بهترین پیچشهای داستانی دنیای جنگ ستارگان توانستند همه چیز را تغییر بدهند و بینندگان را غافلگیر کنند.
فرنچایز Star Wars در طول سالها پیچشهای داستانی غافلگیرکنندهای داشته است که برخی از آنها بهعنوان لحظههایی در فرنچایز و در خود فیلم تبدیل به لحظاتی نمادین شدند. این لحظات نه تنها بینندگان را غافلگیر کردند بلکه با توجه به داستان و شخصیتهای اطراف، به طور کل همه چیز را تغییر دادند. فرنچایز جنگ ستارگان چندین بار توانسته داستانهایی که در این محیط میتوان گفت را متحول کند و لحظاتی که در این فهرست آمدند نیز نشان دهنده همین تمایل به تغییر است.
جنگ ستارگان با لحظاتی در فیلم A New Hope مانند نبودی کامل سیاره آلدران شروع میشود و همیشه نیز لحظات تکاندهنده و شوکهکننده خودش را داشته است. با این حال، برخی از لحظات نه تنها ژانری که این مجموعه در آن قرار میگیرد را مشخص میکند بلکه بازتعریفی از یک نسل هستند. اینها همان لحظاتی هستند که احتمالاً آنها را به برخی از مهمترین لحظات در کل فرنچایز تبدیل کرده است.
هشدار اسپویل!
۱۰. بازگشت امپراتور در فیلم The Rise Of Skywalker
یکی از شوکهکنندهترین افشاگریهایی که در فیلم سینمایی Star Wars: The Rise of Skywalker صورت گرفت، این بود که نه تنها امپراتور پالپاتین زنده است بلکه او در تمام مدت در پشت First Order مسئولیت همه چیز را برعهده داشته است. اسنوک تنها یک سرباز پیاده متعلق به پالپاتین بوده که از طریق پروژه ترسناک Project Necromancer خلق شده است، پروژهای که پس از مرگ پالپاتین در فیلم Return of the Jedi اجرا شده بود. همین نیز به پالپاتین اجازه داد تا از مرگ حتمی بگریزد و حالا میتواند کهکشان را در یک تلاش کنترل نشده دیگر برای قدرت و نفوذ تحتالشعاع قرار بدهد.
اگرچه اشاره به زنده بودن امپراتور پالپاتین در تریلرها و بازاریابیها مورد تمسخر قرار گرفت اما این آشکارسازی برای بسیاری از افراد شوکهکننده بود و حتی در آن زمان نیز از سوی بسیاری از بینندگان و طرفداران فرنچایز چندان مورد پذیرش واقع نشد. انتقادهای رایجی که از این افشاگری صورت گرفته بود، شامل این واقعیت است که به نظر میرسد این کار رستگاری دارث ویدر در پایان فیلم Return of the Jedi را بیارزش کرده است. این تقریباً باعث شد برای برخی از بینندگان این گونه احساس شود که انگار همه چیز بیهوده بوده است و همین نیز میراث آناکین اسکای واکر را به طور کامل به فراموشی میسپارد.
۹. ری یک پالپاتین است
وقتی که کایلو رن به ری در زمان نبرد رو در رویشان در فیلم Star Wars: The Last Jedi گفت که والدین او ناشناس هستند، تماشاگران پس از آن خیلی به این موضوع فکر نکردند. همین نیز باعث شد تا آشکارسازی صورت گرفته در فیلم The Rise of Skywalker که ری در واقع یکی از اعضای خانواده پالپاتین است، بسیار غافلگیرکننده باشد. در ابتدا با نشان دادن اینکه ری توانست با استفاده از صاعقه نیرومند نیرو به طور تصادفی یک سفینه را نابود کند، اشاره شده بود که او ممکن است جزوی از خانواده پالپاتین باشد اما بعد آشکار شد که با وجود اینکه پدر و مادر او هیچ شخص مهمی نیستند اما او نوه امپراتور پالپاتین است.
این اتفاق همراه با تصمیمات شوکهکننده زیادی بوده که در فیلم گرفته شد که شامل تصمیم ری برای پشت سر گذاشتن گذشته خودش و تبدیل شدن به یک اسکای واکر بود. اگرچه این مورد مورد استقبال همه افراد قرار نگرفت اما انتخاب نام اسکای واکر پس از مرگ لوک اسکای واکر، انتخابی سنگین بوده است. این احتمالاً آخرین باری نیست که از گذشته خانوادگی او میشنویم چراکه احتمالاً دوباره این موضوع در فیلم در حال ساخت New Jedi Order مطرح خواهد شد.
۸. لوک اسکای واکر و لیا اورگانا دوقلو هستند
قبل از اینکه سهگانه اصلی به طور کامل منتشر شود، این احتمال وجود داشت که مثلث عشقیای بین لیا اورگانا، هان سولو و لوک اسکای واکر شکل بگیرد. این احتمال با جدی شدن رابطه بین لوک و لیا در فیلم The Empire Strikes Back نیز بیشتر برجسته شده بود. با این حال، سومین و آخرین فیلم این سهگانه در نهایت آشکار کرد که لوک و لیا در واقع خواهر و برادر دوقلو هستند.
این بخش بسیار مهم از اطلاعات فقط زمانی آشکار شد که این دو نفر با هم در ماه جنگلی اندور حضور داشتند. لیا در حالی که به لوک گوش میداد، به صحبت درباره مادرشان پرداخت و هر دو نیز لحظه بسیار خوبی با هم سپری کردند و حالا آنها میدانند که خواهر و برادر هستند. خیلی بعد در لحظاتی بسیار کوتاه در فیلم The Last Jedi نیز بار دیگر این دو بهعنوان خواهر و برادر در کنار هم به نمایش گذاشته شدند.
۷. آسوکا تانو فرقه جدای را ترک میکند
انیمیشن سریالی Star Wars: The Clone Wars اثری است که فهرستی طولانی از آشکارسازیها را دارد و محتواهای زیادی را به سهگانه پیشدرآمد اضافه کرده است. نه تنها فاش شد که آناکین اسکای واکر پاداوان خودش را به نام آسوکا تانو دارد بلکه شخصیت آسوکا نیز در طول چندین فصل به خوبی توسعه داده شد و او از یکی از منفورترین شخصیتهای جنگ ستارگان به یکی از شخصیتهای محبوب و برجسته تبدیل شد. به همین خاطر نیز تبعید خودخواسته نهایی او از فرقه جدای برای بینندگان شوکهکننده بود.
تماشاگران از قبل میدانستند که اتفاقی برای آسوکا رخ خواهد داد که باعث میشود تا او در طول Order 66 در فیلم Star Wars: Episode III – Revenge of the Sith خارج از فرقه جدای باشد اما اینکه دقیقاً چه چیزی باعث این اتفاق شده بود، برای مدتی بسیار طولانی یک راز باقی مانده بود. در فصل پنجم قسمت ۲۰ به نام The Wrong Jedi، آسوکا به جرم بمبگذاری در معبد جدای متهم شد، جرمی که در نهایت پس از دستگیری باریس آفی از آن تبرئه شد. با این حال، این حادثه به طور کامل اعتماد او نسبت به فرقه جدای را از بین برد و باعث شد که او افرادی که زمانی او را بزرگ کردند را ترک کند.
۶. کایلو رن پدرش را میکشد
اگرچه فیلم سینمایی Star Wars: The Force Awakens در اکثر موارد به فرمولی که یادآور داستانی است که در فیلم سیمایی A New Hope گفته شده، پایبند بود اما دو افشاگری بسیار مهم نیز داشت. اولین افشاگری نیز این بود که کایلو رن در واقع پسر هان سولو و لیا اورگانا است. افشاگری دوم نیز این بود که کایلو رن در حالی که در پایگاه استارکیلر عصبانی بود، هان سولو را در مقابل ری و چوبوکا کشت.
هان سولو شخصیتی بسیار محبوب و شناخته شده در دنیای جنگ ستارگان بود که از همان ابتدا با فیلم A New Hope در این فرنچایز حضور داشته است. تماشای مرگ او در جدیدترین سهگانه این فرنچایز باعث شد تا این یکی از شوکهکنندهترین آشکارسازیهای این سهگانه باشد و داستان این مجموعه را به جریان بیندازد. البته این آخرین حضور هان سولو در این فرنچایز نبود چراکه او بعداً در مقابل کایلو رن در فیلم The Rise of Skywalker ظاهر شد.
۵. اجرای دستور ۶۶ در فیلم Revenge Of The Sith
همه کسانی که سهگانه اصلی جنگ ستارگان را دیدند، میدانستند که باید دلیلی وجود داشته باشد که تا زمان اتفاقات فیلم A New Hope جدایها به طور کامل از کهکشان ناپدید شده باشند. با این حال، در فیلم سینمایی Star Wars: Episode I – The Phantom Menace فرقه جدای کاملاً سرزنده و پابرجا بود و حتی در حال رشد بوده است. اتفاقی باید رخ میداد که جدایها از بین بروند و تعداد آنها به شدت کاهش پیدا کند اما اینکه دقیقاً چه اتفاقی برای آنها رخ داده است، تا قبل از فیلم سینمایی Revenge of the Sith آشکار نشده بود.
این افشاگری نیز بسیار حیرتآور بوده چراکه مشخص شد اجرای دستور ۶۶ اکثر جدایها را به یک باره از بین برده است. جدایهای میدانی که زمانی سربازان کلون شده را متحد خودشان میدانستند، مورد خیانت قرار گرفتند و به رگبار بسته شدند و جدایهای معبد نیز توسط آناکین اسکای واکر سلاخی شدند. دستور ۶۶ آخرین ضربه برای تبدیل شدن آناکین به دارث ویدر بود و نشان داد که سیث آناکین چقدر بد خواهد بود.
۴. دارث ویدر امپراتور را کشت
با وجود تمام کارهای شروری که آناکین در دوران دارث ویدر بودن مرتکب شده، فیلم Revenge of the Sith نشان داد که رستگاری حتی برای مردی همانند او غیر ممکن نیست. دارث ویدر پس از رویارویی مجددش با پسرش لوک اسکای واکر، تصمیم نهایی برای کشتن امپراتور پالپاتین را گرفت و در نهایت نیز کهکشان را از نفوذ او نجات داد. او در ادامه کلاه خودش را در آورد و برای اولین بار با چشمان خودش به پسرش نگاه کرد و سپس جان خودش را از دست داد.
مخاطبان انتظار داشتند که دارث ویدر و امپراتور توسط لوک اسکای واکر و دیگران کشته شوند و در نهایت، آنها کل کهکشان را نجات بدهند. در عوض، جورج لوکاس و تیمش در استودیو لوکاسفیلم تصمیم گرفتند تا این لحظه تأثیرگذار را نیز درون این فیلم بگنجانند و نشان بدهند که در پایان، هر کسی میتواند تصمیم بگیرد که کار درست را انجام بدهد. این لحظه هم تکاندهنده و هم شیرین بود و قوس داستان آناکین اسکای واکر را کامل کرد.
۳. زنده ماندن دارث ماول در فیلم The Phantom Menace
پس از مرگ ظاهری دارث ماول در فیلم The Phantom Menace، هیچ کس انتظار بازگشت او را نداشت. به هر حال، پس از اینکه دارث ماول استاد اوبی وان کنوبی یعنی کوی گون جین را کشت، اوبی وان کنوبی این سیث را از وسط نصف کرد و احتمال زنده ماندن از این جراحات بسیار شدید نیز اساساً صفر بود. با این حال، دارث ماول از طریق نیروی محض اراده و نفرت خالص نسبت به اوبی وان کنوبی، توانست زنده بماند و تبدیل به یکی از مهمترین و بهترین شخصیتها در کل مجموعه انیمیشنی The Clone Wars و Star Wars Rebels شد.
در حال حاضر دارث ماول پاهای مکانیکی دارد که قد او را بسیار بلند کرده است و برادر خودش به نام ساویج را بهعنوان شاگرد خودش در نیمه تاریک نیرو آموزش داد. او حتی سیاره ماندالور را فتح کرد که به یکی از مهمترین قوسهای داستانی در انیمیشن سریالی The Clone Wars ختم شد. او به یک شخصیت شرور باورنکردنی تبدیل شد اما در نهایت توسط اوبی وان کشته شد.
۲. همه در پایان فیلم Rogue One میمیرند
فیلم Rogue One: A Star Wars Story احتمالاً یکی از بزرگترین پروژههای نسخه فرعی در تمام فرنچایز جنگ ستارگان است که نه تنها حفرهای داستانی به جامانده از فیلم A New Hope را پر میکند بلکه به معرفی شخصیتهای منحصربهفرد و به یادمانی نیز میپردازد. این اثر همچنین تنها فیلمی بود که در آن زمان واقعاً روی جدای تمرکز نکرد و تنها فردی که قادر به استفاده از نیرو بود، دارث ویدر بود که در طول فیلم چندین بار با رویکرد بسیار وحشتناکش دیده شد. این فیلم همچنین ترسی از انحراف از فرمول سنتی به خصوص در پایان احساسیاش ندارد.
در پایان این اثر سینمایی، زمانی که نقشههای ستاره مرگ به اتحاد شورشیان منتقل شد، ستاره مرگ روی اسکاریف شلیک کرد. تمام شخصیتهایی که طرفداران و بینندگان در طول فیلم با آنها آشنا شدند، در این انفجار از بین میروند و جین ارسو و کاسیان آندور در حال تماشای خورشید سرنوشت خودشان را میپذیرند. این پایانی فوقالعاده غمانگیز بود اما هنوز هم تا حدودی زیبا و امیدوارکننده است که نشان دهنده تهدید عظیمی است که امپراتوری در پتانسیل کامل خودش دارد.
۱. دارث ویدر پدر لوک اسکای واکر است
فیلم سینمایی The Empire Strikes Back به طور گستردهای بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای کل مجموعه جنگ ستارگان در نظر گرفته میشود. این نیز به دلایل مختلفی است اما یکی از مهمترین دلایل نیز پیچش داستانی بزرگ و اورجینال آن است. در اوج داستان فیلم در شهر ابری، لوک اسکای واکر با مرگ حتمی روبهرو است و دارث ویدر فاش میکند که او در واقع پدر لوک است.
اگرچه افشاگریهای بزرگی نیز پس از آن وجود دارد اما هیچ کدام به اندازه این مهم نبودند. این واقعیت که دارث ویدر در تمام مدت آناکین اسکای واکر بوده، چیزهای زیادی را در مجموعه جنگ ستارگان تغییر میدهد و میراثی مترادف با نام اسکای واکر ایجاد میکند. این آشکارسازی که شرور داستان در واقع پدر لوک و لیا است، واقعاً شوکهکننده و برجسته است.
منبع: screenrant
source