در نقد فیلم خواهر ناتنی زشت (The Ugly Stepsister) با نگاهی تاریک به افسانه‌ی داستان مشهور سیندرلا، شاهد رقابتی هولناک برای زیبایی و بقا هستیم.

فیلم ترسناک خواهر ناتنی زشت (Den stygge stesøsteren) که محصول سال ۲۰۲۵ سینمای نروژ است، نخستین تجربه کارگردانی امیلی بلیشفلدت به‌شمار می‌رود. این اثر که ژانر وحشت جسمی را با اسطوره‌شناسی کلاسیک ترکیب کرده، تفسیری کابوس‌وار و تاریک از قصه معروف سیندرلا ارائه می‌دهد.

در این روایت جدید، به‌جای داستان‌های عاشقانه و کفش‌های بلورین، با جهانی پر از خشونت روانی و جسمی روبه‌رو هستیم؛ جایی که الویرا، دختری رنج‌کشیده، درگیر نبردی خونین با خواهر ناتنی زیبارویش می‌شود—نبردی که محور آن نه عشق شاهزاده، بلکه وسوسه زیبایی و میل به پذیرش اجتماعی است.

فیلم با بازی لئا میرن، تئا صوفی لوخ نس، آنه دال تورپ و فلو فاگری، ضمن بهره‌گیری از عناصر بصری آزاردهنده و وحشت بدنی ، در فضایی سرد و سوررئال، مرز میان فانتزی و کابوس را محو می‌کند.

نقد فیلم خواهر ناتنی زشت

نقد فیلم خواهر ناتنی زشت

خواهر ناتنی زشت در ژانویه ۲۰۲۵ در جشنواره فیلم ساندنس و در بخش نیمه‌شب برای نخستین بار به نمایش درآمد و با واکنش‌های متفاوت منتقدان و تماشاگران روبه‌رو شد—بسیاری آن را جسورانه، زنانه و در عین حال بی‌رحمانه توصیف کرده‌اند.

این فیلم نه تنها اولین حضور بلیشفلدت در مقام کارگردان است، بلکه نویدبخش ورود صدایی تازه و جسور به سینمای ترسناک اروپا نیز محسوب می‌شود؛ صدایی که افسانه‌های آشنا را به هیولای تازه‌ای بدل می‌کند.

نقد و بررسی منتقدان

نقد فیلم خواهر ناتنی زشت
نقد فیلم خواهر ناتنی زشت

در وب‌سایت راتن تومیتوز، 95 درصد از مجموع 103 نقد ثبت‌شده درباره فیلم خواهر ناتنی زشت مثبت ارزیابی شده‌اند و میانگین امتیاز این نقدها 7.7 از 10 است. در نقد فیلم The Ugly Stepsister اجماع منتقدان این سایت آمده است:

با ضربه چکش و قلم‌تراش به پیکره یک افسانه کلاسیک، فیلم خواهر ناتنی زشت با بهره‌گیری استادانه از خشونت و وارونگی، تجسمی تمام‌عیار از کابوس است.

در سوی دیگر، وب‌سایت متاکریتیک که با استفاده از میانگین وزنی نظرات را ارزیابی می‌کند، امتیاز 70 از 100 را به این فیلم داده است؛ رقمی که بر اساس نظرات 22 منتقد و با برچسب بازخورد کلی مثبت ثبت شده است.

تحلیل روایی و بررسی فرم و فضای فیلم

نقد فیلم خواهر ناتنی زشت
نقد فیلم خواهر ناتنی زشت

با ورود موج گسترده‌ای از فیلم‌های ترسناک با تم افسانه‌های بازآفرینی‌شده، شاید اینگونه به نظر برسد که اولین تجربه کارگردانی امیلیه بلیشفلدت، تنها نمونه‌ای دیگر از ژانر مبتذل و بی‌حاصل باشد که ساخته شده است؛ اما خواهر ناتنی زشت، با ورودش به دنیای وحشت جسمانی زنانه، افسانه کلاسیک سیندرلا را در هم می‌شکند و آن را به داستانی بدل می‌کند که نشان می‌دهد یک فرد برای رسیدن به استانداردهای زیبایی غیرقابل دسترس، تا کجا می‌تواند پیش برود و چه بهایی باید پرداخت.

همه ما داستان سیندرلا را می‌دانند؛ دختری تنها که تحت ستم خانواده ناتنی‌اش، با کمک جادویی به شاهزاده‌ای می‌رسد و زندگی‌اش دگرگون می‌شود. این افسانه بارها در سینما بازگویی شده است؛ اما وجه مشترک تمام این نسخه‌ها، زاویه دید آن‌هاست؛ همواره چشم‌انداز روایتی دختر مظلوم و محجوبی که سرنوشت با او مهربان می‌شود.

اکنون، در نخستین تجربه کارگردانی خود، امیلیه بلیشفلدت، فیلمساز نروژی، با جسارتی تحسین‌برانگیز، سنت را زیر پا گذاشته و افسانه را از نگاه دیگری بازتعریف کرده است؛ نه با درخشش آرمان‌گرایانه یک رؤیای کودکانه، بلکه با تکه‌تکه کردن پیکر روایت و ساختن کابوسی سرد و گوشت‌خراش درباره زیبایی، زنانگی و فقر.

در فیلمی که در نروژ قرن نوزدهم رخ می‌دهد، ما با الویرا (لیا میرِن) روبه‌رو هستیم؛ دختر بزرگ یک زن بیوه که به دنبال دست یافتن به بالاترین مرتبه اجتماعی است. او قصد دارد دخترش را به شاهزاده‌ای که به دنبال همسر باکره‌ای می‌گردد، شوهر دهد؛ اما الویرا، با استانداردهای زیبایی نه‌تنها جامعه بلکه مادرش نیز، فاصله‌ای چشمگیر دارد.

فیلم خواهر ناتنی زشت بیش از آنکه بازگویی یک افسانه باشد، آینه‌ای است تیره و صادق در برابر جامعه‌ای که زنان را به قربانی رقابتی بی‌رحمانه بدل می‌کند.

نقد فیلم خواهر ناتنی زشت
نقد فیلم خواهر ناتنی زشت

در این روایت، دو خواهر ناتنی در کانون ماجرا هستند، اما یکی از آن‌ها، آلمای کوچک (با بازی فلو فاگِرلی) بیشتر نقش ناظر دارد. داستان بر محور الویرا (لیا میرِن)، دختر هجده‌ساله‌ای می‌گردد که وارد خانه اشرافی اتو (رالف کارلسون) می‌شود؛ مردی که مادر بیوه‌اش، ربکا (آنه دال تورپ)، برای گریز از تنگدستی با او ازدواج کرده است.

اما این ازدواج، همچون بسیاری از مناسبات بورژوایی (از دسته‌بندی‌های مورد استفاده در تحلیل جوامع بشری که به دسته ثروتمند جامعه، افراد مرفه و سرمایه‌داران گفته می‌شود)، بر دروغ و سوءتفاهم بنا شده است. هیچ‌یک از دو طرف ثروتی در چنته ندارند و مرگ اتو، خانواده را در لبه پرتگاه فروپاشی قرار می‌دهد.

در این میان، سیندرلا، یا به نام اصلی‌اش، اگنس (تیا سوفی لوخ نس)، دختر مرد متوفی است؛ دختری که اندوه مرگ پدر، ویرانش می‌کند. استقبال اولیه‌اش از الویرا دوستانه است، اما با آشکار شدن نیت‌های واقعی ربکا و تمرکز تمام منابع باقی‌مانده بر زیباسازی الویرا برای یافتن شوهری ثروتمند، رابطه آن‌ها به رقابتی تلخ بدل می‌شود.

این رقابت، بهانه‌ای است برای نمایش خشونت اجتماعی‌ای که زنان را علیه یکدیگر برمی‌انگیزد و تضادهای کوچک را به جنگ‌های روانی و جسمی فرساینده تبدیل می‌کند.

تمرکز روایت بر پروسه تغییر چهره الویراست؛ تلاشی تراژیک برای تطابق با انتظاراتی که فرهنگ و خانواده بر او تحمیل کرده‌اند. از کلاس‌های رقص و آداب معاشرت تا جراحی‌های دردناک، او قهرمان قصه‌ای تیره است که با گذر زمان، از خودگذشتگی‌اش به جنون بدل می‌شود. جنونی که تنها آلمای کوچک، شاهدی ساکت بر انحطاطی تدریجی را به عنوان وجدان زنده‌ی روایت بر جای می‌گذارد.

فیلم خواهر ناتنی زشت با الهام از موفقیت فیلم‌های وحشت بدنی همچون ماده (2024) ساخته کوریال فارجات و کاوش‌های ژولیا دوکورنو در آثارش همچون خام (2016) و تایتان (2021)، جایگاه شایسته‌ای در کنار این آثار پیدا خواهد کرد که به پرده‌برداری از جنبه‌های هولناک نگرش جامعه نسبت به بدن زنانه می‌پردازند.

استفاده از زاویه دید معمولاً منفور خواهر ناتنی زشت، فیلم را به تحلیل و تفسیر شیوه‌های گروتسک استانداردهای زیبایی می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه تغییرات فیزیکی و روانی جبران‌ناپذیری در پی تلاش برای دست یافتن به تصویر ایده‌آل بدن انسان به وجود می‌آید.

ویژگی‌های ظاهری الویرا به‌طور وحشیانه‌ای شکسته، تکه‌تکه و دوباره به هم دوخته می‌شوند، به گونه‌ای که حتی او به بلعیدن یک انگل خطرناک در قالب قرص برای لاغرتر شدن بدن خود روی می‌آورد.

این امر به وضوح اشاره به وسواس جامعه نسبت به قرص‌های رژیمی، جراحی‌های زیبایی و تلاش برای حفظ ظاهر در سطحی است که فراتر از توان فرد قرار دارد. فیلم نه تنها از منظر افکت‌های عملی خونی و آزاردهنده است، بلکه در عمل به‌عنوان آینه‌ای برای نشان دادن چگونگی آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از پیروی کورکورانه از استانداردهای زیبایی، عمل می‌کند.

نقد فیلم خواهر ناتنی زشت

تصاویر فیلم، همان‌قدر که آراسته‌اند، تهوع‌آور نیز هستند. زخم‌ها، شکسته‌شدن‌ها و نفرت از بدن، با بی‌رحمی نمایش داده می‌شود و شاید برای بسیاری از زنان بیننده، تماشای آن به کابوسی شخصی بدل شود؛ اما هیچ‌یک از این تصاویر بیهوده نیستند. بلیشفلدت، با خشم فروخورده و نگاهی هنرمندانه، از این خشونت به عنوان زبانی بصری برای بیان فروپاشی هویت زنانه در برابر فشارهای زیبایی‌شناسانه استفاده می‌کند.

پرنس جولیان (ایزاک کالمروث) – رؤیای دور و دراز الویرا – نیز شخصیتی پیچیده است؛ ما هیچ‌گاه به راستی نمی‌دانیم کدام سخنانش از دل برخاسته و کدام تکرار شعارهای مردسالارانه جمع دوستانه‌اش است.

فیلم، آگاهانه مردان را به حاشیه می‌راند؛ دنیای آن دنیایی پر از روبان‌ها، آینه‌ها، جعبه‌های جواهر و پارچه‌های لطیف است؛ اما تمام این نشانه‌ها که باید زنانگی را مایه قدرت کنند، به ابزارهایی برای سلطه و درد بدل شده‌اند.

بلیشفلدت با چیره‌دستی، این ابزارها را با نشانه‌های فساد و پوسیدگی درهم‌می‌آمیزد؛ همان‌گونه که در سکانس‌های جراحی، رگه‌هایی از آثار کراننبرگ و در صحنه رقص دیوانه‌وار با قطعه «در تالار پادشاه کوهستان» اثر گریگ، ارجاعاتی به سبک بن ویتلی دیده می‌شود.

نقد فیلم خواهر ناتنی زشت
نقد فیلم خواهر ناتنی زشت

قدرت اصلی فیلم در اجراهای بی‌نقص بازیگران زن اصلی نهفته است که هرکدام نماینده‌ای از اثرات مخرب پدرسالاری بر زنان در این جامعه هستند. علاوه‌بر مشقات شخصیت اصلی الویرا، خواهر ناتنی‌اش نیز به‌خاطر روابط جنسی قبل از ازدواج مجازات می‌شود،

خواهر کوچکتر الویرا به‌دلیل امتناع از پذیرش کلیشه‌های رایج زنانه تقریباً نادیده گرفته می‌شود. خواهر ناتنی زشت، فیلمی چندلایه است که آسیب‌های ناشی از نقش‌های جنسیتی و انتظارات اجتماعی را بر فرد به تصویر می‌کشد.

این فیلم با ترکیب جلوه‌های عملی تهوع‌آور و وحشت‌های واقعی بودن به‌عنوان زن، مفهومی از افسانه را به یک شاهکار وحشت جسمانی تبدیل کرده است که نه تنها احساسات جسمانی را به چالش می‌کشد، بلکه روح و روان مخاطب را نیز به درون دنیای هولناک و پیچیده‌ای از فشارهای زیبایی‌شناختی و معنای زنانه می‌برد.

جمع‌بندی و امتیازدهی

نقد فیلم خواهر ناتنی زشت
نقد فیلم خواهر ناتنی زشت

خواهر ناتنی زشت در جشنواره ساندنس با استقبال گسترده روبه‌رو شد، و دلیل آن، پیوند بی‌نقص خشونت و ظرافت است. بازی درخشان میرِن در نقش اصلی و ایفای نقش چندلایه لوخ نس در مقام سیندرلایی که بیش از هر زمان انسانی و آسیب‌پذیر است، به فیلم عمقی تراژیک می‌بخشد. حتی ربکا که شاید منفورترین شخصیت فیلم باشد، در لحظاتی نقاب از چهره برمی‌دارد و چهره زنی درهم‌شکسته از ترس و فقر را نمایان می‌کند.

در روزگاری که بازتفسیر افسانه‌ها به مد بدل شده، خواهر ناتنی زشت یکی از معدود آثاری محسوب می‌شود که نه تنها در فرم، بلکه در معنا نیز موفق به آفرینش چیزی نو شده است. بلیشفلدت با بیرون کشیدن ریشه‌های تاریک و فولکلوریک این داستان، آن را از خواب شیرین کودکی بیرون می‌کشد و در کابوس معاصر زنان، بازمی‌نویسد.

وب‌سایت فیگار به این فیلم نمره 9.5 از 10 را می‌دهد.

نظر شما درباره‌ی مطلب نقد فیلم خواهر ناتنی زشت چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

source

توسط siahnet.ir