در مقاله امروز قرار است به شخصیتهای اصلی و کاراکترهایی بپردازیم که پتانسیل تبدیل شدن به یک شرور یا شخصیت منفی جذاب و قدرتمند را دارند.
صنعت بازیهای ویدیویی مملو از پروتاگونیستها و شخصیتهای اصلی نامآشنا است که همهی ما آنها را در کالبد قهرمان میبینیم. این کاراکترها همیشه در مقابل شر ایستادگی کرده و به نوبهی خود برای خیر مبارزه میکنند. در طرف دیگر، آنتاگونیستها یا شرورانی وجود دارند که دقیقا به منظور ایستادگی در مقابل این کاراکترها نوشته شدهاند و سرنوشتشان از همان ابتدا تاریک بوده است. اما گاهی اوقات بسیار جالب است اگر لحظهای تصور کنیم که چه میشد اگر برخی از این شخصیتهای اصلی دوستداشتنی، قدم به سمت تاریک میگذاشتند. در این مقاله قصد داریم این سوال را در قبال برخی از شخصیتهای شناخته شده صنعت گیمینگ بپرسیم، مخصوصاً آنهایی که پتانسیل شر شدن را دارند.
Doom Slayer – DOOM

شاید Doomguy لزوما نمونهای مرسوم از یک قهرمان نباشد، اما در نهایت او همیشه مرز استوار بین هیولاهای جهنم و انسانهای بیگناه به شمار میآید. مخصوصا در نسخههای اخیر از جمله Doom Eternal ما به وضوح شاهد تبدیل شدن Doom Slayer به یک قهرمان در نگاه گروههای مقاومت زمین هستیم. در قالب یک قهرمان، او بعضا بسیاری از قوانین پروتاگونیستهای معمول را نقض میکند؛ Doom Slayer بعضا نه تنها ضعیفتر از دشمنان خود ظاهر نمیشود بلکه کاملا بر عکس، او نمادی است که لرزه به اندام جهنمیان میاندازد.
حتی زمانی که در نقش او بازی میکنید، لحظه احساس نخواهید کرد که در مقابل ارتشی از هیولاها ضعف دارید، بلکه با اعتماد به نفس کامل، همچون بولدوزر از روی آنها رد خواهید شد. حال لحظهای تصور کنید Doom Slayer همان رشتهی کوچک خود با انسانیت را قطع کند!
تنها چیزی که باقی خواهد ماند، یک ماشین کشتار توقفناپذیر است که طی چند روز میتواند کل زمین را تصرف کند. انسانها و منابع دفاعی زمین برای او با اسباببازی تفاوتی نخواهند داشت و از همین رو، خشم خالص او کاری خواهد کرد که ساکنان زمین آرزو کنند دریچهی جهنم به روی زمین باز شود.
Isaac Clarke – Dead Space

Isaac Clarke از آن دست شخصیتهای اصلی تراژیکی است که حس یک انسان بد شانس را در مکان و زمان اشتباه منتقل میکند. با این وجود، طی سه نسخه Dead Space به خوبی متوجه میشویم Isaac یک کاراکتر بسیار تواناست که با هر نسخه تواناییهای او افزایش یافته و آرام آرام از یک مهندس صرف به موجودیت ثابت در میان Markerها و انسانها تبدیل میشود.
فارغ از تخصص بالای او به عنوان یک مهندس، ارتباط او با Markerها کاملا خاص است؛ او بر خلاف بسیاری از انسانها، لزوما توسط Marker مبتلا نمیشود بلکه مقاومت روانی بالای او باعث شده تا یک ارتباط دو طرفه بین او و Marker ایجاد شود. او موجودیتی است که Markerها میتوانند با او ارتباط برقرار کنند، خودشان را با او منطبق کنند و حتی تا حدودی او را همچون یک پیامبر منتخب ببینند! از طرف دیگر، زندگی تراژیک او و سنگینی بار روانی دوستان و عزیزانی که از دست داده، پتانسیل انفصال روانی را برایش فراهم میآورند.
همین خصوصیات موجب میشوند ما با یک کاراکتر چند لایه روبهرو باشیم که آمادگی بالایی برای مسلح شدن توسط Markerها را دارا است. در نسخهی دوم ما شاهد ساخته شدن یک Marker توسط Isaac بودیم که به واسطهی حک شدن دانش آنها در مغزش میسر شده بود. همچنین از آن جایی که در حال صحبت درباره یک مهندس ماهر هستیم، شرایط بسیار وخیمتر میشود. اگر او در نهایت جلوی فشار Markerها زانو بزند، ما با آنتاگونیستی روبهرو خواهیم بود که نه تنها یک Survivalist عالی است بلکه توانایی ساخت، تعمیر و حتی تغییر کاربری Markerها و در راستای آن، Necromorphها را خواهد داشت. ورژن منفی Isaac Clarke میتواند به قدیسی برای Unitologists و محرکی برای مرگ تبدیل شود.
The Prince – Prince of Persia

شاهزاده در فرنچایز Prince of Persia یکی دیگر از شخصیتهای اصلی به شمار میآید که پتانسیل تبدیل شدن به شروری خوفناک را دارد. تبدیل شدن این قهرمان به یک شرور تمام عیار آنچنان ایدهی بیگانهای نیست؛ ما در نسخهی Two Thrones شاهد روی تاریکتر او بودیم و از همین رو حتی میتوان گفت زمینهی تبدیل شدن شاهزاده به یک آنتاگونیست کاملا فراهم است.
ما با کاراکتری روبهرو هستیم که توانایی کنترل زمان را دارد؛ از آرام یا سریع کردن آن تا بازگرداندن زمان همگی از تواناییهای در دسترس او هستند. در صورتی که او تصمیم به قدم گذاشتن به طرف شَر بگیرد، ما با آنتاگونیستی مواجه خواهیم شد که نه تنها زمان را کنترل میکند، بلکه میتواند پیروزیهای شما را بازنویسی کند! او به منظور تغییر سرنوشت خود، خطوط زمانی را دستکاری میکند و این مسئله هرج و مرج زیادی به همراه دارد. حال اگر ما با شروری روبهرو باشیم که ذرهای اهمیتی به نتایج اعمال خودش در این مقیاس ندهد، نه تنها هرج و مرج دنیا را فرا خواهد گرفت بلکه او توانایی تغییر تاریخ را پیدا خواهد کرد.
فارغ از قدرتهای خاص این پروتاگونیست، به طور کلی شاهزاده مبارز بسیار توانایی نیز محسوب میشود؛ سرعت، مهارت با شمشیر و توانایی مخفیکاری باعث میشود به تنهایی یک رقیب بسیار توانا باشد. در همین راستا، اگر نیمهی تاریک این کاراکتر در Two Thrones را به عنوان الگو قرار دهیم، در صورت سوق پیدا کردن شاهزاده به سمت یک آنتاگونیست، ما با حاکمی سرد و ظالم روبهرو خواهیم بود که تصور خواهد کرد به تنهایی توانایی مشخص کردن سرنوشت دنیا را خواهد داشت.
Commander Shepard – Mass Effect

فرنچایز Mass Effect روایتگر داستان یک جنگ است، جنگی که Shepard در مرکز آن قرار دارد؛ او و Normandy نمادی از دلاوری در نگاه نه تنها انسانها بلکه بسیاری از گونههای بیگانه ساکن در کهکشان به شمار میآیند. یکی از دلایلی که شخصا به شدت این کاراکتر و به طور کلی فرنچایز مس افکت را دوست دارم، مقیاس عظیم و مفاهیم اخلاقی مختلفی است که مرز آن با سیستم Paragon و Renegade مشخص میشود. در دورانی که BioWare توانایی خلق روایات عمیق و چند لایه را داشت، Mass Effect و در راستای آن شخصیت Commander Shepard، به خوبی میتوانستند به پلیر اجازه دهند تا چه حد میخواهد کاراکتر تاریکی داشته باشد.
اگر روایت را در حالت Renegade در نظر بگیریم، به درک بسیار خوبی از کلیات این کاراکتر در قامت یک آنتاگونیست خواهیم رسید. این کاراکتر حاصل انتخابهای تهاجمی، سرد و بعضا بیرحمانه است که میتواند Shepard را به عنوان یک قدرت بیرحم در کهکشان پایهگذاری کند. اگرچه در نهایت روایت کلی سهگانه ابتدایی این شخصیت را به عنوان یک قهرمان جلوه میدهد اما به لطف سیستم Paragon/Renegade جزئیات داستان، ارتباطات او با کاراکترها و نژادهای مختلف میتواند بسیار متفاوت باشد.
Commander Shepard در نسخهی سوم تنها کسی است که میتواند کهکشان را از شر ریپرها نجات دهد و در همین راستا، همه به او میپیوندند. برخی حتی ممکن است لزوما ایدئولوژیهای او را قبول نداشته باشند، اما در نهایت نمیتوانند منکر این مسئله بشوند که اگر Shepard نباشد، در این جنگ احتمالا هیچ شانسی برای پیروزی نخواهند داشت. حتی پیش از نسخه سوم هم Shepard از طرفداران بسیاری برخوردار بود و اگر تصمیم میگرفت که منظومه شمسی یا حتی کهکشان را تحت سلطهی یک حکومت نظامی قرار دهد، نه تنها با یک کودتای عظیم در Citadel روبهرو بودیم، بلکه در نهایت به حکومت نظامی افراطی میرسیدیم که در مرکز آن فرماندهای قرار داشت که از هیچ عملی برای رسیدن به اهداف خود یا حتی از بین بردن Reaperها دریغ نمیکرد!
Dante – Devil May Cry

اگر بخواهیم لحظهای کاراکتر کاریزماتیک، شوخ طبع و دوستداشتنی Dante را کنار بگذاریم و به موجود پشت آن نگاه کنیم، فکر نمیکنم کسی بتواند منکر پتانسیل بالای این کاراکتر برای تبدیل شدن به یک آنتاگونیست مخوف شود. دانتهای که ما میشناسیم بیشتر از خوی ارث رسیده از پدرش سعی میکند بر شرافت او و مهمتر از آن، به انسانیت مادرش تکیه میکند و خودش را حامی انسانها میداند.
او خودش را والاتر از انسانها نمیپندارد و حتی گاهی در قبال کاراکترهایی همچون Patty Lowell، در ظاهر شاهد تقلای او برای دوری از وابستگی هستیم اما در طول زمان، ارتباطی برادرگونه/پدرگونه با این کاراکتر شکل میدهد. این موارد همگی باعث میشوند Dante با وجود قدرت فوقالعاده و هیولایی که درونش زندگی میکند، بعضا تمایزی با انسانها نداشته باشد، مسئلهای که خلاف آن را در قبال Virgil دیده میشود. اما حالا لحظهای تصور کنید که Dante، شخصی که موجودات قدرتمندی همچون شاهزاده تاریکی، Mundus، را شکست داده تصمیم بگیرد به رهبر دنیای هیولاها تبدیل شود، بخواهد انتقام مادرش را از هیولاها بگیرد و یا حتی به یک نیروی مستقل بدل شود که هیچ اتصالی نه با دنیای انسانها و نه هیولاها ندارد.
اگر رشتههای انسانیت این کاراکتر پاره شوند، چیزی وجود نخواهد داشت که جلوی قدرت عظیم او را بگیرد و یا به اصطلاح او را “Suppress” کند. اگر او تصمیم بگیرد که هر یک از دو دنیای هیولاها یا انسانها را تصرف کند، تقریبا میتوان گفت این عمل کار سختی برای او نخواهد بود. در قبال انسانها میتوان گفت ما با شرایطی همچون Doom Slayer مواجه هستیم؛ تقریبا هیچ چیزی در دنیای انسانها وجود ندارد که بتواند Dante را متوقف کند.
پس از بررسی این کاراکترها و با رسیدن به پایان این مقاله، میتوانیم ببینیم که تا چه حد مرز بین خیر و شر برای برخی از قهرمانان محبوبمان باریک است. تقریبا تمامی کاراکترهایی که امروز درباره آنها صحبت کردیم، تا حد زیادی پتانسیل تبدیل شدن به یک شرور تمام عیار را دارند و برخی از آنها حتی در روایات و ساختار حال حاضر خود نیز از زمینهی آن برخوردارند. کاراکترهایی که دلایل زیادی برای تبدیل شدن به یک آنتاگونیست و بعضا در راستای آن، ورژن قدرتمندتر خود را دارا هستند اما با این وجود، قدم در مسیر درست میگذارند.
شما هم در بخش نظرات کاراکترهایی که فکر میکنید میتوانند شروران مخوفی باشند را به اشتراک بگذارید!
source
