دنیای بازیهای ویدئویی، بهویژه آن دسته از آثاری که در ژانر بقا و ماجراجویی پساآخرالزمانی قرار میگیرند، همواره علاقهمندان بسیاری را به خود جلب کرده است. S.T.A.L.K.E.R. 2: Heart of Chornobyl به عنوان یکی از مهمترین بازیهای امسال، با وعده ارائه دنیایی وسیع، داستانی پیچیده و اتمسفری غنی، بازیکنان را به سفری در دل منطقهای ممنوعه و مملو از اسرار فراخوانده است. این بازی توانسته است ترکیبی از وحشت، بقا و کاوش را ارائه دهد که تجربهای منحصربهفرد و هیجانانگیز به همراه دارد. طرفداران این نوع عناوین نیز همواره به دنبال آثار مشابهی هستند که بتوانند فضای مشابهی را برای آنها بازآفرینی کنند.
سبک بقا و اتمسفر تاریک بازی های شبیه Stalker 2 نیازمند ترکیبی از دنیاسازی غنی، روایتپردازی عمیق و چالشهای استراتژیک است. چنین بازیهایی اغلب بازیکنان را در محیطهایی قرار میدهند که نه تنها پر از خطرات خارجی مانند دشمنان و موجودات جهشیافته است، بلکه تهدیدات داخلی، مانند مدیریت منابع و فشارهای روانی نیز تجربه آنها را شکل میدهد. موفقیت این آثار معمولاً در ایجاد تعادل میان این دو جنبه است که بازیکنان را به ادامه بازی ترغیب میکند و دنیای آن را به یادماندنی میسازد.
۱۵ بازی برای علاقهمندان به S.T.A.L.K.E.R. 2
با گسترش محبوبیت ژانر بقا و پساآخرالزمانی، بسیاری از توسعهدهندگان بازیهای ویدئویی تلاش کردهاند تا آثاری مشابه با ویژگیهای استاکر خلق کنند. این بازیها معمولاً داستانهایی پیچیده دارند که بازیکن را با انتخابهای اخلاقی دشوار و سرنوشتساز روبهرو میکنند. همچنین، طراحی جهانباز در این بازیها اجازه میدهد که به کاوش آزادانه پرداخته و رازهای محیط را کشف کنید. عناصر بقا، مانند جمعآوری منابع، مبارزه با دشمنان و مدیریت شرایط بحرانی، به هیجان بازیها افزوده و تجربهای پویا و غیرقابل پیشبینی فراهم میکنند.
در این مقاله، قصد داریم به بازی های شبیه Stalker 2 اشاره کنیم که از دیدهای متفاوت به این اثر شباهتهایی داشته باشد. این آثار، هر یک به شکلی خاص، ترکیبی از عناصر بقا، ماجراجویی و روایت داستانی را ارائه میدهند که میتوانند برای علاقهمندان به این سبک بسیار جذاب باشند. انتخاب این بازیها بر اساس عناصر کلیدی همچون اتمسفر منحصربهفرد، طراحی دنیای پساآخرالزمانی و عمق گیمپلی صورت گرفته است.
1) Dying Light 2: Stay Human
دنیای Dying Light 2 جایی است که بازماندگان در تلاش برای بازسازی تمدن در دنیایی ویرانشده هستند. شهر بزرگ این بازی که به عنوان محیطی کاملاً تعاملپذیر طراحی شده، پر از خطرات در تمامی چرخه روز و شب است. بازیکنان باید تصمیمات سختی بگیرند که نهتنها بر داستان، بلکه بر نقشه و محیط اطراف نیز تأثیر میگذارد. این تصمیمها به طور مستقیم بر وضعیت گروهها، جناحها و حتی ظاهر شهر اثرگذار هستند که در نهایت حس غوطهوری مخاطب در زیرلایه این شهر مخوف را افزایش میدهد.
مکانیکهای گیمپلی نسخه دوم این مجموعه ترکیبی از حرکات پارکور و مبارزات فیزیکی است که به بازیکنان امکان میدهد با روشهای خلاقانه با دشمنان مقابله کنند. حرکت آزادانه بین ساختمانها و جهش از نقاط بلند، حس هیجان و کنترل محیطی خاصی را به بازیکن میدهد. هر چه نزدیکی شب فرامیرسد، تهدید زامبیها بیشتر شده و دشمنانی قویتر ظاهر میشوند که بازیکنان را مجبور به تاکتیکهای دفاعی خواهند کرد.
داستان بازی درباره شخصیتی به نام آیدن کالدول است که گذشتهای مرموز دارد و در جستجوی خواهرش درگیر ماجراهایی پیچیده میشود. روایت عمیق با انتخابهای اخلاقی و نتایج چندگانه، تعامل بازیکن با محیط و شخصیتهای جانبی را به سطح بالایی میبرد. همچنین دیالوگها، مأموریتهای فرعی و پیچشهای داستانی موجب شدهاند که این بازی فراتر از یک عنوان اکشن صرف باشد.
2) Remnant: From the Ashes
Remnant: From the Ashes یک بازی اکشن سوم شخص است که بازیکنان را در دنیایی پساآخرالزمانی با موجوداتی بیگانه و خطرناک قرار میدهد. داستان بازی حول محور گروهی از بازماندگان است که تلاش میکنند در جهانی ویرانشده توسط موجوداتی مرموز به نام Root زنده بمانند. این موجودات بیگانه با قابلیتهای مختلف، چالشی بزرگ برای بازیکنان ایجاد میکنند.
گیمپلی بازی بر پایه مبارزات تاکتیکی و اکتشاف طراحی شده است و هر فرد میتواند سبک مبارزه خاص خود را انتخاب کند. استفاده از اسلحههای گرم و سرد در کنار تواناییهای خاص، ترکیبی هیجانانگیز از نبردهای نزدیک و دوربرد را ایجاد کرده است. مکانیک همکاری سهنفره نیز بازیکنان را ترغیب میکند که در کنار دوستان خود به مقابله با دشمنان بپردازند.
تنوع محیطها و طراحی بصری در بازی یکی از نقاط قوت آن است. شما در طول ماجراجویی به مناطقی مختلفی سفر خواهید کرد که هرکدام با موجودات و چالشهای منحصربهفرد خود همراه هستند. برخی مناطق تحت سلطه دشمنانی هستند که برای شکست دادنشان به استراتژیهای خاص نیاز دارید. وجود چنین تنوع بالایی حس کاوش و ماجراجویی را در طول بازی زنده نگه میدارد که برای بالا بردن رضایت مخاطب، امری حیاتی تلقی میشود.
از نظر داستانی، روایت بازی از طریق مأموریتهای اصلی، گفتگوها و جستجو در محیط گسترش مییابد. در کنار کشف رازهای دنیای بازی، با انتخابهایی مواجه خواهید شد که تأثیر مستقیمی بر روند داستان دارد. این جنبه تعاملی باعث شده Remnant: From the Ashes برای بازیکنان به تجربهای تکرارپذیر و متنوع تبدیل شود که توانسته طرفداران بسیاری را در سراسر جهان بهدست آورد.
3) How to Survive 2
How to Survive 2، دنبالهای شایسته برای نسخه اول این سری، تجربهای هیجانانگیز از بقا در دنیای زامبیمحور ارائه میدهد. این بازی که توسط Eko Software توسعه یافته و در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است، با ترکیب عناصر بقا، اکشن و نقشآفرینی، فضایی ایجاد کرده که بازیکنان را به امتحان کردن مهارتهای خود در مواجهه با چالشهای گوناگون دعوت میکند. محیط بازی که در لوئیزیانا طراحی شده، با حالوهوای خاص و جزئیات خیرهکننده، بهخوبی حس ناامنی و نابودی را منتقل میکند. بازیکنان در این دنیای خطرناک برای زنده ماندن تلاش خواهند کرد و منابع محدودی که در اختیار دارند را به بهترین شکل ممکن مدیریت میکنند.
گیمپلی بازی مبتنی بر ساختوساز، جستوجو و مبارزه است. هر فرد با جمعآوری منابع مختلف، سلاحها و تجهیزات میسازد و در عین حال به نیازهای اساسی شخصیت خود، مانند گرسنگی و تشنگی، توجه خواهد داشت. سیستم ساختوساز در بازی بهگونهای طراحی شده که امکان ایجاد پناهگاههای شخصی را نیز فراهم میکند و این امر، عمق بیشتری به گیمپلی بخشیده است. علاوه بر این، بازی از قابلیت همکاری چندنفره برخوردار است که بازیکنان را قادر میسازد تا در کنار دوستان خود، تجربهای مشترک و جذاب از بقا را تجربه کنند. وجود مأموریتهای متنوع و قابلیت ارتقاء شخصیتها با استفاده از درخت مهارت، باعث شده که هر ماجراجو بتواند سبک بازی منحصر بهفرد خود را شکل دهد.
اتفاقات بازی در دنیایی روایت میشود که زامبیها کنترل آن را در دست گرفتهاند و انسانهای بازمانده برای بقا در تلاشاند. شما در نقش یکی از این بازماندگان، به شهر لوئیزیانا سفر میکنید و در تلاش هستید تا به کمک شخصیت کاریزماتیکی به نام کووادز، پناهگاهی امن بسازید. کووادز که با دیالوگهای طنزآمیز و شخصیتپردازی منحصربهفرد خود شناخته میشود، بازیکنان را در مأموریتهای مختلف هدایت میکند. داستان بازی از طریق این مأموریتها و تعامل با دیگر بازماندگان روایت میشود و حس بقا در جهانی پر از تهدید و نابودی را بهخوبی منتقل میکند.
How to Survive 2 توانسته با گنجاندن قابلیتهای شخصیسازی و مکانیکهای متنوع گیمپلی، یکی از بازی های شبیه Stalker 2 باشد. امکان ارتقاء پناهگاهها و مدیریت منابع به شکلی استراتژیک، باعث میشود که حس مالکیت و کنترل بیشتری بر مسیر بقای خود داشته باشید. از سوی دیگر، سیستم چندنفره بازی، که بهصورت محلی و آنلاین قابل اجراست، فضای همکاری و تعامل میان بازیکنان را بهبود بخشیده و فرصتی برای استراتژیهای گروهی ایجاد کرده است.
4) Last Day on Earth: Survival
Last Day on Earth: Survival یک بازی آنلاین در ژانر بقا است که در دنیایی پساآخرالزمانی جریان دارد. پس از وقوع یک بحران، جهان به خرابهای تبدیل شده است و بازماندگان باید در دنیایی پر از تهدیدات، مانند زامبیها و انسانهای بیرحم، بقا پیدا کنند. در مسیر سخت خود باید منابع را جمعآوری کرده و به ساخت پناهگاه و تجهیزات بپردازید تا در برابر خطرات احتمالی مقاومت کنید. گیمپلی بازی به طور عمده بر مدیریت منابع، ساخت و ساز و مبارزه با دشمنان متمرکز است.
از ویژگیهای اصلی بازی سیستم مدیریت منابع است که باید برای زنده ماندن از آنها به بهترین نحو استفاده کنید. غذا، آب و منابع برای ساخت تجهیزات به شدت محدود هستند، به همین دلیل هر تصمیمی که در بازی اتخاذ میشود، میتواند بر بقای شخصیت تأثیر زیادی داشته باشد. همچنین قادر خواهید بود به مأموریتها و معادن مختلف بروید، دشمنان را شکست داده و با سایر بازیکنان به تجارت و تبادل منابع بپردازید. ویژگیهای ذکر شده در حالتکلی باعث میشوند که گیمپلی همواره هیجانانگیز و چالشبرانگیز باقی بماند.
علاوه بر بخشهای اکشن و بقا، بخش داستانی بازی هم از اهمیت خاصی برخوردار است. با پیشرفت در بخشهای مختلف، با داستانهای مختلف و شخصیتهای جانبی روبهرو خواهید شد که هرکدام داستانهای خاص خود را دارند. این عناصر داستانی به بازیکن این امکان را میدهند که وارد دنیای بازی شود و انگیزههایی بیشتر برای پیشرفت داشته باشد. همانطور که دنیا بیشتر در معرض خطر قرار میگیرد، بازیکنان با چالشهای جدید و دشمنان قویتر روبهرو میشوند که باید با آنها مبارزه کنند.
بخشهای مختلف بازی به طور کلی به خوبی طراحی شده است و محیطهای متعدد با جزئیات دقیق به تصویر کشیده میشوند. از جنگلهای وحشی و مناطق خرابشده گرفته تا پناهگاههای بازماندگان، هر بخش از بازی طراحی منحصر بهفرد خود را دارد. نورپردازی و تغییرات روز و شب در محیطهای مختلف تأثیر زیادی بر گیمپلی دارند و به بازیکن این امکان را میدهند که تجربهای همهجانبه و پویاتر از دنیای بازی داشته باشد. طراحی مدلها و انیمیشنها نیز به نوبه خود بسیار جذاب است و حس واقعگرایانهتری به مبارزات و تعاملات میبخشد.
5) Miscreated
Miscreated در دنیایی وسیع و پر از خرابههای ناشی از فاجعههای انسانی جریان دارد. بازیکنان در این ماجراجویی وارد جهانی میشوند که به شدت تحت تأثیر شیوع یک ویروس قرار گرفته است و بیشتر انسانها به موجوداتی جهشیافته تبدیل شدهاند. بازماندگان در تلاش برای زنده ماندن با مشکلات مختلفی از جمله کمبود منابع، حملات موجودات خطرناک و تهدیدات دیگر مواجه هستند. هدف اصلی بازی بقا است و باید در این دنیای پساآخرالزمانی منابع مورد نظر را پیدا کرده و از آن برای ساخت پناهگاهها و تجهیزات ضروری استفاده کنید.
همچنین هر فرد باید منابع غذایی و آب را جستجو کنند و همچنین در برابر تهدیدات مختلفی مانند موجودات جهشیافته، بیماریها و حتی انسانهای دیگر که ممکن است دشمنان وحشی باشند، مقاومت کنند. بخش مبارزات بازی ترکیبی از استراتژی و جنگهای اولشخص است، جایی که استفاده از سلاحهای سرد و گرم، به همراه تاکتیکهای مناسب، برای بقا ضروری است. در این بازی، هیچچیز برای همیشه ثابت نمیماند و باید همواره آماده رویارویی با شرایط و تهدیدات جدید باشید.
این دنیای گسترده به طور تصادفی ساخته میشود، به این معنا که هیچچیز از پیش تعیینشده نیست و بازیکنان برای بقا در این دنیای بیرحم با چالشهای متنوعی روبهرو خواهند شد. مناطق مختلفی مثل جنگلها، شهرهای متروکه و پناهگاههای خطرناک در این دنیای ویرانشده وجود دارند که هرکدام تهدیدات خاص خود را دارند. تنوع محیطی بالا در نهایت باعث خواهد شد که بازی همیشه تازه و جذاب باقی بماند.
در مورد جلوههای بصری، Miscreated با داشتن جزئیات دقیق و طراحی محیطی بسیار جالب به خوبی توانسته حس دنیای ویرانشده را منتقل کند. تغییرات آبوهوایی پویا، ساعت شبانهروز و همچنین انیمیشنهای موجودات جهشیافته و دشمنان، همگی به ایجاد تجربهای واقعگرایانه و تأثیرگذار کمک میکنند. علاوه بر این، سیستمهای تعاملی مانند ساختوساز، گروهسازی و مدیریت منابع، بازی را به یک تجربه چالشبرانگیز و جذاب تبدیل میکند که هر بازیکن مهارتهای بقا و استراتژیهای ویژهای را برای موفقیت به کار خواهد گرفت.
6) The Sinking City
The Sinking City یک بازی ماجراجویی و کارآگاهی است که الهام از آثار هارلان کاکس و اچ. پی. لاوکرفت ساخته شده است. داستان بازی در شهری به نام “Oakmont” میگذرد که به شدت تحت تأثیر پدیدههای ماورایی و بحرانهای روانی قرار دارد. بازیکنان در نقش چارلز ریجسون، یک کارآگاه خصوصی، وارد شهری غرق در فساد، جنایت و شیاطین میشوند تا رازهایی که در پشت پرده قرار دارند را کشف کنند.
مکانیکهای اصلی بازی بر حل معماها، جمعآوری شواهد و گفتگو با شخصیتهای مختلف متمرکز است. بهشکلی که از مهارتهای کارآگاهی خود برای پیدا کردن سرنخها، انجام تحقیقات و انجام مصاحبههای دقیق استفاده خواهید کرد. در عین حال، حضور موجودات فراطبیعی و تهدیدات روانی بر بازی تأثیرگذار است و بازیکن به تدریج از نظر ذهنی و جسمی با این بحرانهای دنیای بازی مقابله میکند.
یکی از جنبههای جذاب بازی، استفاده از سیستم ذهنی است که به بازیکنان این امکان را میدهد تا بین شواهد و حقایق ارتباط برقرار کنند. این سیستم به نوعی شبیه به یک ابزار ذهنی است که به کارآگاه در حل معماها کمک میکند. علاوه بر این، بازی به بازیکنان اجازه میدهد که تصمیمات مهمی بگیرند که تأثیرات طولانیمدتی بر داستان و سرنوشت شخصیتها دارد.
گرافیک بازی نیز به شدت تحت تأثیر ژانر نوآر و بازی های شبیه Stalker 2 است. طراحی محیطها و شخصیتها با جزئیات بالا انجام شده و شهری که در آن جریان دارد به طور کامل غرق در اتمسفری تاریک و رازآلود است. از خیابانهای بارانی گرفته تا بناهای تاریخی و خانههای متروکه، هر گوشه از شهر به نحوی طراحی شده که حس ترس و ابهام را به خوبی به بازیکن منتقل کند. در مجموع،The Sinking City اثری است که به خاطر داستان پیچیده، محیط تاریک و رویکرد کارآگاهی خود، تجربهای متفاوت و جذاب ارائه میدهد.
7) Force of Nature
بازی Force of Nature توسط استودیوی مستقل A.Y.std ساخته شده و توانسته است تجربهای منحصر به فرد از ترکیب عناصر مختلف بازیسازی ارائه دهد. این اثر، با ترکیب گیمپلی متفاوت، کاوش، ساخت و ساز و مبارزه، بازیکنان را به دنیایی وسیع و پر از چالش دعوت میکند که در آن هر قدم با ماجراجویی و یادگیری همراه است. طراحی محیطها با دقت بالایی صورت گرفته و هر منطقه، با جزئیات خاص و زیباییهای بصری منحصربهفرد، حس زنده بودن و پویایی جهان بازی را به خوبی منتقل میکند.
بازی با سیستمهای متنوعی مانند جمعآوری منابع، ایجاد ابزار و ساخت پناهگاه طراحی شده که همگی به شکلی هوشمندانه در هم تنیده شدهاند. هربازمانده وظیفه دارد برای بقا در این دنیای بیرحم، مهارتهای مدیریتی و استراتژیک خود را به کار بگیرد و با برنامهریزی دقیق، از منابع محدود خود بهترین استفاده را ببرد. دشمنان نیز از تنوع بالایی برخوردار هستند و هرکدام نیاز به رویکردهای متفاوتی برای مقابله دارند، که این موضوع تنش و جذابیت لحظات مختلف را افزایش میدهد. در کنار آن، امکان ارتقاء شخصیت و ابزارها باعث میشود که حس پیشرفت و دستاورد به بازیکنان القا شود.
داستان بازی درباره فردی است که به شکل ناگهانی در دنیایی ناشناخته و پر از خطر گرفتار میشود و باید برای کشف رازهای این دنیا و پیدا کردن راه بازگشت تلاش کند. مسیر روایت، با استفاده از ماموریتها و چالشهای متنوع، به تدریج بازیکن را با بخشهای مختلف داستان و اسرار دنیای بازی آشنا میکند. وجود روایت غیرخطی که در دل گیمپلی قرار گرفته است، بازیکنان را به تعامل بیشتر با محیط و کشف جزئیات تشویق میکند و تجربهای متفاوت و جذاب از یک داستان ماجراجویانه ارائه میدهد.
اتمسفر ساخته شده در Force of Nature نقش بسزایی در خلق ماهیت نهایی بازی دارد و به خوبی توانسته فضای خاص این دنیای ناشناخته را تقویت کنند. از صدای طبیعت و موجودات وحشی تا موسیقیهایی که در لحظات پرتنش و آرامش شنیده میشوند، همه عناصر صوتی به گونهای طراحی شدهاند که حس حضور در دنیایی زنده و نفسگیر را تجربه کنید. این ترکیب هنرمندانه از صدا و موسیقی باعث میشود تا لحظات بازی عمق بیشتری پیدا کنند و هر چالش یا موفقیت، تاثیر عاطفی بیشتری داشته باشد.
8) Death Stranding
Death Stranding و نسخه دوم ساخته شده از بازی استاکر، با وجود تفاوتهای آشکار در ژانر و ساختار گیمپلی، در برخی زمینهها شباهتهایی قابل تأمل دارند که جذابیت هر دو اثر را برای مخاطبان خاص خود افزایش میدهد. هر دو بازی، بازیکنان را به دنیایی پساآخرالزمانی میبرند که پر از خطرات مرموز و محیطهایی خشن و نابودشده است. در هر دو جهان، تعامل با طبیعت و فضای محیطی به بخش مهمی از تجربه بازی تبدیل شده و بازیکنان با تهدیداتی مواجه میشوند که فراتر از دشمنان انسانی یا موجودات خطرناک هستند.
از شباهتهای برجسته، حس تنهایی و انزوایی است که در جریان بازی به بازیکن منتقل میشود. در Death Stranding، این حس از طریق سفرهای طولانی در مناظر وسیع و خالی از سکنه و تمرکز بر ارتباط انسانی میان شخصیتها تقویت میشود. در مقابل، S.T.A.L.K.E.R. 2 این حس را از طریق جستجو در منطقهای به نام «زون»، که پر از موجودات جهشیافته، خطرات رادیواکتیو و ناشناختههای تهدیدآمیز است، به بازیکنان القا میکند. در هر دو بازی، بازیکن در مسیر خود، علاوه بر مقابله با دشمنان، باید بر موانع محیطی غلبه کرده و برای بقا تلاش کند.
گیمپلی دث استرندینگ به شکلی طراحی شده که بازیکنان را به تجربهای غیرمعمول و آرامشبخش دعوت میکند، اما در عین حال، چالشهایی را پیشروی آنها قرار میدهد که به تأمل و برنامهریزی نیاز دارند. بازیکنان در نقش سم پورتر بریجز، باید مأموریتهایی را برای اتصال دوباره جوامع پراکنده و آسیبدیده انجام دهند که شامل تحویل محمولهها در مسیرهایی خطرناک و غیرقابل پیشبینی است. مکانیکهای حملونقل و مدیریت بار بهشکلی جالب طراحی شدهاند و هر تصمیم، از انتخاب مسیر تا تجهیزات، میتواند تأثیرات بزرگی بر موفقیت مأموریتها داشته باشد.
Death Stranding را میتوان شاهکاری متفاوت در بین بازی های شبیه Stalker 2 دانست که با روایت پیچیده، گیمپلی نوآورانه و فضاسازی منحصربهفرد، مخاطبان را به تجربهای فراموشنشدنی دعوت میکند. این بازی نه تنها یک سرگرمی، بلکه سفری به قلب مفاهیم انسانی و فلسفی است که تأثیر آن تا مدتها پس از اتمام بازی در ذهن بازیکنان باقی خواهد ماند. حضور شخصیتهای فراموشنشدنی و بازیگری برجستهای که از سوی بازیگرانی مانند نورمن ریداس و مادس میکلسن ارائه شده نیز این داستان را به تجربهای بیمانند تبدیل میکند.
9) Days Gone
در دنیای ویرانشده این بازی، بازیکنان نقش دیکن سنت جان را ایفا میکنند، یک موتورسوار تنها که تلاش میکند در جهانی پر از فریکرها (زامبیها) زنده بماند. داستان بر روابط انسانی و تلاش برای بقا تمرکز دارد، جایی که بازماندگان برای دستیابی به منابع محدود با یکدیگر و دشمنان خود میجنگند. روایت کلی نیز از طریق فلشبکها و تعاملات شخصیتها، احساسی و عمیق ارائه میشود.
گیمپلی بازی شامل ترکیبی از مبارزات، کاوش و جمعآوری منابع است. دیکن باید از موتور خود برای جابهجایی در محیط استفاده کند، اما سوخت محدود و خرابی موتور چالشهایی دائمی برای بازیکن هستند. زامبیها نیز در گروههای بزرگ ظاهر میشوند و مواجهه با آنها نیامند برنامهریزی دقیق و استفاده از استراتژیهای متنوع است. نکته قابل توجه طراحی مناسب بخش موتورسواری است که به دلیل لذتبخش بودن گشتوگذار با آن، بخش زیادی از ماجراجویی را سرگرم کننده کرده است.
Days Gone علاوه بر اکشن و بقا، بر روابط انسانی نیز تمرکز دارد. تعاملات دیکن با شخصیتهای مختلف و مأموریتهای داستانمحور، باعث شده که بازی علاوه بر اکشن، روایتی احساسی و جذاب داشته باشد. موسیقی متن نیز با ترکیبی از تمهای حماسی و غمگین، جو خاصی به بازی بخشیده است. لذت ماجراجویی با اتمسفری گیرا و در عین حال ترسناک، بازی را به تجربهای خاص و در عینحال عجیب تبدیل کرده است.
10) Metro Exodus
Metro Exodus یکی از آثار تحسینشده در سبک شوتر اولشخص و بقا است که با ارائه تجربهای داستانمحور و گیمپلی منحصربهفرد، بازیکنان را به دنیای پساآخرالزمانی روسیه میبرد، جایی که محیطهای گسترده و جزئیات غنی، حس واقعگرایی و غوطهوری عمیقی را ایجاد میکنند. برخلاف دو نسخه قبلی این سری که بیشتر در فضاهای زیرزمینی و محدود جریان داشتند، این نسخه به بازیکنان این امکان را میدهد تا در محیطهای بازتر سفر کنند و در عین حال روح تیره و سنگین داستانی این مجموعه را حفظ کرده است.
گیمپلی بازی ترکیبی از مبارزات تنشزا، جستجو برای منابع و تعامل با محیط است. بازیکنان در نقش آرتیوم، قهرمان اصلی سری، وظیفه دارند تا در محیطهایی پر از تهدیدات انسانی و موجودات جهشیافته، برای بقا تلاش کنند. استفاده از سلاحهای قابل ارتقا و مدیریت منابع محدود، بازیکنان را وادار به تصمیمگیریهای تاکتیکی میکند. همچنین، طراحی محیطهای بازی که بهصورت نیمهجهانباز ارائه شدهاند، آزادی عمل بیشتری به بازیکنان میدهد و به آنها اجازه خواهد داد مسیرها و استراتژیهای متفاوتی را برای پیشروی انتخاب کنند. تغییرات آبوهوایی و چرخه شبانهروز نیز تأثیر مستقیم بر گیمپلی دارند و بازیکنان باید بر اساس شرایط محیطی، تصمیمات خود را تنظیم کنند.
داستان ادامهای بر روایت نسخههای قبلی است و زندگی آرتیوم را پس از فرار از متروهای مسکو دنبال میکند. او به همراه گروهی از بازماندگان و همسرش آنا، در جستجوی خانهای جدید و دور از ویرانیهای هستهای است. سفر آنها که با قطاری به نام Aurora انجام میشود، از میان مناظر نابودشده و خطرناک روسیه میگذرد و در طول مسیر، بازیکنان با داستانهای احساسی و شخصیتهای متفاوتی روبهرو میشوند. محور اصلی داستان بر امید به یافتن مکانی بهتر برای زندگی متمرکز است و در عین حال به جنبههای تاریک انسانیت و تأثیر جنگ بر جامعه میپردازد. روایت بازی که به شکلی غیرخطی ارائه میشود، بازیکنان را به تصمیمگیریهای اخلاقی و تأثیرگذار وادار میکند.
Metro Exodusبا بهرهگیری از سیستم تصمیمگیریهای اخلاقی که بر روند داستان و سرنوشت شخصیتها تأثیر مستقیم میگذارد، تجربهای شخصیتر و معنادارتر ارائه میدهد. انتخابهای شما در طول بازی میتواند به تغییراتی در پایانبندی منجر شود و این ویژگی بهخوبی حس مسئولیت و تعامل عمیقتر با داستان را تقویت میکند. همچنین، تعاملات میان شخصیتها و مکالمات بین آنها بهگونهای طراحی شده که احساسات انسانی و تنشهای گروهی را به شکلی ملموس و باورپذیر منتقل میکند.
11) Tom Clancy’s The Division 2
عنوان بعدی در شماره یازدهم اثری در بین مجموعه تامکلنسی است که در سبک اکشن و نقشآفرینی آنلاین طراحی شده و بازیکنان را به دنیای پساآخرالزمانی و ویرانشده واشنگتن دیسی میبرد. طراحی بازی با تمرکز بر گیمپلی گروهی، استراتژی و همکاری میان بازیکنان، تجربهای بینظیر در بین بازی های شبیه Stalker 2 ارائه میدهد. محیطهای متنوع بازی با جزئیات بصری و زیبایی خیرهکننده طراحی شدهاند و حس واقعگرایی و غوطهوری عمیقی را ایجاد میکنند.
The Division 2 ترکیبی از مبارزات تاکتیکی، استفاده از ابزارهای پیشرفته و کاوش در محیطهای مختلف است. سیستم پیشرفت در بازی به گونهای طراحی شده که بازیکنان بتوانند تجهیزات، مهارتها و تواناییهای خود را بهطور مستمر ارتقا دهند و سبک بازی خاص خود را ایجاد کنند. وجود مأموریتهای اصلی و جانبی متعدد، همراه با فعالیتهای دنیای باز، باعث میشود که تجربه موجود همواره پویا و جذاب باقی بماند. دشمنان با هوش مصنوعی قوی و استراتژیهای متنوع به مقابله با بازیکنان میپردازند و چالشهایی را به وجود میآورند که نیازمند تفکر و همکاری گروهی هستند.
داستان بازی در ادامه نسخه اول روایت میشود و بازیکنان در نقش یکی از مأموران دیویژن وظیفه دارند تا ثبات و امنیت را به واشنگتن دیسی بازگردانند. این شهر که به مرکز بحران و درگیری تبدیل شده، مملو از گروههای شورشی، بازماندگان و دشمنانی است که برای تسلط بر منابع و کنترل شهر با یکدیگر مبارزه میکنند. داستان بازی با محوریت تلاش برای بازسازی جامعه و مقابله با تهدیدات مداوم، لحظات احساسی و تعلیقی ایجاد میکند که مخاطب را به عمق ماجراها میکشاند. تعاملات میان شخصیتها و روایتهای جانبی، لایهای انسانی و باورپذیر به داستان اضافه کرده و احساس همذاتپنداری با محیط و ماموریتها را تقویت میکند.
همچنین موتور گرافیکی Snowdrop با ارائه جزئیاتی دقیق و نورپردازی واقعگرایانه، شهری زنده و پویا خلق کرده که بازیکنان را به کاوش در آن ترغیب میکند. موسیقی و طراحی صدا نیز با خلق فضایی تأثیرگذار و هماهنگ با مضمون بازی، حس تنش و هیجان را در طول مأموریتها تقویت میکند. Tom Clancy’s The Division 2 با ارائه ترکیبی از گیمپلی عمیق، داستانسرایی قوی و طراحی هنری بینظیر، به یکی از بهترین عناوین سبک نقشآفرینی آنلاین تبدیل شده و تجربهای بهیادماندنی برای بازیکنان به ارمغان میآورد.
12) Savage Lands
Savage Lands اثری در سبک بقا و ماجراجویی است که بازیکنان را به دنیایی خشن و سرد میبرد، جایی که بقا در برابر طبیعت بیرحم و موجودات مرگبار تنها هدف اصلی است. این بازی در فضایی تاریک و فانتزی جریان دارد و بازیکنان را با چالشهایی متنوع و گاه نفسگیر روبهرو میکند. محیط بازی با تمرکز بر تنهایی و حس ناامیدی طراحی شده و با ترکیب عناصر بقا، کاوش و مبارزه، تجربهای متنوع و غیرقابل پیشبینی ارائه میدهد.
وجود چرخه روز و شب به همراه شرایط آبوهوایی پویا، حس غوطهوری در دنیای بازی را تقویت میکند و بازیکنان را وادار خواهد کرد تا برای زنده ماندن، استراتژیهای متفاوتی اتخاذ کنند. در کنار اینها، مبارزات بازی با موجودات خطرناک و دشمنان قدرتمند نیازمند برنامهریزی دقیق و مهارت است، چرا که هر رویارویی میتواند به مرگ منجر شود و پیشرفت بازیکن را متوقف کند.
داستان بازی در جزیرهای مرموز و ویران جریان دارد، جایی که باید رازهای تاریک و گذشته این سرزمین را کشف کنید. در حین تلاش برای بقا، با شواهدی از تمدنهای باستانی و وقایعی که منجر به سقوط این دنیا شدهاند، مواجه میشوید. این روایتها که در قالب نوشتهها، بناهای متروکه و موجودات افسانهای ارائه میشوند، مخاطب را به کاوش بیشتر و درک عمیقتر از تاریخ و سرنوشت این جهان ترغیب میکنند. حس رازآلودگی در داستان بازی بهخوبی با تم تاریک و خطرناک آن هماهنگ است و تجربهای معمایی و درگیرکننده به مخاطب میدهد.
Savage Lands تجربهای است که هر بازیکن را با آزمونی از استقامت و اراده روبهرو میکند. جزیرهای که بازی در آن جریان دارد، مملو از تهدیدات ناشناخته و خطرناک است و شما با استفاده از منابع محدود و هوش خود، در برابر این چالشها ایستادگی خواهید کرد. طراحی جهان بازی به گونهای است که هر منطقه، با ویژگیهای خاص خود، بازیکنان را به کاوش و مواجهه با خطرات جدید دعوت میکند.
13) Immortal: Unchained
Immortal: Unchained در خلق فضایی که حس بیپناهی و مبارزه برای بقا را به شکلی عمیق منتقل کند، موفق عمل کرده است. بازیکن در دنیایی گرفتار میشود که هر گوشه آن پر از تهدیدات غیرقابل پیشبینی است. از سازههای عظیم و خالی از سکنه تا مناطق طبیعی و خطرناک، طراحی محیطها با دقت و جزئیات انجام شده و حس کاوش و ماجراجویی را زنده نگه میدارد. این تنوع محیطی نه تنها بازیکن را با چالشهای بصری روبرو میکند، بلکه فرصتهایی برای کشف داستانهای نهفته در دنیای بازی فراهم میکند.
بازی همچنین با ترکیب مکانیکهای سنتی نقشآفرینی و اکشن، به بازیکنان آزادی عمل در شکلدهی سبک بازی خود میدهد. ارتقاء سلاحها و زرهها همراه با انتخاب مهارتهای ویژه، باعث شده که هر انتخاب تأثیری قابل توجه بر نحوه مقابله با دشمنان داشته باشد. این سیستم، علاوه بر ایجاد عمق استراتژیک، حس پیشرفت و قدرتگیری را به خوبی منتقل میکند. بازیکنان با آزمایش ترکیبهای مختلف از قابلیتها، فرصت دارند سبک مبارزهای منحصربهفرد خود را شکل دهند.
سیستم مبارزات بسیار تاکتیکی و دقیق است که در آن بازیکنان را ملزم به استفاده از تفکر استراتژیک در کنار واکنشهای سریع میکند. دشمنان که هر یک با طراحی منحصربهفرد خود مشخص میشوند، چالشهای متفاوتی ارائه میدهند و شما را مجبور به تغییر تاکتیکهای خود در هر مرحله میکنند. از سوی دیگر، تنوع سلاحها و قابلیتهای شخصیسازی عمیق، امکان ایجاد سبک مبارزهای مطابق با سلیقه هر فرد را فراهم کرده و آزادی عمل بیشتری در مقابله با خطرات به او میدهد.
روایت کلی در جهانی فروپاشیده و تاریک دنبال میشود، جایی که در نقش یک جنگجوی بینام و فراموششده از زنجیرهای خود رها میشوید تا از نابودی کامل جهان جلوگیری کنید. اتفاقات با ترکیب عناصر علمی-تخیلی و اساطیری، حس رمزآلودگی خاصی به ماجرا میبخشد و بازیکنان را به کشف اسرار گذشته این جهان و مأموریت خود وامیدارد. قطعیت تصمیمات داستانی و تأثیر آنها بر روند بازی، ارتباط عمیقتری بین بازیکن و دنیای بازی ایجاد کرده و تجربهای درگیرکنندهتر را ارائه میدهد.
14) Rising World
Rising World به گونهای طراحی شده است که هرگز احساس تکراری بودن یا کمبود انگیزه برای کاوش ایجاد نمیکند. این بازی سیستم بقا را با مدیریت منابع، شکار حیوانات و ساخت تجهیزات ادغام کرده است، به طوری که تمامی این عناصر به شکلی طبیعی و هموار با یکدیگر تعامل دارند. تنوع منابع و ابزارهایی که در طول بازی کشف میکنید، حس پیشرفت و هدفمندی را به خوبی منتقل میکند. علاوه بر این، حضور چرخههای شب و روز و تغییرات آبوهوایی، لایهای از عمق و چالش را به تجربه شما اضافه کرده که برای طرفداران ژانر بقا بسیار جذاب است.
در بخش چندنفره، هرگروه این امکان را خواهد داشت تا با دیگر افراد جامعه همکاری کند و پروژههای مشترک بزرگی را به اشتراک بگذارد. این حالت، حس اجتماع و همکاری تقویت خواهد شد و تجربهای متفاوت از بازی انفرادی ارائه داده میشود. بازیکنان میتوانند منابع را به اشتراک بگذارند، سازههای پیچیدهتری بسازند و حتی برای زنده ماندن در برابر چالشهای محیطی یا تهدیدات احتمالی برنامهریزی کنند. ویژگیهایی به این شکل باعث میشود بازی در کنار جذابیتهای شخصی، برای تعاملات گروهی نیز بسیار سرگرمکننده باشد.
اگرچه بازی تمرکز اصلی خود را بر روی گیمپلی بقا و ساختوساز قرار داده، اما داستانی مستقیم و خطی برای روایت ندارد. به جای آن، بازی به شما این فرصت را میدهد که خودتان داستان دنیای خود را خلق کنید و هر لحظهای که تجربه میکنید، بخشی از ماجراجویی شخصی شما باشد. همین آزادی عمل در خلق داستان و شکلدهی دنیای بازی باعث میشود که بازیکنان حس مالکیت و تعلق بیشتری به جهان بازی پیدا کنند. این رویکرد غیرسنتی در طراحی داستان، به جای محدود کردن، تخیل و خلاقیت شما را به اوج میرساند.
از جنبههای قابل توجه Rising World امکان استفاده از حالتهای مختلف در بازی است که از طریق پشتیبانی از مادها فراهم شده است. این ویژگی به بازیکنان اجازه میدهد تا تجربه بازی را با اضافه کردن ویژگیهای جدید یا بهبودهای خاص گسترش دهند. جامعه فعال مادسازها برای بازی، دسترسی به محتواهای متنوع و جدیدی را فراهم کرده که باعث میشود تجربه شما همیشه تازه و هیجانانگیز باقی بماند. تعامل موجود بین توسعهدهندگان و جامعه بازیکنان، سطح جدیدی از پویایی و ارتباط را به بازی افزوده و آن را به یکی از بهترین انتخابها در ژانر بقا و ساختوساز تبدیل کرده است.
15) DayZ
DayZ یک تجربه خاص و عمیق در ژانر بقا ارائه میدهد که تمرکز آن بر روی ایجاد حس استرس، ناامنی و کشمکش در جهانی پرخطر است. این بازی، بازیکنان را در دنیایی پساآخرالزمانی قرار میدهد که در آن باید با منابع محدود و تهدید زامبیها روبرو شوند. طراحی محیط بازی که یک جهان باز عظیم به نام چرناروس است، به گونهای صورت گرفته که هر گوشهای از آن حس واقعگرایی و جزئیات دقیق را به نمایش میگذارد. بازیکنان باید در میان شهرهای متروکه، جنگلهای انبوه و روستاهای دورافتاده به دنبال غذا، آب، سلاح و پناهگاه باشند و با تصمیمگیریهای استراتژیک، خود را از خطرات گوناگون نجات دهند.
سیستم مکانیک بازی به شکلی طراحی شده که هر لحظه را غیرقابل پیشبینی و پرچالش میکند. سیستم پیشرفته آسیبپذیری و مدیریت منابع به این معناست که هر تصمیم میتواند نتایج مثبت یا پیامدهای مرگباری به دنبال داشته باشد. خطراتی مانند بیماری، کمبود غذا و تشنگی تنها بخشی از چالشهای بازیکنان هستند، در حالی که حضور بازماندگان دیگر که ممکن است دوستانه یا خصمانه برخورد کنند، به حس بیاعتمادی و اضطراب دامن میزند.
شما میتوانید تصمیم بگیرید که به یک ناجی تبدیل شوید و به بازماندگان دیگر کمک کنید یا مسیر تاریکتری را انتخاب کرده و به غارتگر و تهدیدی برای دیگران تبدیل شوید. داشتن سطح بالایی از آزادی باعث میشود که بازیکنان بهشدت درگیر تجربیات خود شوند و تصمیمات اخلاقی و استراتژیک پیچیدهای را اتخاذ کنند. پشتیبانی از مادها نیز باعث شده که این بازی پس از سالها همچنان پرطرفدار باقی بماند، به این دلیل که بازیکنان میتوانند محتوای جدید و متنوعی را برای بازی خود اضافه کنند و تجربهشان را گسترش دهند.
جمع بندی
در نهایت، بازی های شبیه Stalker 2 نشان میدهد که چگونه آثار ویدئویی میتوانند تجربهای عمیق و تأثیرگذار از ترکیب بقا، اکتشاف و روایتپردازی ارائه دهند. بازی شبیه استاکر 2، با ویژگیهای منحصربهفرد خود، نمایانگر جنبههای متفاوتی از این سبک است و میتواند تجربههایی ارزشمند و بهیادماندنی را برای طرفداران این ژانر به ارمغان آورد. از طراحی محیطهای تاریک و تهدیدآمیز گرفته تا روایت داستانهایی پیچیده و گیمپلیهای چالشبرانگیز، این بازیها دنیایی از ماجراجویی را پیش روی بازیکنان قرار میدهند. با کاوش در این عناوین، میتوانید سفری تازه را در جهانی آشنا آغاز کرده و لذت بازیهای پساآخرالزمانی را در ابعادی جدید تجربه کنید.
source