بازی های اول شخص داستانی با المان‌های شوتر بخش مهمی از عناوین محبوب بازی‌های ویدئویی را به خودشان اختصاص داده‌اند. این آثار از زمان حضورشان در ژانر اول شخص، تغییراتی فراوانی را در صنعت گیم ایجاد کرده‌اند. این امر را در عناوینی مثل Doom و Quake تا بازی‌های پیشرفته‌تری مانند Apex Legends و Valorant می‌بینیم که به صورت چند نفره دنبال می‌شوند. این سبک از بازی‌های اکشن به مرور زمان برای اینکه مخاطبان بیش‌تری را به خودشان اختصاص دهد، تنوع قابل توجهی در بخش گیم پلی خودش ایجاد کردند. همراه پارسی گیم با معرفی بازی های داستانی اول شخص باشید.

معرفی بازی های داستانی اول شخص سبک شوتر

در برخی از بازی های داستانی اول شخص شوتر بخش گیم پلی با روند داستانی به گونه‌ای آمیخته شده‌اند که هر گیمری را مجذوب خودشان می‌کنند. شما بعد از شروع کردن این عناوین وارد یک ماجراجویی اکشن می‌شوید که تجربه‌های دلپذیری را به ارمغان می‌آوردند. در اغلب بازی های اول شخص داستانی بازیکنان حس می‌کنند که واقعا در یک دنیای جهان باز حضور دارند و باید نسبت به اتفاق‌های گوناگون عکس‌العمل داشته باشند. معمولا بیش‌تر گیمرها با استفاده از این سبک می‌توانند ارتباط بهتری با محیط بازی بگیرند. همچنین سلاح‌ها و مهارت‌هایی که در این عناوین استفاده می‌شوند، ویژگی‌های برجسته‌تری نسبت به دیگر سبک‌ها دارند.

1) بازی Metro Exodus

بازی Metro Exodus در لیست بهترین بازی های اول شخص داستانی

این اثر دوست‌داشتنی بعد از بازی Metro 2033 معرفی شد و توانست محبوبیت زیادی در بین بازی های اول شخص داستانی برای خودش دست و پا کند. همچنین اتمسفر و فضاسازی بازی حس یک دنیای آخرالزمانی را کاملا به گیمرها انتقال می‌دهد. محیط بازی یک فضای ترسناک و سرد را به نمایش می‌گذارد و همین موضوع این اثر را به خاص‌ترین شکل ممکن خودش می‌رساند. در نسخه دوم این سری یعنی بازی Last Light موفقیت‌های زیادی نصیب این مجموعه شد و به همان اندازه عناوین گذشته این مجموعه به خوبی درخشید. عنوان Metro Exodus به همان اندازه که زیبایی‌ها و نقاط قوت خودش را دارد در بخش‌هایی از بازی نیز مشکلاتی دیده می‌شود.

اتفاق‌های این نسخه بعد از داستان بازی دوم رخ می‌دهند و برخلاف بازی Last Light چند پایان مختلف پیش‌روی ما قرار نمی‌گیرند. شکل‌گیری داستان بازی تا پایان آن تقریبا یک روند مشخص دارند و با چند پایان گوناگون روبرو نمی‌شوید. در داستان این اثر دوست داشتنی باید در آخر به منطقه‌ای برسید که بدون رادیواکتیو باشد. فضای داستانی این اثر نسبت به نسخه‌های گذشته خودش تغییرات زیادی داشته است و در بازی‌های 2033 و Last Light شما تنها می‌توانستید در تونل‌های مترو رفت و آمد کنید.

برخلاف بازی‌های گذشته که در تمام اتمسفر بازی حس ترس و ناامیدی موج می‌زد، در بازی Metro Exodus شما حس امید را بیش‌تر احساس می‌کنید. این تغییر تنها در بخش داستانی بازی تاثیر خودش را نگذاشته است، بلکه روی قسمت گیم پلی بازی نیز تغییرات فراواوانی ایجاد می‌کند. در بخش گرافیکی نیز شاهد تحولات گسترده‌ای هستیم و همین مورد لذت تجربه این اثر دوست‌داشتنی را افزایش می‌دهد. با این حال گاهی اوقات می‌بینیم که نسخه جدید مترو از ماهیت اصلی خودش فاصله می‌گیرد و بازیکنان را با المان‌های جدیدتری مواجه می‌کند.

2) بازی Hunt: Showdown

بازی Hunt Showdown در فهرست بهترین بازی های داستانی اول شخص

در میان بازی های داستانی اول شخص عنوان Hunt: Showdown سعی دارد تا حس اضطراب و ناامنی را تا جای ممکن به گیمرها انتقال دهد. بیش‌تر بخش‌های این اثر تمرکز زیادی روی ترساندن بازیکنان دارند و این مورد را در قالب‌های متفاوت به نمایش می‌گذارند. بازیکنان در ابتدای کار با حس ترس از تنهایی و آسیب‌پذیر بودن روبرو می‌شوند و هیچ سلاح قدرتمند خاصی برای دفاع از خودشان ندارند. به مرور زمان آیتم‌های بیش‌تری در اختیارتان قرار داده خواهد شد، ولی هر چقدر هم که مسلح باشید باز هم حس ترس و اضطراب تا پایان بازی شما را تنها نمی‌گذارد. اگر بازی را به صورت چند نفره تجربه کنید، ممکن است حس ترس تا حدی زیادی برای شما فروکش کند.

با این حال در قسمت‌هایی که باید بازی را به صورت تک نفره پیش ببرید خبری از کم شدن حس ترس و ناامنی نیست. با اینکه بازی Hunt: Showdown داستان زیبایی خودش نهفته دارد، اما نکته خاصی در آن دیده نمی‌شود. داستان این عنوان در قرن نوزدهم روایت می‌شود و شما با انبوهی از هیولاها روبرو خواهید شد. جریان داستان یک ساختار مشخص ندارد و برای درک بهتر آن باید مراحل بیش‌تری را پشت سر بگذارید. همچنین تمام تجهیزات و آیتم‌های بازی پیشنه خودشان را دارند، برای مثال با گذشت زمان متوجه خواهید شد که چرا هانترهای بازی از اسلحه شاتگان بیش‌تر استفاده می‌کنند.

برای این اثر به یادماندنی اگر بخش داستانی هم ساخته نمی‌شد، باز قسمت‌های مختلف گیم پلی آن شایستگی بازی را حفظ می‌کردند. بیش‌تر گیمرهای این بازی به عنوان جایزه بگیر ایفای نقش می‌کنند و در واقع اهداف مشخصی برای آن‌ها مشخص می‌شود. بازیکنان باید هیولاها و زامبی‌های معینی را از بین ببرند و برخی از این موجودات در واقع همان باس فایت‌های بازی هستند. موقعیت این موجودات ترسناک می‌تواند متغیر باشد و به صورت تصادفی در هر قسمت از نقشه ظاهر شوند. از نظر هوش مصنوعی معمولا این هیولاها دارای درجه سختی متوسطی هستند و برای کشتن آن‌ها نیاز به زحمت زیادی ندارید.

3) بازی Sons of the Forest

بازی Sons of the Forest در لیست بهترین بازی های اول شخص داستانی

این عنوان نسبت به نسخه گذشته خودش داستان جذاب‌تر و البته عمیقی‌تری را در اختیار گیمرها می‌گذارد. شما باید تمام مدارک مورد نیازتان را پیدا کنید تا پیوندهای داستانی این بازی ترسناک دوست داشتنی را بهتر بفهمید. بیش‌تر غارها و مکان‌های عجیب بازی معمولا توسط انسان‌ها ساخته شده‌اند و عوامل طبیعی در شکل‌گیری هر کدام از آن‌ها کم‌تر دخالتی داشته است. بعد از اینکه وارد هر منطقه یا مکان ناشناخته‌ای می‌شوید، تجهیزات و سلاح‌های بیش‌تری نیز در اختیارتان قرار می‌گیرد. فراموش نکنید که برای زنده ماندن و درک بهتر جریان داستانی بازی به بیش‌تر آیتم‌های آن نیاز پیدا خواهید کرد.

در بین بیش‌تر عناوین سبک بقا، بازی Sons of the Forest با استفاده از هوش مصنوعی فوق‌العاده خودش هسته اصلی را پیاده‌سازی می‌کند. هر کدام از شخصیت‌های بازی هوش مصنوعی مختص به خودشان را دارند و این موضوع باعث می‌شود که جریان گیم پلی به هیچ‌وجه برای بازیکنان حالت یکنواختی به خودش نگیرد. شخصیت کلوین یکی از کاراکترهای اصلی بازی به حساب می‌آید، ولی باید از روی دفترچه یادداشت با او ارتباط برقرار کنید؛ زیرا او متاسفانه شنوایی خود را از دست داده است. تمام کارهای بازی را می‌توانید با استفاده از کمک کلوین انجام دهید و همین موضوع روند گیم پلی را سرعت می‌‌بخشد.

NPCها شبیه به هیچ کدام از کاراکترهای دیگر عناوین نیستند و برای مثال اگر هر کدام از آن‌ها را بکشید باقی NPCها برای او سوگواری می‌کنند. در صورتی که به این دشمنان آسیبی وارد کنید، فریادی می‌کشند و سعی دارند شما را از این کار منصرف کنند. این قابلیت به شما داده خواهد شد که این موجودات را بترسانید، یا با تمام آن‌ها وارد یک دوستی بی پایان شوید. طراحی گرافیکی بازی با خلاقیت تمام انجام شده است و زمانی که گرفیک بازی را در بالاتری حالت خودشان می‌گذارید این موضوع به خوبی قابل مشاهده خواهد شد. همینطور به صورت منظم تغییرات فصلی شکل می‌گیرد و ممکن است برخی از آب‌های سطحی یخ بزنند.

4) بازی Resident Evil Village

بازی Resident Evil Village در لیست بهترین بازی های اول شخص داستانی

داستان بازی از وقایع نسخه گذشته خودش وام می‌گیرد و ایتن وینترز (Ethan Winters) زندگی آرامی را در کنار همسر و دخترش می‌گذراند. این آرامش برای همیشه پایدار نمی‌ماند و بعد از دزدیده شدن دختر ایتن همه چیز رنگ و بوی جدیدی به خودش می‌گیرد. تمام این اتفاق‌ها باعث می‌شوند که این بار شخصیت اصلی داستان وارد یک روستای ناشناخته شود. این منطقه شکل و شمایل خوبی ندارد و بوی مرگ و نابودی از آن به خوبی حس می‌شود. داستان بازی Resident Evil Village به صورت خطی دنبال می‌شود و برای پیدا کردن دختر ایتن باید چهار شخصیت شرور اصلی بازی را ملاقات کنید.

خطی و سر راست بودن داستان این بازی باعث نمی‌شود که به عنوان ضعف به آن نگاه کنیم. کمپانی کپکام برای ساخت داستان‌های خطی خودش خلاقیت زیادی را در نظر می‌گیرد و این بار در کنار اول شخص بودن بازی، با یک محیط جهان باز نیز روبرو هستیم. در قسمت‌های مختلف بازی یادداشت‌هایی قرار داده شده است که با خواندن هر کدام از آن‌ها متوجه لایه‌های عمیق‌تری از داستان خواهید شد و جزئیات بیش‌تری به بخش داستانی بازی اضافه می‌شود. پیچش داستانی به زیباترین شکل ممکن اتفاق می‌افتد و در زمانی که انتظار اتفاق خاصی را ندارید، دقیقا در همان موقع غافلگیر خواهید شد.

در انتهای بازی با یک پایان بندی قانع‌کننده روبرو خواهید شد که تاثیر خودش را به خوبی روی مخاطبان می‌گذارد. با اینکه بخش داستانی بازی پتاسیل خوبی را برای گیمرها به نمایش می‌گذارد، ولی شخصیت‌پردازی کاراکترهای منفی آن طور که باید با عمق زیادی انجام نشده است. به دلیل اینکه بخش تبلیغاتی بازی بر دوش لیدی و دخترانش قرار گرفته بود، انتظار می‌رفت که محتوای عمیق‌تری را برای تجربه در اختیار بازیکنان قرار می‌دادند. با این حال سنگینی این مسئولیت بین دیگر شخصیت‌های منفی بازی پخش شده بود.

5) بازی Metro 2033

بازی Metro 2033 در فهرست بهترین بازی های داستانی اول شخص

داستان این بازی دوست داشتنی از نسخه سری اول خودش الهام می‌گیرد و در بخش اول شاهد از بین رفتن تمام موجودات Dark Ones بودیم. با این حال بعد از گذشت زمان کوتاهی متوجه می‌شویم که در واقع Dark Ones تهدید برای ما به حساب نمی‌آمدند. بعد از این ماجرا شخصیت آرتیوم (Artyom) دوباره تصمیم می‌گیرد که همراه با آنا به سطح زمین برود و آخرین Dark Ones را نابود کند. در این بین کاراکتر اصلی داستان با مشکلات زیادی روبرو می‌شود و باید همزمان به هدف اصلی خودش نیز برسد.

داستان نسخه دوم مجموعه مترو شباهت‌های زیادی به نسخه ابتدایی خودش دارد و باید در گیم پلی تصمیمات دشواری را بگیرید و پایان‌های متفاوتی را طبیعتا تجربه کنید. در نسخه اولیه این سری شاهد یک پیچش داستانی جذاب و وقایع مختلف بودیم که با گذشت زمان جریان با کیفیت خودش را بالا نگه می‌داشت. در سری دوم نویسنده داستان بازی غافگیری‌های زیادی انتظار شما را می‌کشند، بنابراین قطعا بیش‌تر شخصیت‌های بازی قصد دارند به شما خیانت کنند. عملکردهای شخصیت این عنوان تفاوت زیادی با نسخه گذشته ندارد، ولی تا حد زیادی انتظارات بازیکنان را برآورده می‌کند. بازی دوم مترو نیز دو پایان متفاوت دارد و هر کدام از پایان‌ها رابطه مستقیمی با تصمیمات شما دارند.

در بیش‌تر قسمت‌های گیم پلی بازی مهمات زیادی در اختیار شما قرار داده نمی‌شود و مهمات به حدی اهمیت دارد که جای ارزش پولی را می‌گیرد.  با اینکه با تغییر درجه سختی بازی می‌توانید تاثیر زیادی روی بازی بگذارید، اما باز هم در بیش‌تر شرایط با کمبود مهمات و تجهیزات مواجه می‌شوید. کمبود برخی از آیتم‌ها مثل بسته‌های سلامتی، نارنجک، کوکتل مولوتف و از همه مهم‌تر فیلتر ماسک اکسیژن به اندازه زیادی احساس می‌گردد. برای یافتن این تجهیزات مهم باید بخش‌های مختلف هر منطقه را به خوبی بگردید، در غیر اینصورت احتمال گیر کردن در برخی از قسمت‌ها وجود خواهد داشت.

6) بازی Half Life 2

بازی Half Life 2 در فهرست بهترین بازی های داستانی اول شخص

اگر به عناوین اکشن ماجراجویی اول شخص علاقه دارید، بازی Half Life 2 می‌تواند یک اکشن دوست داشتنی را در کنار سلاح‌ها و توانایی‌ها فراوان را در اختیارتان قرار دهد. با طیف گسترده‌ای از دشمنان سرو کار دارید و گیم پلی بازی به شما اجازه می‌دهد که بخش داستانی را به صورت خطی یا غیر خطی پیش ببرید. برای رفتن به مراحل آینده باید حتما معماها و پازل‌های هر قسمت را حل کنید، علاوه بر این این اثر دارای بخش روانکاوانه عمیقی است که در کم‌تر بازی شوتر اول شخصی می‌بینید.

این عنوان به یاد ماندنی از موتور Source Engine برای پیش بردن گیم پلی خودش استفاده می‌کند و یک تجربه واقع‌گرایانه را در اختیار گیمرهای بازی های اول شخص داستانی قرار می‌دهد. با اینکه سال‌ها از انتشار این بازی می‌گذرد، ولی هنوز تجربه گرافیکی فوق‌العاده‌ای را برای بازیکنان به ارمغان می‌آورد. جدا از جذابیت گرافیکی بازی، طراحی شخصیت‌ها و محیط بازی به زیبایی تمام انجام شده است و در کنار یک داستان خاص و تاریک به یک شاهکار تمام دوران تبدیل می‌شود. داستان این اثر به اندازه کافی گیرا و دلنشین است و می‌تواند گیمرهای دوره جدید را نیز جذب خودش کند.

داستان بازی Half Life 2 در محیط‌های مثل فاضلاب، حومه شهر، زندان، بندرهای بزرگ رخ می‌دهد و در این میان باید با موجودات مثل خرچنگ‌های غول پیکر و دیگر هیولاها درگیر شوید. سلاح‌هایی که در اختیارتان قرار داده می‌شوند را با نام‌هایی مثل crowbar, revolver, shotgun, futuristic crossbow یا Gravity gun می‌شناسند. گرافیک بازی حالت سه بعدی دارد و یک فیزیک کاملا واقع‌گرایانه را ارائه می‌دهد و افکت‌های تخریب‌پذیری با تمام جزئیات نمایش داده می‌شوند.

7) بازی Call Of Duty 4: Modern Warfare

بازی Call of Duty Modern Warfare 4 در لیست بهترین بازی های اول شخص داستانی

بازی Modern Warfare درسال 2007 توانست پرفروش‌ترین عنوان را به خودش اختصاص دهد. این اثر به یاد ماندنی در آمریکای جنوبی تنها 7 میلیون نسخه فروخت. بازی Call Of Duty 4: Modern Warfare شروع کننده یک فرنچایز تکرار نشدنی بود و در لیست بهترین بازی های داستانی اول شخص قرار گرفت. با اینکه این بازی فروش بسیار بالایی داشت، اما نسخه سوم نیز فروشی به اندازه نسخه اولیه خودش داشت. بخش داستانی بازی واقعا در بین عناوین شوتر تا به امروز بی رقیب مانده است و از هر نظر می‌تواند گیمرها را مجذوب خودش کند. در کم‌تر اثری می‌توانید داستانی به خوش ساختی و پیچیدگی دوست داشتنی شبیه به بازی Modern Warfare پیدا کنید.

جذابیت داستان این عنوان به قدری زیاد است که تا پایان مراحل شما را سرگرم می‌کند و هیچ افتی را در بخش داستانی نمی‌بینید. جدا از بخش داستانی بازی، شخصیت‌ها به زیباترین شکل ممکن طراحی شده‌اند و عمق لازم را برای روایت یک داستان بسیار جذاب دارند. در بیش‌تر مراحل باید کنترل 6 شخصیت متفاوت را داشته باشید. یکی از مهم‌ترین شخصیت‌هایی که باید کنترل کنید، یکی از اعضای نیروی SAS است که با نام کاپیتان Mactvish یا همان Soap شناخته می‌شود. در ابتدای بازی باید با اعضای تیم گروه 22 SAS آشنا شوید و برخی از مراحل آموزشی را طی کنید.

از شخصیت کاپیتان Mactvish که عبور کنیم به کاراکتر Paul Jackson می‌رسیم که در واقع یکی از اعضای USMC 1st Force Recon است. بخش اول بازی را باید با این شخصیت پیش ببریم و متاسفانه پایان خوبی را برای این کاراکتر نمی‌بینیم. گاهی اوقات باید نقش یک اپراتور را برعهده بگیرید و در قسمت‌های دیگر از دید شخصیت Al-Fulani جریان بازی را دنبال کنید. بخش گرافیکی بازی جزوء دوست‌داشتنی‌ترین قسمت‌های این اثر محسوب می‌شود و به عنوان یکی از مهم‌ترین نقاط قوت یک بازی شوتر داستانی به حساب می‌آید.

8) بازی Bioshock Infinite

بازی Bioshock Infinite در لیست بهترین بازی های اول شخص داستانی

داستان بازی Bioshock Infinite در مورد شهری است که در آسمان کلمبیا قرار دارد. شخصی به نام Zachary Comstock این شهر زیبا را ساخته است و تمام جزئیات آن از ایده‌های این فرد  الهام می‌گیرند. داستان بازی با سادگی تمام شروع می‌شود و هیچ پیچیدگی خاصی را در آن نمی‌بینید. شبیه نسخه‌های گذشته بازی، جریان مذهب و خداپرستی تاثیر زیادی روی روند داستان دارند. شبیه به شهر Rapture پایان خوبی برای این شهر زیبا وجود ندارد و ممکن است با ویرانی‌های گسترده‌ای روبرو شود.

شاید بیش‌تر گیمرها با خودشان فکر کنند که تا پایان داستان را حدس زده‌اند، اما نویسنده داستان بازی خوشبختانه غافلگیرهای فراوانی را برای بازیکنان تدارک دیده است. در ابتدای داستان باید شخصیت الیزابت را باید از دست هیولایی به نام Songbird نجات دهید و از قدرت‌های خاص او برای رسیدن به هدف اصلی استفاده کنید. الیزابت به راحتی می‌تواند در دنیای‌های موازی سفر داشته باشد و جزئیات بیش‌تری را به داستان اضافه کند. نویسنده این عنوان انتخاب‌های زیادی را برای شما در نظر دارد و این تصمیمات می‌توانند تاثیر زیادی روی پایان‌بندی بازی داشته باشند. شاید اگر پایان‌بندی بازی روند بهتری داشت این اثر تبدیل به یک شاهکار تمام عیار می‌شد که در کم‌تر بازی شاهد آن بودیم.

گیم پلی این بازی با نسخه‌های گذشته خود تفاوت‌های زیادی دارد و به راحتی می‌توانید در دنیای زیبای بازی غرق شوید. شهر کلمبیا با تمام دیگر شهرها تفاوت دارد و هر کدام از NPC‌ها رفتار مختص به خودشان را دارند. گاهی اوقات می‌توانید بیخیال جریان داستانی بازی شوید و ساعت‌ها به تماشای رفت و آمد و صحبت‌های بین کاراکترهای بازی شوید. کیفیت مبارزه‌ها در بازی Bioshock Infinite بهبود پیدا کرده است و می‌توانید به آیتم چنگک در پلتفرم‌های مختلف شهر جا به جا شوید.

9) بازی Far Cry 3

بازی Far Cry 3 در فهرست بهترین بازی های داستانی اول شخص

در بازی های اول شخص داستانی معمولا با چاشنی هیجان باید به بخش گیم پلی به اندازه لازم اضافه شود. در عنوانی مثل far cry 3 شخصیت‌های جدید آنتاگونیست جایگاه ویژه‌ای در داستان پیدا کرده‌اند و زمینه یک جریان مهیج را تدارک می‌بینند. کاراکتر اصلی بازی Jason Brodey نام دارد و همراه با خواهر و برادر خودش پا به یک جزیره ممنوعه می‌گذارد. در این جزیره دزدان دریایی ساکن هستند و به همین خاطر اتفاق خوبی انتظار جیسون را نمی‌کشند. در ابتدای بازی جیسون همراه با برادرش که Grunt نام دارد در یک قفس زندانی شده‌اند، ولی با گذشت زمان کوتاهی هر دو تصمیم فرار کردن می‌گیرند.

شخصیت آنتاگونیست بازی از دیالوگ‌های معروف برخی از فیلم‌های پربازدید برای صحبت‌های خودش استفاده می‌کند و جنون را تا حدی زیادی به بخش‌های مختلف بازی می‌افزاید. نسبت به دیگر شخصیت‌های شرور داستان، کاراکتر Vaas جذابیت بیش‌تری دارد و لحظات غافلگیر کننده زیادی را برای شما آماده کرده است. برای طراحی شخصیت واس از بهترین ایده‌های ممکن استفاده می‌شود و این موضوع رو در تمام خصوصیات این کاراکتر می‌بینیم و تا حد زیادی می‌توانیم شباهت او را به شخصیت جوکر پیدا کنیم.

به خاطر جهان باز بودن این اثر دست شما حسابی باز گذاشته شده است، اما یوبی‌سافت معمولا در پروژه‌های جهان باز خودش مشکلات فنی زیادی را به نمایش می‌گذارد. بنابراین اگر باگ‌های فراوانی را در جریان گیم پلی مشاهده کردید، تعجب نکنید. جدا از بخش مشکلات فنی بازی، با یک نظم جذاب در ماموریت‌های بازی روبرو هستیم که از هر نظر لحظات غافلگیر کننده و مهیجی را برای بازیکنان تدارک می‌بینید. شخصیت جیسون نه آنقدر شجاع و نترس است که به عنوان یک جنگجو او را بشناسیم و نه آن قدر ترسو و بزدل که توانایی روبرو شدن با دشمنان و تهدیدات احتمالی را نداشته باشد.

10) بازی Far Cry 5

بازی Far Cry 5 در فهرست بهترین بازی های داستانی اول شخص

یکی از جذاب‌ترین بازی های داستانی اول شخص عنوان far cry 5 است که کم‌تر در مورد میزان هیجان و زیبایی آن صحبت می‌شود. داستان این اثر دوست داشتنی تا حدودی سبک سیاق بازی Just Cause 3 را دارد که باید با قدرت‌های مستعد درگیر شوید. این نسخه از دیالوگ‌های زیادی برای جذاب‌تر کردن روند داستانی خودش استفاده می‌کند و شخصیت‌های منفی بازی به زیباترین شکل ممکن از این دیالوگ‌ها کمک می‌گیرند. در این عنوان دوست داشتنی می‌توانید برخی از شخصیت‌های فرعی را بازی کنید و از آن‌ها برای گذراندن برخی از ماموریت‌های دشوار کمک بگیرید. بخشی با نام Roster وجود دارد و در آن می‌توانید افرادی که استخدام کرده‌اید را ببینید.

در کنار شخصیت‌های فرعی به شما اجازه داده می‌شود که از کمک مردم عادی نیز استفاده کنید. همچنین با گذشت زمان در گیم پلی بازی، می‌توانید شخصیت‌های داستانی را نیز در لیست دوستان خودتان داشته باشید. در این نسخه از مجموعه فارکرای، شاهد حضور حیوانات هستیم که به کمک ما می‌آیند. این حیوانات که می‌توانند ببر یا خرس باشند، توانایی وارد کردن آسیب‌های زیادی به دشمنان را دارند. با گذشت زمان و پیش رفتن در جریان گیم پلی بازی، بیش‌تر قابلیت‌ها و امکاناتی که در اختیارتان قرار می‌گیرند. برخلاف فرنچایز مثل اساسینز کرید، بیش‌تر ماموریت‌هایی که در این عنوان انجام می‌دهید به هیچ‌وجه تکراری و حوصله سربر نمی‌شوند.

هر مرحله از بازی هیجان و حس و حال مختص به خودش را دارد و ماموریت‌های جانبی نیز به شما کمک می‌کنند تا به شخصیت شرور اصلی بازی سریع‌تر برسید. کمپانی یوبیسافت برای شما قابلیت‌هایی تدارک دیده است تا بتوانید این اثر را تا قطره آخرش تجربه کنید. در قسمت +‌New Game می‌توانید ویژگی‌های بیش‌تری را برای شخصیت خودتان باز کنید و با دست پر سراغ دشمنان این اثر به یاد ماندنی بروید. در بخش‌های مختلف این عنوان می‌توانید از حالت مخفی‌کارانه استفاده کنید و امتیازهای بیش‌تری را در کارنامه خودتان داشته باشید.

کلام پایانی

تقریبا می‌توان گفت که یکی از پرطرفدارترین و محبوب‌ترین ژانرهای بازی‌های ویدیویی به بازی های اول شخص اختصاص پیدا می‌کند. در این نوع عناوین توسعه‌دهندگان دستشان باز است و از هر المانی می‌توانند برای افزایش هیجان و سرگرمی ساخته خودشان استفاده کنند. افرادی که به سراغ این نوع عناوین می‌روند معمولا محدودیتی در هیچ پلتفرمی ندارند. در این آثار هیچ حد و مرزی وجود ندارد و هرساله شاهد عرضه عناوین باکیفیت و ارزشمند بسیاری هستیم. در بازی‌های اول شخص بیش‌تر توسعه‌دهندگان تمرکزشان روی ارائه اثری باکیفیت با گیم پلی‌ای مهیج و درگیر کننده است. اما در این میان سازندگانی هستند که علاوه بر گیم پلی، داستان و روایت بازی برایشان اهمیت ویژه‌ای دارد. به همین خاطر ما سعی کردیم در این مقاله به سراغ معرفی بازی های داستانی اول شخص برویم که روایتی به یادماندنی برای بازیکنان رقم زدند. به نظر شما چه عنوان دیگری می‌توانست در لیست بهترین‌های ما حضور داشته باشد؟ شما عزیزان می‌توانید نظرات ارزشمند و سازنده خودتان را با تیم پارسی گیم و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

source

توسط siahnet.ir