به مناسبت آغاز پخش فصل دوم سریال The Last of Us از فردا، بد نیست این ۱۰ نکته مهم را به یاد داشته باشید تا با آمادگی بیشتری وارد دنیای تاریک و نفسگیر این اثر شوید.

۱. داستان در دنیایی روایت میشود که توسط یک بیماری واگیردار نابود شده است
شاید واژهی «کووید» هنوز هم لرزه بر تن بسیاری بیندازد، اما دنیای The Last of Us سالها پیش از این همهگیری خلق شده است. در این جهان، قارچی به نام «کوردیسپس» عامل اصلی فاجعه است. این قارچ الهامگرفته از یک گونه واقعی است که در دنیای واقعی فقط حشرات را آلوده میکند، اما سریال این سؤال ترسناک را مطرح میکند: اگر جهش پیدا کند و انسانها را آلوده کند، چه خواهد شد؟
۲. این یک داستان خشن و بیرحم است
قسمت نخست سریال با «روز شیوع» آغاز میشود؛ رویدادی که از نگاه سارا، دختر جوئل، دنبال میشود. در میان آشوب و تبدیل شدن مردم به موجوداتی وحشی، سارا به طرز دلخراشی توسط یک سرباز کشته میشود. بیست سال بعد، جوئل به مردی سرد و خاموش تبدیل شده که احساساتش را پشت چهرهای سنگی پنهان کرده است. تنها در نیم ساعت ابتدایی سریال، دو کودک کشته میشوند؛ هشداری جدی برای تماشاگر که با داستانی بیپروا روبهروست.
۳. شاید راه نجاتی وجود داشته باشد
الی، دختری نوجوان که جوئل مأمور به انتقال اوست، علیرغم گاز گرفته شدن توسط یک مبتلا، دچار عفونت نشده است. این ویژگی منحصربهفرد ممکن است کلید ساخت یک واکسن باشد. رابطهی سرد اولیه جوئل و الی در مسیر پرخطر سفرشان، کمکم به پیوندی عمیق و پدرانه تبدیل میشود.

۴. این یک داستان عاشقانه است—اما نه آنطور که فکر میکنید
تهیهکنندگان سریال، کریگ مازین و نیل دراکمن، بارها تأکید کردهاند که درونمایه اصلی داستان عشق است، عشقی عمیق و پدرانه که میتواند به رفتارهایی مخرب، حتی خشونتبار، منجر شود. مازین در پادکست رسمی HBO میگوید:
این یک داستان عاشقانه است… و این لزوماً چیز خوبی نیست.
۵. تغییراتی در روایت نسبت به بازی وجود دارد
سریال با اضافه کردن صحنههای فلشبک و تمرکز بر روابط انسانی، روایتی غنیتر ارائه میدهد. قسمت سوم با تمرکز بر رابطه بیل و فرانک، روایتی احساسی و متفاوت نسبت به بازی خلق کرد که با استقبال گسترده روبهرو شد. نیک آفرمن برای ایفای نقش بیل برنده جایزه امی شد و اپیزود «Long, Long Time» بهعنوان یکی از بهترین قسمتهای تلویزیونی ۲۰۲۳ شناخته شد.
۶. گاهی انسانها از هیولاها خطرناکترند
در دنیای سریال، موجودات آلوده تنها تهدید نیستند. جوئل و الی با گروههای مختلفی از انسانها مواجه میشوند؛شورشیان، شکارچیان، و حتی آدمخواران. وحشتی که انسانها در این جهان ایجاد کردهاند، گاه فراتر از تهدیدات قارچی است.
۷. تروما و فقدان، واقعیت هر روزه است
تقریباً همه شخصیتها در این جهان با فقدان و تروما دستوپنجه نرم میکنند. جوئل دخترش را از دست داده، الی شاهد مرگ دوست صمیمیاش رایلی بوده، و بسیاری دیگر، از تس گرفته تا هنری و سم، با مرگ و غم دست به گریبان هستند. در این دنیا، هیچکس بیزخم نیست.

۸. تصمیمی غیرممکن در راه است
در پایان فصل اول، جوئل باید میان نجات جان الی یا ساخت واکسن برای نجات بشریت یکی را انتخاب کند. او فایرفلایها را میکشد و الی را نجات میدهد، انتخابی شخصی، اما با پیامدهای جهانی.
۹. جوئل دروغ گفت
جوئل حقیقت را از الی پنهان میکند. او به او میگوید فایرفلایها درمانی پیدا نکردهاند و افراد دیگری هم مانند او ایمن بودهاند. اما الی مشکوک است و در پایان، زمانی که از جوئل میخواهد قسم بخورد که حقیقت را گفته، او همچنان به دروغش ادامه میدهد.
۱۰. این دروغ بیعواقب نخواهد بود
سریال در همینجا به پایان میرسد، اما طرفداران بازی میدانند که این دروغ پایهگذار رویدادهای پرتنش فصل دوم خواهد بود. آینده برای جوئل و الی، تیره و پرتنش خواهد بود.
منبع: Fangoria
source