27 تیر 1404 ساعت 22:05
در این مطلب راز فوبوس، قمر اسرارآمیز مریخ را مورد واکاوی قرار میدهیم. آیا این قمر یک جرم آسمانی طبیعی است یا شواهدی از یک منشأ مصنوعی ناشناخته را در خود جای داده است؟
منابعی در آژانس فضایی اروپا (ESA) نقل کردهاند که قمر فوبوس دارای «اتاقهایی وسیع و هندسی، دیوارههایی با زوایای قائمه و کفهایی مشخص» است که از طریق ساختار نیمهمنظم بازتابهای راداری که در سیگنالهای بازتابشدهی MARSIS مشاهده شدهاند، قابل شناسایی است. اما راز فوبوس چیست؟
دانشمندان در پی گشودن راز فوبوس هستند
با در نظر گرفتن ویژگیهای مرموز و ناشناختهای که قمر مریخی فوبوس را احاطه کردهاند، بسیاری از پژوهشگران نسبت به خاستگاه اسرارآمیز این قمر که به دور سیاره مریخ میچرخد، تردید کردهاند. با وجود تمام فناوریها و ابزارهایی که در اختیار دانشمندان امروز قرار دارد، هنوز موفق به درک کامل و تبیین دقیق منشأ این قمر بحثبرانگیز مریخی نشدهایم.
آیا فوبوس، همانطور که برخی معتقدند، نوعی پایگاه بیگانه ساختگی است؟ یا ممکن است ساختهی تمدنی پیشرفته در مریخ باشد که در گذشتهای بسیار دور در آنجا زندگی میکردهاند؟ اینها نمونهای از پرسشهایی است که طی چند دهه گذشته پیرامون فوبوس مطرح شدهاند.
گزارشهای متعددی درباره ماهیت ناشناختهی فوبوس منتشر شده و واقعیت پنهان پشت این جرم آسمانی شاید بسیار پیچیدهتر از آن چیزی باشد که تاکنون تصور کردهایم. بر اساس گفتههای دکتر اس. فرد سینگر، مشاور ویژه آیزنهاور رئیسجمهور پیشین آمریکا، احتمال دارد فوبوس یک قمر مصنوعی باشد که در گذشتهای دور توسط تمدنی بسیار پیشرفته در مریخ به مدار این سیاره پرتاب شده است. البته دکتر سینگر نخستین پژوهشگری نیست که چنین فرضیهی غیرمتعارفی درباره فوبوس مطرح کرده است. پیشتر نیز، اخترفیزیکدان سرشناس شوروی، یوسف سامویلوویچ شکلوفسکی، نظری مشابه را بیان کرده بود و با قاطعیت اعتقاد داشت که نشانههایی از طراحی هوشمند در فوبوس وجود دارد.
دکتر سینگر درباره نظریه شکلوفسکی میگوید: «اگر این قمر واقعاً همانطور که از مشاهدات نجومی استنباط شده، به تدریج به مریخ نزدیک میشود، در آن صورت، فرضیهی توخالی بودن آن و در نتیجه ساخته شدن آن توسط مریخیها، تنها گزینهی محتمل خواهد بود. البته این فرضیه به صحت مشاهدات نجومی بستگی دارد؛ و این احتمال وجود دارد که آن دادهها نادرست باشند. چون این مشاهدات بر پایه مجموعهای از اندازهگیریهای مستقل و توسط رصدگران و ابزارهای گوناگون و در بازههای زمانی متفاوت صورت گرفته، ممکن است خطاهای نظاممند در آنها تأثیرگذار بوده باشند.»
شکلوفسکی بر مبنای مطالعهای طولانی بر مدار غیرعادی فوبوس به چنین نتیجهای رسید، مداری که دیگر ستارهشناسان نیز آن را غیرعادی دانستهاند. بر اساس محاسبات شکلوفسکی و همچنین نتایج پژوهشهای پیشین، فوبوس نمیتواند یک قمر طبیعی معمولی باشد. شکلوفسکی همچنین در سال 1966 کتابی درباره پروژه جستوجوی هوش فرازمینی (SETI) تحت عنوان زندگی هوشمند در کیهان منتشر کرد که کارل سیگن، ستارهشناس برجسته نیز در نگارش آن مشارکت داشت.
نظریهی مطرحشده توسط شکلوفسکی زمانی اعتبار بیشتری یافت که در سال 1963، ریموند اچ. ویلسون جونیور، رئیس بخش ریاضیات کاربردی در ناسا، نیز به جمع حامیان این دیدگاه پیوست و نتیجه گرفت که «فوبوس ممکن است یک پایگاه عظیم در حال گردش به دور مریخ باشد.» در جریان سمپوزیوم اشیای پرنده ناشناخته، زمانی که از کارل سیگن درباره نظر شکلوفسکی سؤال شد، پاسخ داد:
«فکر میکنم او نیز مانند من با احتیاط عمل میکند. هر دوی ما بر این باوریم که این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است و در آستانه کشف حقیقت آن هستیم، ولی هیچکدام نمیتوانیم با اطمینان بگوییم که آیا حیات در آنجا وجود دارد یا خیر. حتی اگر ثابت شود که مریخ عاری از حیات است، آن نیز بهاندازهی وجود حیات در آن اهمیت دارد، چون در آن صورت باید پرسید چه چیزی در مریخ متفاوت با زمین رخ داده که در آنجا حیات شکل نگرفته اما در زمین چنین شده است. این پرسش میتواند دریچهای عمیق به فهم فرگشت و جایگاه کیهانی ما باز کند.»
آنچه فوبوس را رازآلود میکند
یکی از شاخصترین ویژگیهای اسرارآمیز فوبوس، تختهسنگی عظیم و ناشناخته با ارتفاع حدود 85 متر است که بر سطح آن قرار دارد. این ساختار که به مونولیت فوبوس شهرت دارد، به نظر میرسد از یک تکه سنگ یکپارچه تشکیل شده و در اطراف آن هیچ شئ مشابهی از نظر ابعاد یا شکل وجود ندارد. پرسشهای زیادی درباره آن مطرح میشوند، از جمله اینکه این شیء چیست؟ چه کارکردی دارد؟ و چه کسی آن را در آن مکان قرار داده است؟ شایعات پیرامون این شیء به اندازهای گسترش یافت که حتی باز آلدرین، دومین انسان بر سطح ماه، وارد بحث شد.
امروزه بسیاری از پژوهشگران معتقدند که سیاره مریخ در گذشتهای دور میتوانسته محل شکلگیری حیات هوشمند باشد. یکی از این پژوهشگران دکتر جان براندنبرگ است که دارای مدرک دکتری در فیزیک پلاسما از دانشگاه کالیفرنیا بوده و هماکنون بهعنوان فیزیکدان پلاسما در شرکت فناوریهای مداری در مدیسون، ویسکانسین فعالیت میکند.
بر پایه نظریهای که توسط دکتر براندنبرگ ارائه شده، شواهد کافی برای اثبات وقوع حداقل دو انفجار بزرگ هستهای در سطح مریخ در گذشتهای بسیار دور وجود دارد. نظریه او بر شواهدی همچون وجود مقادیر غیرعادی اورانیوم و توریوم در سطح مریخ استوار است. به گفته او، این تمدن مریخی بهوسیلهی نژادی متخاصم از موجودات فضایی از بین رفته و هشدار داده است که تمدن انسانی نیز ممکن است با سرنوشتی مشابه روبهرو شود.
نظریهی مربوط به توخالی بودن فوبوس به نیم قرن پیش بازمیگردد. هرچند که این دیدگاه همواره توسط جوامع علمی رد شده است، اما دادههای حاصل از نقشهبرداری فوبوس توسط مأموریت مریخ اکسپرس حاکی از آن است که این قمر ساختاری متخلخل دارد و بهطور کامل از سنگ جامد تشکیل نشده است. طبق محاسبات، بیش از 30 درصد از حجم فوبوس خالی بوده که با دیدگاه رایج قبلی مبنی بر جامد بودن آن ناسازگار است.
برای قمری مانند فوبوس که مشخص شده حدود یکسوم آن توخالی است، آن هم بر پایه اندازهگیریهای انجامشده توسط دو مأموریت فضایی کاملاً مستقل و با فاصلهای در حدود 20 سال، این میزان از خلأ در قالب هیچ نظریه شناختهشدهای قابل توضیح نیست. آزمایش تصویربرداری راداری MARSIS نشان داده که درون فوبوس دارای فضاهایی غارمانند و هندسی با دیوارههایی در زوایای قائمه و سطوح صاف است که از طریق الگوی نیمهمنظم بازتابهای راداری درونی که در سیگنالهای بازگشتی MARSIS ثبت شدهاند، شناسایی شدهاند.
source