ساختن یک بازی ریمستر به خودی خود، کار طولانی، سخت و طاقتفرسایی است؛ حالا تصور کنید که دو بازی ریمستر از نسخههای قدیمی یک مجموعه محبوب را بخواهید در قالب یک بازی عرضه کنید. این دقیقاً همان کاری است که استودیوی Aspyr موفق به پیادهسازی آن شده است. با گذشت بیش از ۲۰ سال از عرضه نسخه قبلی مجموعه Legacy of Kain، یک بار دیگر آنها میتوانند به بازگشت این سری امیدوار باشند؛ از زمان فروش ناامیدکننده آخرین نسخه این سری، یعنی Defiance، این مجموعه محبوب در سکوت فرو رفته بود و پایانی که به قلم امی هنیگ، کارگردان بازی Uncharted، نوشته شده بود هرگز به سرانجام نرسید. حالا که نسخه ریمستر دو نسخه از قدیمیترین بازیهای این سری عرضه شده، همراه ما باشید تا ببینیم که آیا میتوانیم به میراث کین امیدوار باشیم یا خیر.
وقتی به بازیهای Soul Reaver قدیمی نگاه میکنیم، اولین چیزی که توجهمان را جلب میکند، فضای منحصربهفرد، لحن تاریک و صدای بینقص شخصیتهای آن است. چیزی که شاید کمتر به یاد بیاورید، گیمپلی دستوپاگیر و گاهی ناخوشایند این بازیهاست که بعضی وقتها خیلی گیمرها را اذیت میکرد. این نقاط قوت و ضعف، در نسخههای Legacy of Kain: Soul Reaver 1 & 2 Remastered نیز دیده میشوند. البته، باید گفت که هر دو بازی Soul Reaver و Soul Reaver، هر دو واقعاً لایق این بودند که یک نسخه ریمستر از آنها ساخته شود. حتی امروز نیز این عناوین بهعنوان سفرهایی خاص در دنیای تیره و تاریک و فانتزی، با شخصیتهای عالی و داستانسرایی بینظیر شناخته میشوند؛ بهویژه نسخه اصلی Soul Reaver که در زمان عرضه خود در سال ۱۹۹۹، بهعنوان یک اثر پیشگام برای کنسولها به شمار میرفت. این بازی با رویکردی بالغ و جذاب، توانست در میان معدود عناوین اکشن ماجراجویی آن زمان بدرخشد. داستان با سقوط شخصیت اصلی و خون آشامی به نام رازیل (Raziel) آغاز میشود. او توسط استادش، کین (Kain)، که قدرتی بیمانند دارد، به کام مرگ فرستاده میشود، اما پس از صدها سال، دوباره زنده شده و به تحریک وعدههای فریبنده یک نیروی مرموز، در مسیری برای انتقام قدم میگذارد. حتی با استانداردهای داستانگویی بازیهای امروزی، مقدمهی Soul Reaver فوقالعاده است. همانطور که گفتیم، روایت داستان یکی از ستونهای اصلی تجربه بازی را تشکیل میدهد و دیالوگهای بازی همچنان شیک و تأثیرگذار هستند؛ اگرچه گاهی بیش از حد نمایشی به نظر میرسند، اما بازیگری بینظیر آنها را به شکلی زنده و گیرا به تصویر میکشد. در این زمینه، Soul Reaver فراتر از زمان خود بود و هنوز هم به طرز شگفتانگیزی ماندگار است. از نظر طراحی مراحل و محیط، Soul Reaver شامل محیطهایی عمدتاً خطی است که به هم متصل شده و گاهی به صورت لوپ به نقاط قبلی بازمیگردند؛ طراحیای که بیشباهت به سبک Metroidvania نیست. همچنین، رازیل با پیشروی در بازی، تواناییهای جدیدی به دست میآورد که راه را برای مناطق جدید و کشف رازهای مخفی باز میکند. در نسخه اصلی، بازگشت به مناطق قبلی گاهی آزاردهنده بود، حتی با وجود نقاطی که امکان سفر سریع بین آنها وجود داشت. اما در نسخه بازسازی شده، اضافه شدن یک نقشه به شما کمک میکند تا بهتر مسیر خود را پیدا کنید و این بهبود کاملاً به چشم میآید. اگرچه همچنان باید مکانهایی را که قبلاً غیرقابل دسترسی بودند یا آیتمهایی که جمعآوری نشدهاند را به یاد بسپارید.
در طی ماجراجوییهای رازیل، او توانایی جابهجایی بین دنیای زندگان و مردگان را به دست میآورد؛ مکانیکی محوری که در نسخه اصلی PlayStation از نظر فنی بسیار تحسینبرانگیز بود. نهتنها Soul Reaver مناطق بههمپیوستهای را بدون هیچ لودینگی تحویل محاطب میدهد، بلکه این دو جهان بهطور همزمان وجود داشتند و هنگام جابهجایی بین آنها، تغییرات را در سریعترین حالت ممکن به چیم میبینید. اتاقها در قلمرو مردگان اغلب بهشدت تغییر شکل میدادند یا عناصری مانند خانهها بهطور قابلتوجهی بزرگتر میشدند. ۲۵ سال پس از انتشار نسخه اصلی، این اثر همچنان شگفتانگیز به نظر میرسد و با تلاشهای صورتگرفته در نسخه بازسازیشده، این ویژگی اکنون واضحتر و چشمگیرتر از همیشه هستند. همانطور که گفتیم، نسخه بازسازیشده به شما یک نقشه ارائه میدهد، اما جدای از آن، استودیوی Aspyr تصمیم گرفته است که کلاً بیخیال گیمپلی شود. ترکیب مبارزات اکشن، حل معماها و سکوبازی یا همان پلتفرمینگ در Soul Reaver همچنان بهعنوان یک تجربه کلی کارآمد است، اما جزئیات این بخشها بهوضوح نشان میدهد که این مکانیکها خیلی قدیمی و تاریخ گذشته هستند. پس در کل گیمپلی این بازی در هسته خودش خیلی خستهکننده به نظر میرسد و شاید اصلاً نتوانید با آن ارتباط برقرار کنید. در ظاهر مبارزات در Soul Reaver جذاب و هیجانانگیز هستند، اما در عمل کنترلهای ناپایدار و انیمیشنهای خشک باعث میشوند که نبردها بیروح و غیر دقیق به نظر برسند. این بازی بهطور کلی دشوار نیست، اما در مواجهه با چالشهای سختتر، ممکن است از ضربات کوتاه و ناکارآمد رازیل، جاخالیهایی که همیشه بهدرستی عمل نمیکنند و دشمنانی که به ندرت حملاتشان را به وضوح نشان میدهند، کلافه شوید.
Soul Reaver 2 در این زمینه پیشرفتهایی نسبت به نسخه قبلی خود دارد؛ مبارزات اندکی عمیقتر میشوند، دشمنان تنوع بیشتری دارند و رازیل میتواند با مجموعه گستردهتری از سلاحها دشمنان خودش را قلع و قمع کند. با این حال، علیرغم عرضه دو سال بعد از نسخه اول و بر روی سختافزاری نسل جدید، گیمپلی همچنان بسیار شبیه نسخه اصلی است، تا حدی که بیشتر حس یک بازی PS1 را میدهد، هرچند با جلوههای بصری پیشرفت کرده و حداقل یک نسل جلوتر رفته است. Soul Reaver 2 بهطور کلی بازی کوتاهتری است که شاید بتوان دلیل آن را کاهش زمان صرفشده روی بخشهای طولانی معمایی دانست. در واقع، این دنباله تلاش میکند بر نقاط قوت نسخه اول مثل داستان، شخصیتها و البته فضاسازی تاکید بیشتری داشته باشید و حداقل از نقاط ضعف آن دوری کند. اما نتیجه متأسفانه به یک روایت کماثرتر منجر میشود، زیرا بازی بیش از حد غرق در خود میشود و باز هم نمیتواند تجربهای درست و حسابی را تحویل مخاطبان خودش دهد. تنها تنوعی که در نبردهای بازی به چشم میخورد، مربوط به نبرد با باسها است که در آنها باید از محیط بهطور خلاقانه استفاده کنید. برای مثال، در مواجهه با اولین باس، باید با دستکاری کلیدها و اهرمها، دروازههایی را روی این غول تقریباً شکستناپذیر فرو بیاورید تا بتوانید کمی از جان آن کم کنید؛ اما Soul Reaver 2 مشکل سیستم مبارزات را در مواجهه با باسها بدتر میکند. این غولها بهطور تصادفی از حملات شما جاخالی میدهند و البته نوار سلامتی یا همان Health Bar بسیار بیشتری دارند. علاوه بر این، دشمنان اغلب حملات شما را مسدود میکنند، که نبود قابلیتی برای شکستن گارد، مبارزات را دشوارتر و طاقتفرساتر میکند.
Soul Reaver و Soul Reaver 2 همان نقاط قوت و ضعفهایی را دارند که بیش از دو دهه پیش تجربه کرده بودیم، با این تفاوت که این ضعفها اکنون در مقایسه با استانداردهای امروزی بازیها بیشتر به چشم میخورند و البته بیشتر روی مخ میروند؛ اما اگر بگوییم این مشکلات بهطور فاجعهآمیزی نسخههای بازسازیشده را تحت تأثیر قرار دادهاند، کمی بیانصافی است؛ زیرا همانطور که گفتیم، جو و لحن Soul Reaver هنوز هم بسیار قوی و منحصر بهفرد است. هر دو نسخه بازسازی گرافیکی قابل توجهی داشتهاند و بهطور کلی خیلی پیشرفت کردهاند. بافتها بهوضوح بهبود یافتهاند، اما این پیشرفتهای بصری باعث نشدن که آن حس و حال گوتیک نسخههای قدیمی از بین برود. شما همچنین میتوانید به راحتی با فشردن دکمه R3 بین گرافیک اصلی و بازسازیشده تغییر ایجاد کنید که در نوع خودش خیلی جذاب است. با این حال یک سری ایرادها هم در جلوههای بصری بازی و به خصوص کات سینها دیده میشود که در تجربه بازی کمی تاثیر میگذارد. در مورد محتوای اضافی، نسخه بازسازیشده یک منوی «Bonus» به بازی اضافه کرده است که اطلاعات جالبی را درباره توسعه هر دو بازی ارائه میدهد. گالریای پر از آثار هنری، یک پخشکننده کامل موسیقی متن و حتی مجموعهای جدید تحت عنوان «Lore of Nosgoth» که اطلاعات کلیدی را خلاصه میکند، در این منو دیده میشود. همچنین یک سری مراحل Lost Levels هم در این نسخه وجود دارد که چالشهای جدیدی را در اختیار عاشقان این سری میگذارد.
بررسی نهایی بازیهای ریمستر معمولاً یک چالش جالب و جذاب است که هر دفعه با آنها روبرو میشویم؛ چراکه باید هم کیفیت قدیمی بازی را در نظر بگیریم و هم کیفیت ریمستر آن را ارزیابی کنیم. با این حال، بازسازی Soul Reaver اول بسیار موفق بوده است و این عنوان به طرز چشمگیری از لحاظ تجربه روانتر بهبود پیدا کرده است و نقشهای بسیار کاربردی را در اختیار بازیکنان میگذارد.از طرفی اما Soul Reaver 2 بهویژه بدون تغییرات عمده در سیستم مبارزات بحثبرانگیز خود، بهطور نسبی تاثیر منفی بیشتری دارد و آنقدر پیشرفت را در آن احساس نمیکنیم. پس اگر هر دو بازی را کنار هم قرار دهیم، به تجربهای میرسیم که امتحان کردن آن برای هر گیمری واجب نیست و تنها کسانی که نسخههای قدیمی را تجربه کردن و از آن لذت بردهاند میتوانند به تجربه آن امیدوار باشند.
امتیاز بازیسنتر – 7
7
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: شخصیت پردازی عالی رازیل موسیقی عالی و صداگذاری فوقالعاده شخصیتها اتمسفر و فضاسازی جذاب نقاط ضعف: مبارزات قدیمی و خستهکننده طراحی مراحل ضعیف تغییرات کم نسخه Soul Reaver 2 باگهای گرافیکی و فنی این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است
source