتشر نشد، نسخه 3.5 نام دارد. این پروژه در نهایت کنسل شد اما طرحهای اولیه و ایدههای آن، باعث خلق یک سری بازی محبوب دیگر به نام Devil May Cry شد. میکامی حالا باید ساخت نسخه چهارم رزیندت اویل را از نو آغاز میکرد. او از ایده دوربین متحرک خوشش آمده بود اما آن را به روی شانه کاراکتر آورد، تا بار اکشن بازی زیادتر شود و تیراندازی راحتتر.
نتیجه همه این تصمیمات، Resident Evil 4 شد که امروزه آن را میشناسیم و از نظر خیلیها، محبوبترین نسخه سری هم به شمار میآید. این بازی با داشتن دوربین روی شانه کاراکتر و همچنین سیستم تیراندازی بسیار تکاملیافته نسبت به نسخههای پیشین، دنیای بازیهای ترسناک اکشن را متحول کرد. حالا بازیکن میتوانست واقعا از شلیک کردن به هیولاها لذت ببرد و دیگر ناچار به سر و کله زدن با دوربین ثابت نبود. اثری که این بازی روی عناوین ترسناک اکشن و حتی بازیهای تیراندازی سومشخص گذاشت، حتی در بازیهای امروز هم یافت میشود و آثار زیادی از این فرمول کپکام استفاده میکنند.
روزهای کمفروغ ژانر ترسناک
Resident Evil 4 اگرچه توانست بازیهای ترسناک را ارتقا دهد، اما این باعث شد تا خیلی از شرکتها، از جمله خود کپکام، تصمیم بگیرند تا بازیهای ترسناکشان را اکشنتر کنند. نتیجه این تصمیم، بازیهایی بودند که اگرچه سیستم شوتینگ خوبی داشتند، اما چندان ترسناک نبودند. از طرفی شاهد افت برخی از فرنچایزهای ترسناک بزرگ آن دوران، یعنی سایلنت هیل و Alone in the Dark بودیم و همین باعث شده بود تا بازار ژانر وحشت، دیگر به اندازه گذشته رقابتی نباشد. این وضعیت اگرچه فقط چند سال طول کشید، اما آسیب بدی به وجهه خیلی از فرنچایزهای ترسناک آن زمان وارد کرد. مثلا رزیدنت اویل دیگر ترسناک نبود، و سایلنت هیل را هم دیگر کسی جدی نمیگرفت.
البته در این زمان، هرازگاهی بازیهای ترسناک خوبی هم منتشر میشدند. یکی از معدود بازیهای ترسناک خوب این سالها که پایهگذار یک فرنچایز جدید شد، Dead Space بود که در سال 2008 منتشر شد. با این حال، همچنان به نظر میآمد که این ژانر، نیاز به یک شوک دیگر دارد تا مثل اواخر دهه نود میلادی، دوباره اوج بگیرد. اتفاقی که خیلی زود به وقوع پیوست، و بازیهای ترسناک را نجات داد.
اوجگیری دوباره بازیهای ترسناک
تا قبل از 2010، بازیهای ترسناک دچار رکود عجیبی شده بودند. در این زمان، نیاز به یک بازی انقلابی مثل اولین نسخه رزیدنت ایول، برای رونق بخشیدن به این ژانر، به شدت حس میشد. در همین سال، انتظارات به پایان رسید و شرکت Frictional Games بازی Amnesia: The Dark Descent را عرضه کرد. عنوانی که در سبک وحشت و بقا ساخته شده بود و توانست یکبار دیگر، ژانر ترسناک را به کل متحول کند.
این بازی که یکی از ترسناکترین عناوین تاریخ ویدیو گیم شناخته میشود، با معرفی ویزگیهای نوآورانهای مثل المان سلامت عقل در گیمپلی و اهمیت فرار از هیولاها بجای مبارزه با آنها، تاثیر بزرگی روی این ژانر گذاشت. همچنین اولین بار با این بازی بود که استریم کردن بازیهای ترسناک، تبدیل به یک ترند همهگیر شد.
بعد از انتشار این بازی و آغاز دوباره تب بازیهای ترسناک، شاهد انتشار عناوین خیلی خوبی در این ژانر بودیم. علاوه بر احیا شدن دوباره فرنچایز بزرگی مثل رزیدنت ایول در نسل هشتم کنسولها، شاهد معرفی و انتشار فرنچایزهای جدیدی مثل Outlast هم بودیم که توانستند طرفداران زیادی پیدا کنند. حتی سری سایلنت هیل نیز با انتشار یک دموی قابل بازی به نام PT، که هیدئو کوجیما آن را ساخته بود، تصمیم داشت برگردد؛ بازگشتی که البته به خاطر اختلافات کونامی و کوجیما، هیجوقت صورت نگرفت.
در این بین، علاوه بر بازیهای ترسناک کلان بودجه و AAA، شاهد انتشار بازیهای ترسناک مستقل هم بودیم؛ پدیدهای که تا قبل از آن چندان وجود نداشت. به لطف این موضوع، در دهه 2010 میلادی، صنعت بازی شاهد خیلی عظیمی از بازیهای ترسناک مستقل و بسیار خلاقانه بود. عناوینی مثل Five Nights at Freddy’s و Slender: The Eight Pages، تنها برخی از نمونههای موفق آن هستند.
ژانر ترسناک: حال و آینده
با آغاز نسل نهم و در سالیان گذشته، بازیهای ترسناک توانستهاند که همواره کیفیت و محبوبیتشان را حفظ کنند. در سالیان اخیر، شاهد انتشار بازیهای ترسناک جدید و باکیفیتی مثل Alan Wake 2 و Resident Evil Village بودیم. همچنین تب ریمیک و بازسازی کردن آثار قدیمی که در این نسل اوج گرفت، به ژانر ترسناک هم رسید و شاهد بازسازی برخی از بازیهای ترسناک قدیمی و شاهکار بودیم. Dead Space Remake، Silent Hill 2 Remake و Resident Evil 4 Remake، برخی از موفقترین بازیهای این چنینی بودند.
بازیهای ترسناک مستقل در این نسل هم همچنان محبوبیتشان را حفظ کردهاند و هر ساله شاهد دهها بازی این چنینی هستیم که عرضه میشوند. یکی از ترندهای اخیر عناوین ترسناک مستقل، گرافیک پیکسلی یا سه بعدی قدیمی، مشابه بازیهای PS1 است. این بازیها با انتخاب این سبک از آرت استایل و گرافیک، علاوه بر صرفهجویی در هزینهها، اتمسفری نوستالوژیک را میسازند که برای گیمرهای قدیمی بسیار خاطرهانگیز است.
آینده عناوین ترسناک هماکنون بسیار روشن به نظر میرسد. این ژانر در سالهای اخیر نه تنها افت نکرده، بلکه هر ساله تعداد زیادی بازی ترسناک منتشر میشوند که اغلبشان نیز به موفقیت میرسند. در زمان نگارش این مقاله، بازیهای ترسناک زیادی هستند که برنامهریزی شدهاند تا در آینده نهچندان دور، منتشر شوند. یکی از جذابترینِ این پروژهها، بازی OD از کوجیما است. این بازی به تازگی معرفی شده و قرار است مرز بین فیلم و بازی را بشکند، و فرم جدیدی از سرگرمی را خلق کند. این بازی از بازیگران هالیوودی معروفی بهره میگیرد و کوجیما آن را با همکاری کارگردان معروف فیلمهای ترسناک، جوردن پیل، خواهد ساخت.
جمع بندی
بازیهای ترسناک، بخش جدانشدنی از ویدیو گیم بوده و هستند. تاثیر عناوین این سبک بر سایر ژانرها، غیرقابل انکار است. درست مثل فیلمها و کتابهای ترسناک، بازیهای این ژانر هم در طول سالیان با فراز و فرودهایی مواجه بودند؛ اما همیشه جزو پرمخاطبترین آثار این صنعت باقی ماندند. در این مقاله سعی شد تا تاریخچهای کلی، اما کامل از این ژانر، به شما ارائه شود. حتما نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
source